15
اردیبهشت

برادري حقيقي

امام علي  عليه السلام:

أخوكَ الّذي لا يَخْذُلُكَ عِندَ الشِّدَّةِ ، و لايَغْفُلُ عنكَ عندَ الجَرِيرةِ ، و لا يَخْدَعُكَ حينَ تَسْألُهُ ( ميزان الحكمه ، ج 2)


برادر تو آن كس است كه گاه سختى تنهايت نگذارد و به هنگام گناه از تو غافل نشود و هرگاه از او چيزى مى پرسى فريبت ندهد.


free b2evolution skin
15
اردیبهشت

خوشحال ترین

 

خوشحال ترین مردم روی زمین آنهایی نیستند که هیچ مشکلی ندارند،
بلکه کسانی هستند که یاد می گیرند چگونه با کمبودهای زندگی کنار بیایند.


free b2evolution skin
9
اردیبهشت

15روش برای کنترل کودکان پیش فعال

بیش فعالی در کودکان
اگر بيش فعالي تا سن خاصي ادامه يافته و درمان نشود، حتما كودك را در بزرگسالي به سمت رفتارهاي پرخطر سوق مي‌دهد.
حتما ديگر همه مي‌دانيم كه بيش فعالي در كودكان چه بيماري‌‌اي است و كودكان بيش‌فعال چه علائمي را از خود نشان مي‌دهند؛ بي‌قراري، كم توجهي، بي‌دقتي و خيلي از علائم مشابه كه البته اگر تا سن خاصي ادامه يافته و درمان نشوند، حتما كودك را در بزرگسالي به سمت رفتارهاي پرخطر سوق مي‌دهند.

البته شايد خيلي از والديني كه چنين فرزنداني دارند، هنوز نمي‌دانند كه در برابر بيش‌فعالي كودك خود چه عكس‌العملي را بايد نشان دهند. راهكارهاي زير ممكن است در اين مورد به شما كمك كنند:

1 - فرزند شما همان کاری را انجام می‌دهد که شما انجام می‌دهید فرزندان شما برای این‌که چگونه در دنیای بیرون رفتار کنند، از رفتار شما الگو می‌گیرند. شما باید از رفتار خودتان برای راهنمایی فرزندتان کمک بگیرید.

اگر می‌خواهید فرزندتان کلمه «لطفا» را به کار برد، خودتان نباید استفاده از این کلمه را فراموش کنید. اگر می‌خواهید فرزندتان با صدای بلند صحبت نکند، باید صدای خود را همیشه در حد معقول نگه دارید. فراموش نکنید آنچه که در عمل ثابت می‌کنید، بسیار مهم‌تر از آن است که حرفش را می‌زنید.

2 - احساستان را به فرزندتان نشان دهید صادقانه به فرزندتان نشان دهید که رفتار او چه تاثیری در شما می گذارد. احساسات فرزند شما از خود شما تاثیر می‌پذیرد. شما برای فرزندتان شبیه یک آینه هستید. او احساسات و رفتار شما را دریافت می‌کند و بازتاب می‌دهد.

در سن 3 سالگی کودک می‌تواند احساسات خود را به صورت واقعی نشان دهد. یک مثال ساده؛ وقتی شما می‌گويید: «من از این زندگی خسته شده‌ام» و با ضمیر«من» جمله را آغاز می‌کنید، به فرزندتان این امکان را می‌دهید که زندگی را از دیدگاه شما ببیند. بنابراین در انتخاب جملاتتان بسیار دقیق باشید.

3 - فرزندتان را به کار خوب تشویق کنید وقتی فرزندتان به گونه‌ای رفتار می‌کند که شما می‌پسندید، می‌توانید او را با جملاتی مثبت تشویق کنید. وقتی فرزندتان تکالیفش را به موقع انجام می‌دهد، به او بگویید: «من به داشتن پسر یا دختری مثل تو افتخار می‌کنم».

