گر تو قرآن برين نمط خواني ببري رونق مسلماني
فردي با صوت نازيبا، مشغول تلاوت قرآن بود. صاحب دلي بر او گذشت و گفت: ماهيانه چه مبلغي براي تلاوت قرآن دريافت مي کني؟ قاري قرآن گفت: مبلغي در قبال تلاوت قرآن دريافت نمي کنم. فرد صاحب دل دوباره پرسيد: پس چرا به خود زحمت تلاوت را مي دهي؟ تلاوت کننده قرآن گفت: براي رضاي خدا مي خوانم. فرد صاحب دل گفت: رضاي خدا در اين است که بدين شيوه قرآن را تلاوت نکني.
سعدي در اين حکايت و در چندين حکايت ديگر در کتاب ارزشمند گلستان به اين مهم پرداخته است و بر اين باور است که اگر قرار است سمبل يا نمادي از دين (تلاوت قرآن، اذان، موعظه و…) به جامعه عرضه شود، بايد زيبا و دلپذير ارائه گردد که سبب رونق بازار مسلماني شود، نه سبب رکود آن. به همين سبب در اين حکايت از صوت نازيباي قاري قرآن انتقاد مي کند و مي گويد:
گر تو قرآن برين نمط خواني ببري رونق مسلماني