12
دی

فتنه را بیشتر بشناسید

معرفی کتاب«حماسه‌ی 9 دی»

مروری بر بیانات رهبر معظّم انقلاب درباره‌ی حماسه‌ی 9 دی و گزارش حوادث 8 ماه فتنه‌ی 88

?درباره کتاب:

کتاب حاضر مروری بر بیانات رهبر معظّم انقلاب درباره‌ی حماسه‌ی 9 دی و گزارش حوادث 8 ماه فتنه‌ی 88 است. 
این اثر به صورت گذرا به برخی از ریشه‌های اصلی شکلگیری فتنه پرداخته است و تا آبان سال 1394 به‌روز شده و در مورد بیانات مربوط به سال 88 برخی از نکات تاریخی آن دوران و به اصطلاح شأن نزول بیانات را به صورت کوتاه یادآور شده است.
این اثر با رعایت سیر تاریخی بیانات، مخاطب را با تاریخ همراه میکند و این همراهی، فواید متعدّدی را برای او به‌همراه خواهد داشت. مخاطب نکته‌سنج، مدیریّت میدانی رهبر عزیز را خواهد دانست و خواهد فهمید که به آگاهی رساندن عموم مردم چقدر سخت و زمان‌بَر است.

برای دریافت کتاب کلیک کنید

 


free b2evolution skin
9
دی

داستان مرد عابد و شیطان

در زمانهای گذشته مرد عابد و پرهیزگاری زندگی می کرد که بدون اینکه کوچکترین نقصانی از وی ظاهر شود، خداوند متعال را سالیان طولانی عبادت کرده و شاگردان زیادی داشت که به برکت او به درجه های بالای معنویت رسیده بودند.ابلیس به صورت مردی کهنسال و پیر به عبادتگاه او آمد و وی را صدا زد.عابد گفت: تو کیستی و چکار داری؟ابلیس گفت: من یک عابد هستم و خداوند را عبادت می کنم، آمدم تا برای تو یک دوست و یک همراه شوم.عابد گفت: کسی که خداوند را عبادت می کند، خداوند بهترین همراه و دوست برای او است، با این حال تو هم بیا تا با هم عبادت کنیم.ابلیس در کنار عابد 3 روز بدون اینکه چیزی بخورد و بنوشد و یا اینکه بخوابد، خداوند را عبادت کرد.عابد تعجب کرد و گفت: من می خوابم و می خورم و می نوشم تو چگونه این کرامات را به دست آورده ای؟ من سالیان طولانی خداوند را عبادت کردم اما نتوانستم خوردن و آشامیدن را ترک کنم.ابلیس گفت: من گناهی مرتکب شدم، هنگامی که ارتکاب آن گناه به ذهنم خطور می کند، خوردن و آشامیدن و یا خوابیدن برایم بی معنی می شود و اینگونه لطف خدا شامل حالم شده و کراماتی به دست آورده ام که بی نیازم کرده است.عابد که موضوع آب و غذا نخوردن و رسیدن به کرامات، برایش از شیرینی عبادت خداوند، جذابتر شده بود، حسادتش نسبت به آن پیرمرد برانگیخته شد و طمعش باعث شد تا به او بگوید: به من حیله ای بیاموز تا من نیز عابدی همانند تو شوم.ابلیس که خوشحال شده بود و فکر نمی کرد که این عابد به این زودی ها توجهش از عبادت حقیقی برگردد، با حالت مظلومانه ای گفت: به خداوند عاصی شو و خود را به گناهی آلوده کن، سپس از آن توبه کن، زیرا خداوند توّاب و رحیم است و توبه ات را قبول می کند. اگر این کار را انجام دهی، این کرامات به دست می آوری.عابد گفت: چه گناهی باید بکنم؟ ابلیس جواب داد: زنا کن. عابد گفت: نمی توانم. ابلیس دوباره گفت: پس مردی را به قتل برسان. عابد گفت: نمی توانم. ابلیس گفت: پس اگر این ها را نمی توانی انجام دهی حداقل شراب بخور و شراب خوردن را در نظر عابد، به عنوان گناهی سهل و کوچک القا نمود.عابد که هوای نفسش او را به انجام گناهی به شرط توبه راضی ساخته بود، هیچ توجهی به فرمان خداوندی که سال ها عبادتش را کرده بود، نداشت و با اینکه می دانست شراب حرام است ولی پیشنهاد پیرمرد را قبول کرد و گفت: شراب را از کجا بیابم؟ ابلیس جواب داد: به فلان شهر برو. آنجا در مغازه ای شراب فروخته می شود.عابد به آن شهر رفت و دید که در آن مغازه زنی زیبا و خوش اندام نشسته و شراب می فروشد. از آن زن شراب خرید و آن را نوشید. سپس مست شد و به آن زن تعرض کرد. در این هنگام، شوهر آن زن از راه رسید و با عابد درگیر شد و در حین درگیری، کشته شد.عابد بیچاره که خوشبین به وعده شیطان در انجام گناه بود، در واقع به تمام پیشنهادات شیطان (زنا، قتل، شرب خمر) جامه عمل پوشانید و هیچگاه فرصت توبه نیز برای او فراهم نشد، چون ابلیس با همان ظاهر پیرمرد و به نزد حاکم شهر رفت و این اتفاق را سریعاً گزارش داد و مأمورین، عابد را گرفتند و برای اعدام به پای چوبه دار بردند …توضیح: در راه سیر و سلوک الی الله، عبادت باید فقط برای رضای خدا و رسیدن به لقای او باشد. اگر اهداف دیگری مثل کسب کرامات و مثلاً طی الرض و… در میان باشد، شیطان از همین اهداف استفاده کرده و با همین عبادات، ما را در عمل از خدا دورتر خواهد ساخت. اگر طاعات و عبادات انسان با نیت خالص و فقط برای خدا باشد، طبیعتاً خداوند کرامات بسیاری را نصیب سالک می کند که صدالبته قابل جایگزینی با شیرینی لقای پروردگار نیست و در سیره اهل بیت علیه السلام و عرفای عامل و اولیاء خدا، بی توجهی به این کرامات و هدف نبودن این کرامات به چشم می خورد.در نتیجه تهذیب نفس همواره باید در کنار طاعات و عبادات ما باشد، تا از راه مستقیم، منحرف نشویم.حضرت امام خمینی  رحمه الله فرمودند که: «اگر تهذیب در کار نباشد، علم توحید هم به درد نمی خورد… هرچه انباشته تر بشود علم، حتی توحید که بالاترین علم است، انباشته بشود در مغز انسان و قلب انسان، انسان را اگر مُهذَّب نباشد، از خدای تبارک و تعالی دورتر می کند».