4 - دوستانه در مقابل فرزندتان زانو بزنید زانو زدن روی زمین به‌طوری‌که در مقابل فرزندتان قرار بگیرید، یکی از قوی‌ترین راه‌های ارتباط مثبت با او است. وقتی به فرزندتان نزدیک می‌شوید، به او اجازه می‌دهید تا از آهنگ صدای شما آنچه را که فکر می‌کنید، دریافت کند و بر آنچه مورد نظر شماست تمرکز کند. وقتی توجه او را به خود جلب کنید، دیگر لازم نیست با اجبار او را وادار به این کار کنید.

5 - برای فرزندتان یک شنونده خوب باشید گوش کردن به عقاید فرزندتان یکی از راه‌های کنترل کردن آنهاست. فرزند شما برای این‌که نمی‌تواند عقاید خود را خوب مطرح کند، دچار نا‌امیدی می‌شود. شما می‌توانید با یک جمله ساده از بروز این نا‌امیدی جلوگیری کنید؛ مثل «من می‌دونم تو چه احساسی داری و کاملا درکت می‌کنم». با اين جلمه به او کمک می‌کنید که بر کشمکش‌های درونی خود غلبه کند. به او ثابت می‌کنید عقاید او مورد احترام شماست.

6 - به قولتان عمل کنید زمانی‌که بر اساس قول‌هایی که داده‌اید عمل می‌کنید، چه خوب و چه بد، فرزندتان به شما اعتماد خواهد کرد و به شما احترام می‌گذارد. بنابراین وقتی به او قول می‌دهید پس از مرتب کردن اتاقش او را به پارک می‌برید، باید به قولتان عمل کنید.

یا وقتی قول می‌دهید موقعی که با شما به کتابخانه می‌آید اگر آرام باشد او را به شهر بازی می‌برید، ولی او بر خلاف نظر شما عمل می‌کند، اصلا لازم نیست به او اعتراض کنید. فقط به آنچه که قول داده بودید، عمل نکنید. همیشه عمل کردن بسیار مهم‌تر از حرف زدن در مورد چیزی است.

7 - وسایل با ارزش را از دسترس فرزندتان دور نگه دارید وقتی عینک شما وسیله جالبی برای بازی در نظر فرزندتان است، فراموش نکنید که او نمی‌داند نباید با خیلی از وسایل ضروری بازی کند. کافی است این وسایل را از دسترس فرزندتان دور کنید.

8 - مرزهای مشخص بین خودتان و فرزندتان قرار دهید قبل از این‌که در امور شخصی فرزندتان دخالت کنید، بهتر است از خود بپرسید آیا این دخالت واقعا لازم است؟ بهتر است درخواست‌ها و دستورالعمل‌ها و پاسخ‌های منفی را به حداقل ممکن برسانید تا از بروز کشمکش‌های درونی و احساسات نا‌هنجار جلوگیری کنید.

9 - فرزند شما باید بداند که با داد و فریاد کاری از پیش نمی‌برد فرزند شما با داد و فریاد چیزی را از شما می‌خواهد ولي با توجه کردن به داد و فریادهایش او را بیشتر به این کار تشویق می‌کنید.

در این مواقع به او بگویید نه! یعنی نه! و تحت هیچ شرایطی این کار را برای او انجام نمی‌دهید. اگر به او بگویید نه یعنی نه، ولی آن کا را برای او انجام دهید، او عادت می‌کند برای درخواست کوچک‌ترین چیزی ناله و شکایت کند و می‌داند در نهایت موفق می‌شود. باید از ایجاد این حس در فرزندتان جلوگیری کنید و به او یاد دهید که باید قوی باشد.

10 - خواسته‌هایتان را مثبت و آسان با فرزندتان مطرح کنید اگر خواسته‌ها‌یتان را واضح و ساده با فرزندتان در میان بگذارید، او می‌داند که شما از او چه انتظاراتی دارید و تفکر او را در یک مسیر مثبت قرار می دهید. برای مثال به جای استفاده از حالت منفی جمله «در را باز نگذار» از حالت مثبت«لطفا در را ببند» استفاده کنید.

