ازدواج خیلی ساده برگزار شد. حاج محمد به چند تا از دوستانش گفته بود پلاکاردهایی بنویسند و به در و دیوار نصب کنند، مثل
جمله ای از شهید بهشتی که “زن در اسلام زنده، سازنده و رزمنده است، به شرط آن که لباس رزمش، لباس عفتش باشد.”
و کتاب هایی تدارک دیده بودند و متن هایی زیبا روی جلد کتاب نوشتند که به مهمانان هدیه بدهند. روی دو تا پارچه ی بزرگ هم نوشتند: ” عالم محضر خداست، در محضر خدا معصیت نکنید.”
من پرسیدم:” علت نوشتن این مطلب چیست؟”
گفت:"این نوشته ها جایشان همین جاست. در هیچ مجلسی و هیچ کجا انسان نباید گناه کند، بخصوص در مراسم ازدواج ما…”
در آن مجلس سخنران آوردند. آقای حاج سلیمانی در مجلس مردانه صحبت کردند. نماز مغرب و عشا هم به صورت جماعت برگزار شد. فیلمی هم از یک عملیات نمایش دادند.
موقع جاری شدن عقد او خیلی اصرار داشت که با وضو باشیم و تمامی مستحبات را رعایت کردند. سه چهار صفحه قرآن خواندند و بعد از عقد یکی دو ساعت در مورد زندگیمان صحبت کردند که باید فقط رضای خدا را در نظر بگیریم و بس.
به نقل از همسر شهید محمد گرامی
منبع: رسم خوبان(3)- چاپ سوم