صحیفه امام، ج۱۳، ص۴۲۰

معاونت فرهنگی و اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریه


free b2evolution skin
9
دی

گناهان رد کننده دعا

مام سجاد(ع):گناهانى كه دعا را رد مى كنند، عبارت انداز:

?بدى نيّتـــــ ،شامل نیت های غیرالهی و شوم…

?بد ذاتـــــى ،یعنی فرد دعاکننده، خیرخواه مردم نباشد،حالت حسودی و یا خوشحالی از گرفتاری مردم داشته باشد…

?نفـــــاق ،یعنی با مردم دوروئی داشته باشد…

?یقین نداشتن به اجــابت دعـــا،باید آنچنان یقین به اجابت داشته باشد،گویا حاجات او همین الآن آماده است و به سرعت برآورده می شود…

?به تأخير انداختن نمازهاى واجبـــ ،تقرّب نجستن به خدا با نيكى و صدقه…

?بدزبانـــى و ناســـزا گفتن،فحش و ناسزا نکته ای که مردم خیلی کم به آن توجّه دارند…

?معانى الأخبار، ص۲۷۱°


free b2evolution skin
5
دی

لمس آیات قران و اسم جلاله الله

?حکم آیات قرآنی در انگشتر، سنگ قبر و آرم جمهوری اسلامی

??سوال: آیا می توان انگشتر یا گردن بندی که روی آن اسمای مبارکه یا آیات قرآن نوشته شده، به گردن انداخت و با آن به دستشویی رفت؟

پاسخ: ✅اگر باعث بی احترامی نباشد و بدون وضو مس نشود، اشکال ندارد. [1]توجه? برخی از مردم بر اثر بی توجهی، بر روی سنگ قبر - که زیر پا قرار می گیرد - آیات قرآن و اسمای جلاله را حک می کنند. چون این کار موجب هتک و بی احترامی می شود، باید از آن خودداری گردد. [2] البته نوشتن اسامی افرادی که هم نام پیامبر و ائمه (علهیم السلام) هستند، اشکال ندارد؛ مگر این که به نام معصومان (علیهم السلام) اضافه شده باشد، مانند: عبدالحسین و غلام علی.