11 - به فرزندتان مسئولیت و فرصت تجربه دهید وقتی فرزندتان رو به رشد می‌رود، مسئولیت رفتارش را به خود او واگذار کنید و به او اجازه دهید تا مراحل طبیعی رشد رفتاری را خودش تجربه کند. لازم نیست که همیشه شما مسئولیت‌هایش را به او گوشزد کنید. با توجه زیاد به فرزندتان حس مسئولیت‌پذیری را از او سلب می‌کنید. شما باید به فرزندتان فرصت دهید تا خودش به نتایج منطقی برسد.

12 - هر چیزی را یک بار به فرزندتان بگویید و به او فرصت حرکت دهید انتقاد دائم از فرزندتان نه تنها کاری از پیش نمی‌برد بلکه فقط باعث خستگی خود شما می‌شود. اگر می‌خواهید فرزندتان با شما همکاری کند، بهتر است با یک بازی ساده از او بخواهید کاری را که می‌خواهید، انجام دهد.

در این بازی شما از فرزندتان در انجام کاری کمک می‌گیرید، از شماره يك تا شماره 3 بشمارید، با توجه به کاری که به او سپرده‌اید زمان بین شماره يك تا3 را در نظر بگیرید. اهمیت بازی را به او یادآوری کنید و شروع به شمارش کنید. در این فاصله او باید آن کا را انجام دهد.

13 - به فرزندتان ارزش دهید و به او نشان دهید که فرد مهمی است فرزند شما دوست دارد که در امور خانواده سهیم باشد. شما می‌توانید با واگذار کردن کارهای خیلی ساده منزل یا کارهایی که فرزندتان می‌تواند به سادگی از پس آنها بر بیاید، به او فرصت دهید تا نقش خود را به‌عنوان یک فرد مهم در امور خانه بازی کند.

این باعث می‌شود که فرزندتان اهمیت نقش خود را در خانه احساس کند. هر چه کارهای بیشتری به او بسپارید، او بیشتر تلاش می‌کند. سپردن کارهای بی‌خطر منزل به فرزندتان باعث می‌شود؛1 - او تبدیل به فردی مسئول شود2 - اعتماد به نفس در او به وجود آید3 - به خود شما هم کمک کند.

14 - به فرزندتان فرصت دهید خودش از حقوقش دفاع کند در زندگی فرزند شما موقعیت‌هایی پیش می‌آید که او باید بتواند از حقوق خود دفاع کند. شما باید این موقعیت‌ها را به صورت ساده برای او فراهم کنید تا درصورت لزوم خود او بتواند از حقوقش بدون کمک شما دفاع کند.

15 - لبخند را به چهره فرزندتان هدیه دهید یکی دیگر از راه‌های کاهش تنش روانی و کشمکش‌های درونی فرزندتان این است که با او شوخی کنید. می‌توانید وانمود کنید که یک هیولای ضعیف هستید که او می‌تواند شما را شکست دهد یا صدای حیوانات را تقلید کنید. یک شوخی ساده لبخند را برای شما و فرزندتان به ارمغان می‌آورد.

مرکز مشاوره


free b2evolution skin
9
اردیبهشت

نکات کوتاه برای تربیت مناسب کودک


• به قولهایی که به کودک می دهید کاملا مقید باشید ! چه در تنبیه ، چه در تشویق .
• به دعوا های دو کودک نباید اهمیت ویژه نشان داد . چون آن را مهم تر جلوه می دهد و آنها حساس تر می شوند .
• تا می توانیم اشکالات و عیب های کودک را نبینیم ! اگر قرار شد نبینیم و توجه نشان ندهیم ، هیچ اهمیتی ندهیم چه با نگاه و یا حرکات صورت و … .
• بچه باید بچگی کند ، نه اینکه به کلاس زبان برود ! دقت شود که کلاس های اضافی و تقویتی برای بعد از 11 سالگی است .
• بچه های پیش فعال و اکتیو را باید به کارهای عملی مثل بستن پیچ و مهره و یا باز کردن سرپیچ لامپ و … انداخت .
• اگر فرزندتان برادر یا خوهر کوچکش را می زند ، مسئولیت آنها را به او بده و بری این کار برایش پاداش قائل شو .
• در مراحل تربیت همیشه نباید توقع پاسخ مثبت داشت . کودک در نوسان است .
• هیچ گاه بین کارتون دلخواه کودک ، برنامه را قطع نکن !
• زیاد به کودک دستور نده ، اما گاهی هم او را به کار بینداز .
• کودک باید صاف تلویزیون تماشا کند . صدای تلوزیون کم باشد تا گوشهایش به صداها حساس شود . شاید نیاز بود در عبور از خیابان صدای بوق ها را خوب بشنود تا بیشتر مراقب باشد .
• بازی هایی که ابهت تو را می شکند و برخورد های فیزیکی دارد را با کودک انجام نده . اما بسیار خوش اخلاق باش.
• به صحبت های کودک گوش کن . کودک پر حرف است !
• جدی و با ابهت از کودک چیزی بخواه یا دستور بده .
• کودک حواس پرت است و گاهی هم بی توجه . ابتدا توجهش را جلب کن تا به تو نگاه کند ، بعد با او صحبت کن .
• در بازی های مسابقه ای سعی کن بازنده تو باشی .
• جملات دستوری را نباید پرسشی گفت . مثل : جاتو جمع کردی ؟
• به کودک قرقرو باید بی اعتنایی کرد .
• دو چیز برای بچه آرامش بخش است : صدای آب و صدای جیرجیرک .
• کودک را در مسائل خودش درگیر کنید . مثل : کیفش ، کفشش ، مدرسه اش و … .
• سعی شود صبحانه کودک شامل : شیر گلاب ، عسل ، خامه تزئین شده ، نان جو ، عدسی و آن چیزی که او دوست دارد باشد .
• اگر کودک در خواب راه می رود :
1 - راه های خروج را ببندیم
2 - از آژیر خطر با حسگر عبور استفاده کنیم
3- مکان خوابش را عوض کنیم .
• بازی شغل کودک است !
• برای هر رفتار بد ابتدا یک جایگزین پیدا کن ، بعد او را نهی کن ! اول شکلات را بده ، بعد چاقو را از او بگیر !
• اگر کودک شب ادراری دارد ، روزها قبل از رفتن به دستشویی او را به نگه داشتن چند ثانیه ای تمرین دهیم تا مثانه اش تقویت شود .

دبستان شاهد


free b2evolution skin
8
اردیبهشت

حرف‌های مخربی که هرگز نباید به کودکتان بگویید!

برخی از جملاتی که امروز در مواجهه با کودکمان استفاده می‌کنیم همان‌هایی است که در دوران کودکی از شنیدنش متنفر بودیم. کمی خودتان را جای بچه‌ها بگذارید و طوری حرف بزنید که مناسب سن آنهاست.

گاه والدین به رفتار کودک انتقاد می‌کنند، زیرا آن رفتار تأثیر بدی بر بزرگ‌ترها داشته است. در صورتی که رفتار کودک، نشان دهنده احساس درونی اوست و والدین وظیفه دارند احساس کودک را درک کنند.

کودک ۶ ساله‌ای که نمی‌داند چه می‌خواهد و گریه می‌کند، یا کودک ۴ساله‌ای که از محدود شدن در صندلی اتومبیل ناراحت است و گریه می‌کند، هر دو متناسب سنشان عمل می‌کنند؛ اگر چه ما انتظار داریم رفتار آنها ما را آزار ندهد. به جای اینکه به کودک بگویید «مناسب سن خودت عمل کن»، بگویید: «به نظر می‌رسد خیلی عصبانی هستی»، «می‌دانم وقتی چنین اتفاقی برایت افتاده بسیار ناراحت شده‌ای» این جملات به کودک آرامش می‌دهد و شرایط را قابل تحمل خواهد کرد.

آخر چند بار باید یک چیز را تکرار کنم؟

اگر از آن جمله پدر و مادرهایی هستید که در استفاده از حرف‌های نیشدار و طعنه‌آمیز استعداد ذاتی دارید؛ باید بدانید که شما خطر و تهدیدی جدی برای سلامت روانی کودکتان به حساب می‌آیید. شما جادوگرانی هستید که از واژه‌ها استفاده می‌کنید و مانعی در برابر ایجاد ارتباط موثر برقرار می‌کنید.

«آخر چند بار باید یک چیز را تکرار کنم؟ مگر تو کری؟ پس چرا گوشت به من نیست؟ …» شاید ندانید که سخنان طعنه‌آمیز و کنایه‌دار جملاتی هستند که برخوردی متقابل طلب می‌کنند. شما آگاه نیستید که با این اظهار نظرهای توهین‌آمیز، کودک را تحریک کرده و ذهن او را از نقشه‌های خیالی انتقام، پر می‌سازید و در نتیجه باعث مسدود شدن راه ارتباطی بین خود و کودکتان می‌شوید.

به تو قول می‌دهم که …

به کودکان نه قول بدهید و نه از آنها قول بگیرید. رابطه شما باید بر اساس اعتماد و اطمینان باشد. وقتی پدر یا مادر برای تأیید گفته خود مجبور است قول بدهد، یعنی دارد اقرار می‌کند که «قول داده نشده‌اش» اعتبار ندارد و قابل اعتماد نیست.

قول‌ها باعث می‌شوند که توقعات غیرواقعی در کودکان به وجود بیاید. وقتی به کودک قول می دهید که او را به باغ وحش ببرید، او آن را یک تعهد به حساب می‌آورد و فکر می‌کند که براساس این تعهد، در روز موعود نه باران خواهد بارید، نه اتومبیل عیب و ایرادی پیدا خواهد کرد و نه خود او مریض خواهد شد. از طرفی نباید از کودکان قول گرفت که درآینده رفتاری خوب داشته باشند یا رفتار بدشان را اصلاح کنند. وقتی کودک را مجبورش می‌کنید که ناخواسته قول بدهد، در واقع مجبورش می کنید که چک بانکی را بکشد که در آن بانک اصلاً حساب ندارد. شما نباید مشوق و محرک این قبیل اعمال فریب‌آمیز باشید.

چرا مثل … نیستی؟

با مقایسه کودکان، آنها احساس می‌کنند در مرتبه پایین‌تری قرار گرفته‌اند و این راه مناسبی برای وا داشتن آنها به فعالیت نیست. زمانی که کودک خود را پایین‌تر از دیگری احساس کند، روحیه خود را می‌بازد و دست از فعالیت خواهد کشید. شما باید ضعف و قوت کودکان را بپذیرید و آنها را بر اصلاح رفتار خودشان تشویق کنید.

چی بهت گفتم؟

چرا سوالی را می‌پرسید که خودتان جوابش را می‌دانید؟ انتظار دارید کودک چه پاسخی بدهد وقتی می‌پرسید لباست را کجا پرتاب کردی؟ لبخندی موذیانه می‌زند و می‌گذرد. اگر از رفتار او رنجیده‌اید، بگویید: «من متاسفم که مجبورم برای بار سوم تکرار کنم که لباست را روی چوب لباسی آویزان کن».

ندو وگرنه می‌افتی!

علی‌رغم تمام توجه شما به محافظت از کودک، به کار بردن این نوع جملات باعث می‌شود کودک بیفتد، زیرا به او القا می‌کنید منتظرید که او به زمین بخورد و این برای کودکی که تلاش می کند مستقل باشد بسیار مضر است. بهتر است در این موارد بگویید: «قبل از دویدن از محکم بودن بند کفش‌هایت مطمئن باش». در این صورت شما در مورد اشکال کفش صحبت کرده‌اید نه ناتوانی کودک.

شوخی کردم

دست انداختن کودک اگر چه ظاهراً شرایط را شاد می‌کند ولی در واقع به شدت مخرب است. هنگامی که کودک عصبانی است، خندیدن به او باعث می‌شود احساس بدتری پیدا کند. شما به عنوان والدین کودک وظیفه دارید او را حمایت کنید نه اینکه باعث اذیت و آزار او شوید. اگر چنین منظوری ندارید هنگامی که کودک ناراحت است شاد نباشید.

منبع: سلامت نیوز


free b2evolution skin
7
اردیبهشت

برای خود یا برای خدا

حکایت عابد بنی اسرائیل و ابلیس
در میان بنی اسرائیل عابدی بود. وی را گفتند: فلان جا درختی است و قومی آن را می پرستند» عابد خشمگین شد، برخاست و تبر بر دوش نهاد تا آن درخت را برکند. ابلیس به صورت پیری ظاهر الصلاح، بر مسیر او مجسم شد، و گفت: ای عابد، برگرد و به عبادت خود مشغول باش! عابد گفت: نه، بریدن درخت اولویت دارد مشاجره بالا گرفت و درگیر شدند.

عابد بر ابلیس غالب آمد و وی را بر زمین کوفت و بر سینه اش نشست. ابلیس در این میان گفت: دست بدار تا سخنی بگویم، تو که پیامبر نیستی و خدا بر این کار تو را مامور ننموده است، به خانه برگرد، تا هر روز دو دینار زیر بالش تو نهم؛ با یکی معاش کن و دیگری را انفاق نما و این بهتر و صوابتر از کندن آن درخت است؛ عابد با خود گفت : راست می گوید، یکی از آن به صدقه دهم و آن دیگر هم به معاش صرف کنم و برگشت.

بامداد دیگر روز، دو دینار دید و بر گرفت. روز دوم دو دینار دید و برگرفت. روز سوم هیچ نبود. خشمگین شد و تبر برگرفت. باز در همان نقطه، ابلیس پیش آمد و گفت:کجا؟ عابد گفت:تا آن درخت برکنم؛ گفت : دروغ است، به خدا هرگز نتوانی کند. در جنگ آمدند. ابلیس عابد را بیفکند چون گنجشکی در
دست!

عابد گفت: دست بدار تا برگردم. اما بگو چرا بار اول بر تو پیروز آمدم و
اینک، در چنگ تو حقیر شدم؟ ابلیس گفت: آن وقت تو برای خدا خشمگین بودی و خدا مرا مسخر تو کرد، که هرکس کار برای خدا کند، مرا بر او غلبه نباشد؛ ولی این بار برای دنیا و دینار خشمگین شدی، پس مغلوب من گشتی.

منبع: کیمیای سعادت


free b2evolution skin
6
اردیبهشت

داستان بهلول ایرانی (یه کم طولانیه ولی جذابه )

گفت‌وگویی منتشر نشده از بهلول گنابادی

نام شیخ بهلول این مجاهد راه حق و حقیقت در تاریخ معاصر ایران با قیام خوش و آزادی خواهانه قیام مسجد گوهرشاد علیه واقعه کشف حجاب قرین شده به طوری که با صحبت از یکی به ناگزیر باید از دومی نیز سخن به میان آورد. اکنون پس از هفتاد و اندی سال هنوز صدای این عالم ربانی در شبستان مسجد گوهرشاد طنین انداز است و خشت خشت آن بر شجاعت و ظلم ستیزی وی گواه است. آنچه در پی می‌آید گفت‌وشنودی است نشر نایافته که در سال 1380 با مجاهد و عارف روشن ضمیر، فقید سعید مرحوم علامه شیخ محمد تقی بهلول گنابادی انجام گرفته است. آنچه آن سالک گران‌مایه در این مجال بیان داشته روایتی دقیق و جامع‌الاطراف از دوران سرکوب روحانیت و مظاهر فرهنگ دینی توسط رضاخان است که بیان شیرین و در عین حال سلیس آن بزرگوار آن را خواندنی‌تر ساخته است.این سند ارزشمند تاریخی را “جوان"، منتشر کرده است.

در زندگی چگونه گذران کرده‌اید؟

زندگی شخصی من از ابتدا همین طور بوده و غیر از نان خوردن چیزی ندارم. هیچ وقت چای نمی‌خورم. مقید به غذایی نیستم و هر جا باشد نانی می‌خورم و اگر باشد ماست. هر جا هم باشم می‌خوابم. همین طور که الآن می‌بینید زندگی می‌کنم، همه زندگی من به همین نحو بوده. بعد از مسجد گوهرشاد هم که 31 سال در افغانستان زندانی بودم.

 

بعضی‌ها می‌گویند شما طی‌الارض دارید…

طی‌الارض را به آن معنایی که مردم می‌گویند من منکر هستم. طی‌الارض به این معنا اصلاً ندارم. من ندارم، هر کس دارد نوش جانش! من طی‌الارضی دارم غیر از این طی‌الارضی که گفتم. طی‌الارض به این معنا که راه دور را از اینجا گم و جای دیگر پیدا شوم، محال است، ولی طی‌الارض به این معنا دارم که وقتی اراده به انجام کاری بکنم، خدا به صورت خارق‌العاده اسباب و وسیله انجام آن کار را برایم فراهم می‌کند. مثلاً اگر شما الآن بخواهید بروید و سر جاده بایستید که ماشینی شما را سوار کند و ببرد به مشهد، ممکن است هشت، نه ساعت بایستید و ماشینی نیاید، ولی اگر من بروم بایستم، همان موقع ماشین مناسبی می‌آید و مرا سوار می‌کند و می‌برد.

 

پس طی‌الارض شما به این معناست…

بله، به این معنا هیچ‌وقت بی‌وسیله نمانده‌ام. به این معنا اگر دشمنی هم به من حمله کند، خدا مدافعی را می‌رساند، چنانکه چند مرتبه این طور شده است. یک بار در همین جاده سبزوار ایستاده بودم که بروم مشهد. ماشینی آمد و دست بالا کردم که نگه دارد و نگه نداشت و رد شد. دو ساعت بعد از آن ماشین دیگری آمد و نگه داشت و مرا سوار کرد. ماشینی که به رایم نگه نداشته بود، در بین راه عیب کرده و دو سه ساعت معطل شده بود. ماشین بعدی که مرا سوار کرد، از او جلو افتاد. در تربت ‌حیدریه، نزدیک شاتقی در قهوه‌خانه‌ای بودم که آن ماشین آمد و راننده‌اش حیرت کرد که چطور او که مرا سوار نکرده بود، زودتر از او رسیدم. متوجه نبود که ماشین بعدی، مرا سوار کرد و آورد، به همین خاطر مردم تصور می‌کنند طی‌الارض دارم، در حالی که التماسی با خداوند دارم که به هر چیزی که محتاج شوم، خداوند وسیله‌اش را فراهم می‌کند.

آیا در این 92 سالی که عمر کرده‌اید و ان‌شاءالله خداوند، شما را همچنان برای ما نگه دارد، هیچ‌گاه سر و کارتان به دوا و دکتر افتاده است یا نه؟

نسبت به بقیه مردم خیلی کمتر، برای اینکه از هفت سالگی توبه کردم و هرگز چای نخوردم، به دود محتاج نیستم، خوراکم را از روی طب‌الرضا می‌خورم. این کتاب را خواندید؟

شما توضیح بدهید.

ادامه »


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم