شیوه فرزند پروری
✅ چهار نوع “شیوهی #فرزندپروری” مشخص شدهاند که به نظر میرسد با پیامدهای رشد متفاوت برای کودکان ارتباط دارند.
?️این شیوهها از نظر میزان “صمیمیت والدین” (مقدار حمایت، ترغیب، و محبت در برابر شرم، تردید، طرد، و خصومت) و “میزان کنترل” (میزان انضباط و نظارت کردن در برابر رها کردن کودک عمدتا بدون نظارت) تفاوت دارند.
1️⃣ شیوهی #مقتدرانه (authoritative style):
?️شیوهای است که به موجب آن، والدین هم خیلی صمیمی و هم در تعیین کردن معیارها و محدودیتها برای انواع خاصی از رفتارها، بسیار دقیق هستند و در عین حال، در چارچوب این محدودیتها، امکان آزادی قابل ملاحظهای را فراهم میآورند. آنها به نیازهای کودک رسیدگی میکنند و نسبت به آنها حساس هستند و در عینحال، محدودیتهای خود را اِعمال میکنند. این شیوهی فرزندپروری با “رشد اجتماعی مثبت” ارتباط دارد؛ کودکان گرایش دارند به اینکه دوستانه و مهربان و پر انرژی باشند و برای پرداختن به دیگران و محیط خود تواناییهای کلی را پرورش دهند. آنها معمولا روابط دلبستهی “ایمن” نیز دارند و از سلامت عمومی خوب و عملکرد تحصیلی مناسب در اواخر نوجوانی برخوردار هستند.
2️⃣ شیوهی #مستبدانه (authoritarian style):
?️والدینی که شیوهی مستبدانه دارند از نظر کنترل بالا، اما از نظر صمیمیت “پایین” هستند. آنها اغلب کاملا سرد و پرتوقع به نظر میرسند، و اگر فرزندان آنها سرپیچی کنند، از روشهای تنبیهی استفاده میکنند. فرزندان آنها گرایش دارند به اینکه ناسازگار، تحریکپذیر و دمدمی باشند. وقتی این کودکان را تا نوجوانی پیگیری میکنند، از نظر شایستگی اجتماعی و تحصیلی پایینتر از فرزندان والدین مقتدر هستند، بهطوری که پسرها از نظر مهارتهای اجتماعی و شناختی، خیلی ضعیف عمل میکنند.
3️⃣ شیوهی #آسانگیر/اغماض (permissive/indulgent style):
?️والدینی که شیوهی آسانگیر/اغماض دارند از نظر صمیمیت بالا، ولی از نظر انضباط و کنترل پایین هستند. شیوهی فرزندپروری آسانگیر آنها با رفتار تکانشی و پرخاشگرانه در کودکی و نوجوانی ارتباط دارد. کودکان بیش از حد نازپرورده، از لحاظ خصوصیات لوس، خودخواه، ناشکیبا، بیملاحظه، و پرتوقع هستند. آنها در نوجوانی عملکرد تحصیلی چندان خوبی ندارند و رفتارهای “ضداجتماعی” بیشتری نشان میدهند.
4️⃣ شیوهی #مسامحهکار/بی اعتنا (neglectful/uninvolved style):
?️و بالاخره، والدینی که از نظر صمیمیت و کنترل پایین هستند، شیوهی مسامحهکار/بی اعتنا دارند. آنها نسبت به فرزندان خود بیاعتنا هستند و از آنها حمایت نمیکنند. این شیوهی فرزندپروری با اختلالاتی در دلبستگی هنگام کودکی و بعدها در کودکی، با دمدمی بودن، عزتنفس پایین، و مشکلات سلوک ارتباط دارد. این فرزندانِ والدین بیاعتنا، در روابط با همسالان و عملکرد تحصیلی نیز مشکلاتی دارند.
سلام، دين عمل است و بس.
اما به فكر امروز خودمان كه نگاه میكنیم می بینیم عمل به عناوین و اسامی مختلف تحقیر می شود می بینیم ملت ما به چیزی كه اعتنا ندارد عمل است مثلا پیش خودش خیال می كند كه اگر بتوانم در حرم حضرت رضا علیه السلام یا در حرم امام حسین علیه السلام یك جا قبری پیدا كنم، این جانشین همه چیز حساب می شود این كجا و فكر اسلام كجا! آیا مردمی كه فكر می كنند كه اگر در عمرشان هر كار كردند، كردند، ولی بعد از فوتشان در پائین پای حضرت رضا علیه السلام دفن شدند، همه كارها یكجا نادیده گرفته خواهد شد، روی سعادت را می بینند؟ فكر نمی كند كه اگر تو در پائین پای حضرت رضا علیه السلام میخواهی دفن شوی هارون الرشید هم در پائین پای حضرت رضا علیه السلام مدفون است، پس یكی از كسانی كه باید از مجازات الهی مصون بماند هارون الرشید است پس چرا وقتی كه از بالای سر حضرت میخواهی رد شوی می گوئی بر هارون و مأمون لعنت این را می گویند یك فكر مسخ شده و مرده اینكه می گوئیم احیاء تفكر اسلامی، یكی از مواردش این است كه در مسئله عمل، فكر ما باید زنده بشود باید بفهمیم اسلام دین عمل است، دین وابستگیهای خیالی نیست.
حق و باطل/ استاد شهید مرتضی مطهری
اللهم الیک صمدت من ارضی
امام رضا علیهالسلام میفرمایند:
«الامام مفزع العباد فیالداهیۀ النَاد امام پناه بندگان بیپناهی است که در سختیها و مصیبتهای مرگبار
راه بهجایی ندارند»*
سرم را نگه می دارم
چشم هایم اما راه می افتند
با آب های سقاخانه
سرم را نگه می دارم
پاهایم جلوتر از من
در کفشداری ها
خلوت کرده اند
هنوز اما نباید
دلم هزار تکه می شود
{در آیینه های ایوان
و کبوتر ها
سرم را با خود می برند
نگهش می دارم
دست هایی که پنجره فولاد را
گره می زنند
نقشی تازه از حاجتی کهنه
کبوتر ها که بالا می روند
خورشید از زمین طلوع می کند
سرم گرم می شود
اسفند ها
تصویر مضطرب زائری را
دود می کنند
تا شهرش
غروب
از شش گوشه ی حرم
خادم ها خرده های زائری را
به امانت داری می سپارند
سه خصلت در زندگى ذى الكفل
روايت شده: يكى از پيامبران به نام اليسع به قوم خود گفت: آرزو دارم شخصى را در زندگيم جانشين خود سازم تا ببينم با مردم چگونه رفتار مىكند (كه اگر خوش رفتار بود، او را جانشين خودم بعد از مرگم نمايم.
براى اين كار، مردم را جمع كرد و به آنها گفت: هركس كه انجام سه خصلت را متكفل و متهد شود، او را جانشين خود بعد از مرگم مىكنم، و آن سه خصلت عبارت است از: 1 - روزها را روزه بگيرد 2 - شبها را به عبادت به سر آورد 3 - و خشم ننمايد (يعنى رعايت اخلاق نيك را كند و بر اعصابش كنترل داشته باشد).
از ميان جمعيت، جوانى برخاست و گفت: من متكفل و متعهد انجام اين سه كار مىشوم.
اليسع به او توجه ننمود، و بار ديگر سخن خود را تكرار كرد، باز كسى جز همان جوان پاسخ نداد، اليسع اين بار نيز به او توجه نكرد، و سخن خود را تكرار نمود، باز در ميان آن همه جمعيت، تنها همين جوان پاسخ مثبت داد.
اليسع آن جوان را جانشين خود قرار داد، و خداوند او را از پيامبران نمود، آن جوان همين ذى الكفل است كه به خاطر متكفل شدن سه خصلت مذكور به اين نام ناميده شد.(414)
طب سنتی
امام صادق علیه السلام:ا
ای مفضل موهای بدن و ناخن های دست وپا عامل خروج امراض از بدن هستند وبه این خاطر است که توصیه شده هر هفته بدن را پاکیزه و ناخن ها را بگیرید.
اگر ناخن ومو رشد نداشته باشد یا به علت عدم حفظ نظافت خروجشان از بدن دیر انجام شود امراض در بدن میماند وشخص را از پا درمی اندازد