نکته?  آرم جمهوری اسلامی ایران که روی پرچم ها، سر برگ ها، نامه ها و … وجود دارد، بنابر احتیاط واجب نباید بدون وضو با پوست بدن تماس پیدا کند.

?آیت الله خامنه ای: چنانچه در نظر عرف، اسم جلاله محسوب و خوانده می شود، مس آن بدون وضو حرام است.

?آیت الله مکارم: اشکال ندارد، ولی بهتر است آن را بدون وضو مس نکنند.

 

[3]——————پی نوشت:[1]. امام، بهجت، خامنه ای، سبحانی، سیستانی، صافی و مکارم: استفتا.[2]. بهجت، استفتائات، ج 1، س 693 و 696؛ صافی، جامع الاحکام، ج 1، س 59.[3]. امام، استفتائات، ج 1، وضو، س 80؛ بهجت و سیستانی: استفتا؛ خامنه ای، اجوبةالاستفتائات، س 157؛ صافی، جامع الاحکام، ج 1، س 53 و 54؛ مکارم، استفتائات جدید، ج 2، س 75. »> برگرفته از کتاب «رساله مصور»، ج 1، ص 193 و 194.


free b2evolution skin
2
دی

وقتی که مهتاب گم شد

♦بمناسبت شهادت جانباز سرافراز اسلام، شهید علی خوش لفظ?✅معرفی کتاب«وقتی مهتاب گم شد»✔خاطرات علی خوش لفظ✏مصاحبه و تدوین: حمید حسام?ناشر کتاب : سوره مهر

?تعداد صفحات: 651

? (شهید) علی خوش لفظ در جنگ تحمیلی حدود یازده مرتبه مجروح شده و حتی برادرش نیز در این جنگ شهید می شود و اکنون وی یکی از جانبازان هشت سال دفاع مقدس به شمار می رود.علی خوش لفظ، قصه های پرفراز و نشیبی از آغاز جنگ تحمیلی دارد، وقتی پیش حاج احمد متوسلیان در مریوان می رود، تنها یک نوجوان 15 ساله بوده است و در فتح خرمشهر همراه حاج احمد به عنوان نیروی اطلاعات و عملیات برای شناسایی جاده اهواز _ خرمشهر بوده است.علی خوش لفظ در عملیات های دیگر نظیر عملیات رمضان، مسلم بن عقیل، والفجر 5، کربلای 4 و کربلای 5 حضور داشته است که نهایتاً در عملیات کربلای 5 تیر به نخاع وی خورده و به شدت مجروح می شود که الان هم بعد از 25 سال از این واقعه، از این مجروحیت رنج برده و مکرراً در بیمارستان است.

?شخصیت علی خوش لفظ، بسیار ویژه است که به نوعی بار عاطفی و انسانی خاطراتش خیلی زیاد است چراکه وی با حدود 90 نفر از کسانی که در هشت سال دفاع مقدس شهید شده اند، عهد اخوت می بندد و شاهد شهادت بیشتر آنها نیز در عملیات ها بوده است.

?نویسنده در مورد نامگذاری کتاب می گوید:?عنوان این کتاب را «وقتی که مهتاب گم شد» نامگذاری کردم و انتخاب عنوان این اثر به این مهم بر می گردد که در شب های تاریک آنها باید کار شناسایی را انجام می دادند که یک شب مهتابی یکی از دوستانی که خیلی به آقای خوش لفظ نزدیک بود شهید «علی محمدی» بود، وقتی که مهتاب بالا می آید در میدان مین توسط دشمن دیده و شهید می شود و علی خوش لفظ نمی تواند پیکر شهید علی محمدی را از جلوی عراقی ها از میدان مین خارج کند.همزمان مهتاب وجودی آقای خوش لفظ که قهرمان قصه ما است، همان شهید علی محمدی است که با دمیدن مهتاب گم می شود و از این جهت تا پایان جنگ یک احساس گمشده ای در وجود خوش لفظ وجود دارد که باید به شکلی این فرد را پیدا کند.فضای کتاب «وقتی که مهتاب گم شد» بسیار عاطفی، معنوی و حماسی است و بار انسانی خاطراتش بسیار سنگین است از طرفی این فرد بسیار شهره و مشهور می شود و احساس می کند علت اینکه همه دوستانش یکی یکی به شهادت می رسند این است که خیلی معروف و شناخته شده است و باید سلوک گمنامی داشته باشد.علی خوش لفظ برای این کار از بین بچه هایی که چند سالی در جنگ تحمیلی او را می شناختند، هجرت می کند و پیش رزمندگان در تهران می رود که در آغاز جنگ پیش آنها بوده با این تصور که دیگر کسی او را در این مکان نمی شناسد و یک نیروی ساده تخریب چی می شود اما از قضای روزگار آنجا هم لو رفته و شناخته می شود و باز هم احساس می کند که برای او آفتی شده و به کارهای عجیب و غریب همانند راننده تانکر آب می پردازد یعنی سعی می کند از شهرت و اعتبار اجتماعی که در چشم و دل رزمندگان پیدا کرده خودش را پایین بیاورد و به این شکل تزکیه نفس کند و یک سلوک گمنامی داشته باشد.نهایتاً وقتی دومین برادرش شهید می شود یک غم بسیار بزرگی به دل اش رخنه می کند چراکه وی برادرهایش را به جبهه آورده بود و نهایتاً برای یازدهمین بار در عملیات کربلای 5 تیر کالیبر تانک کنار نخاع این شخص خورده و مجروح و جانباز می شود.


free b2evolution skin
1
دی

جان بی مقدار من فدایت

چرا برای سلامتی امام زمان دعا می‌کنیم؟یا صدقه می‌دهیم؟آقا خودشان باب الحوائج هستند اما این‌طور نیست که در ناز و نعمت زندگی کنند و به ما صدقه دهند.این امامی است که من عاشقش می‌شوم ، آدمی که به تعداد افراد روی کره زمین درد می کشد ، بیش از جمعیت کل کره زمین گرستگی می‌کشد ، سختی می‌کشد و فشار به او وارد می‌شود ، تنهایی می کشد، ۱۱۸۰سال تنهایی، خیلی زیاد است، برای خودش نوبر است این ۱۱۸۰سال تنهایی، آن هم آواره، طرد شده ، تنها و یگانه…این امامی است که باید عاشقش باشیم، آدمی که با این همه مظلومیت آن هم با آن مقام والا و کمالاتی که دارد باید تنهایی بکشد.و باز او ما را دوست دارد، حتی بیشتر از پدر و مادر ، برایمان دعا می‌کند، از غم هایمان غمگین میشود، از غصه‌هایمان غصه می‌خورد، خودشان این را می‌فرمایند.این انسان، این معصوم، این مطهر فقط اوست که جواب دلم را می‌دهد، چون آینه تمام نمای خداوند است، تنها کسی که می‌توانم تمام وجودم را به او بدهم، دلم را به او بدهم و عاشقش باشم. به او بگویم"بابی انت و امی و نفسی و اهلی و مالی”

استاد محمد شجاعی


free b2evolution skin
25
آذر

گریه

♻️ در محضر آیت الله مجتهدی (ره):✳️دیده اید بچه ها با گریه کردن کار خود را پیش می برند.

?تا گریه می کنند، پدرشان راضی می شود. با گریه کردن از بابا پول می گیرند.

?در خانه خدا هم باید گریه کنید. تا گریه نکنید، کار پیش نمی رود. همین که میل پیدا کردی که گریه کنی و اشکی بریزی، معلوم می شود که خدا میخواهد تو را بیامرزد.

✴️ یکی از کارهای ما باید گریه باشد. شب ها طولانی است. از رختخوابتان بلند شوید. در گوشه اتاق بنشینید. کمی به حال خودتان گریه کنید.

? شب ها به این فکر کنید که اگر در این حال بمیرم، دست خالی، چه خاکی بر سرمان بریزیم.?اگر وارد محشر شویم و به ما بگویند: هیچ عمل خوبی نداری، چه کنیم.

?در روایت آمده است که عده ای در روز قیامت در صحرای محشر پانصد سال گریه می کنند…

?هق و هق می گریند که چرا پرونده شان درست نیست و اعمالشان خوب نمی باشد. ?در این حال ملکی نزد آنها می آید و می گوید: «اگر یک ساعت در دنیا اینگونه گریه کرده بودی، گرفتار این پانصد سال گریه نمی گشتی! می خواستی در دنیا این گریه ها را بکنی.» ♦️خدایا، ما را گرفتار آن گریه ها نکن…

? از فرمایشات مرحوم  آیت الله احمد  مجتهدی ره°


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم