5
اردیبهشت

فضیلت انتشار وحفظ احادیث

* امام رضا علیه السلام : خدا رحمت کند کسی را که این امر ولایت ما را زنده میسازد پرسیده شد امر شما چگونه زنده میشود فرمود علوم و معارف و احادیث ما را فرا گرفته و به دیگران بیاموزد زیرا مردم اگر با زیبایی های سخنان ما آشنا گردند از ما پیروی خواهند نمود. بحارالانوار جلد 2 صفحه 30

* رسول اکرم صلی الله علیه و آله : اگر کسی دو حدیث را بخواند و خودش به آن دو حدیث عمل نماید و آن را به دیگران نیز تعلیم دهد تا آنان نیز از آن دو حدیث بهره مند شوند چنین کوشش و فعالیتی از جانب او بهتر و بالاتر از ثواب عبادت و بندگی حق تعالی به مدت 60 سال. منیة المرید صفحه 182

* حضرت محمد صلی الله علیه و آله : سه بار فرمودند : بار خدایا خلیفه های مرا رحم کن( رحمت کن ) . گفتند یا رسول الله خلیفه های شما چه کسانی هستند ؟ فرمودند آن کسانی که حدیث و سنت مرا تبلیغ کنند و به امت من بیاموزند.امالی شیخ صدوق مجلس سی و چهارم صفحه 180

* امام صادق علیه السلام : اگر کسی یک حدیث از معارف اسلامی را به خوبی بفهمد و عمق علمی آن را به درستی درک کند ، بهتر از آن است که هزار حدیث را در حافظه خود بسپارد و آنها را نقل نماید ، و پیروان مکتب اهل بیت به مقام فقاهت نائل نمی شوند ، مگر آنکه نظرات ائمه علیهم السلام را درک کنند و به جهات مختلفه احادیث متوجه باشند. بحارالانوار جلد 1 صفحه 118 ، الحدیث جلد 1 صفحه 366

* امام صادق علیه السلام : احادیث اسلامی را به نوجوانان خود بیاموزید و در انجام این وظیفه تربیتی ، تسریع نمائید ، پیش از آنکه مخالفین گمراه ، بر شما پیشی گیرند و سخنان نادرست خویش را در ضمیر پاک آنان جای دهند و گمراهشان سازند. الحدیث جلد 1 صفحه 365 ، کافی جلد 6 صفحه 47

* امام باقر علیه السلام : پیروان اسلام در پرتو معرفت واقعی و درک حقایق علمی روایات ، میتوانند به عالیترین مدارج ایمان نائل شوند. بحارالانوار جلد 1 صفحه 118 ، الحدیث جلد 1 صفحه 365

* جابر گوید که امام باقر علیه السلام فرمود : ای جابر به خدا سوگند ، حدیثی که از فردی صادق ، در زمینه حلال و حرام به دست آوردی ، از آنچه خورشید بر آن میتابد با ارزشتر است. بحارالانوار جلد 2 صفحه 146 حدیث 15

* پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمود : هرکس از امت من ، چهل حدیث در باب نیازهای دینی خود حفظ کند ( و عمل کند ) ، خداوند در روز قیامت او را عالمی فقیه گرداند و از عذاب وی چشم پوشد. بحارالانوار جلد 2 صفحه 153 حدیث 3 ، خصال شیخ صدوق جلد 2 صفحه 541 حدیث 15 ابواب الاربعین

* از امام صادق علیه السلام سوال شد کدام مرد افضل تر است ؟ مردی که سخنان شما را نشر میدهد و آن را در دل شیعیان استوار میکند ، یا مردی عابد که چنین نیست ؟ امام علیه السلام فرمود : آنکه سخنان ما را نشر دهد و آن را در دل شیعیان استوار سازد از هزار عابد برتر است. اصول کافی جلد 1 صفحه 33 حدیث 9

* پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود : با یکدیگر ملاقات کنید و به گفتگوی حدیث بپردازید ، زیرا حدیث دلها را صیقل میدهد . دلها زنگار میگیرد ، مانند شمشیر و صیقل آن حدیث است. اصول کافی جلد 1 صفحه 41 حدیث 8

شما دوست و کاربر گرامی با دریافت و انتقال آن به دیگران در ثواب فضیلت انتشار و حفظ کردن حدیث از ائمه اطهار شریک باشید. باتوجه به حجم کم اکثر فایل های پیوست آنها را بر روی گوشی خود ریخته و علاوه بر حفظ شدن احادیث مزبور بمرور زمان، بوسیله بلوتوث و اس ام اس نیز به نشر آنها بپردازید .

 


free b2evolution skin
4
اردیبهشت

چشم های ام البنین نمناک بودوغمی غریب درآن موج می زد

ا

-عقیل تو به علم نسب آگاهی داری. برای من زنی انتخاب کن که خاندان او به شجاعت معروف باشند.

عقیل گفت: برای چه چنین زنی می خواهی؟

-برای آن که فرزندانی شجاع و دلیر به بار آورد.

عقیل به فکر فرو رفت چگونه همسری، مناسب شیردلی چون برادرش علی(ع) است. او که هیچ گاه در میدان پشت به سپاه نکرده، خاطره جنگاوری اش با عمروبن عبدود هنوز هم زبان به زبان می گردد… پس گفت:

من چنین زنی را در قبیله بنی کلاب می شناسم. فاطمه دختر حزام بن خالد کلبی و لیلی است. در میان قبایل عرب شجاع تر از پدران او نیست. در بزرگی و جلالت کسی به پای آن ها نمی رسد. حتی در حق آن ها شعر گفته اند و کسی انکار نکرده است. در میان عرب کسی به شجاعت شناخته تر از آن ها نیست مگر خود شما یا امیرالمونین!

علی(ع) خندید، موافق بود. باید در پی فرزندان شجاعی باشد که حسین(ع) را تنها نگذارند.

-فرزندانم همیشه به یادداشته باشید من و شما و کنیزان و غلامان فرزندان فاطمه(س) هستیم. در حضور آن ها با احترام رفتار کنید. آن ها را با لفظ سیدی و آقا خطاب کنید. در هر امری فرمان آن ها مقدم بر خواست شما است. مبادا که کدورتی در دل آن ها از شما بوجود بیاید. همیشه آماده خدمتگزاری آن ها باشید و بدانید که در دنیا و آخرت سید و آقای شما هستند. مرا در جلوی آن ها “مادر” خطاب نکنید….

فاطمه این ها را گفت. بارها گفته بود. اما بازهم گفت به عباس، عبدالله، جعفر، عثمان.

گرچه از کودکی در گوش آن ها زمزمه کرده بود. اما می خواست همه بدانند که او خود را کنیز فرزندان فاطمه(س) می داند نه جانشین فاطمه…. فاطمه مادر چهار پسر آرام گرفت. وظایف پسرانش را یادآوری کرده بود.

ام البنین فرزندانش را خواست و گفت: من پیر و مریض هستم. نمی توانم با شما همراه شوم. آیا مولای ما اجازه می دهند من در مدینه بمانم.

-بله مادر، هم ایشان فرمودند که شما را با خود همراه نبریم تا احواتان روبراه شود. لیلی مادر علی اکبر(ع) هم نمی تواند همرا ما به مکه بیایند و چندتن دیگر…

عباس مادر را بالای اتاق نشاند. فاطمه اما نگران بود. مقصد کجاست؟

عباس گفت: به مکه می رویم تا موسم حج در آن جا هستیم….

ام البنین گفت: کاش خداوند حج بیت الله را نصیب ما هم می فرمود. رنج بیماری مرا از این نعمت محروم ساخته است.

عباس گفت: چاره ای نیست مادر،…

-عباس؛

صدای فاطمه نگران بود، هرچه کرد نتوانست از لرزش صدایش جلوگیری کند. عباس آن را حس کرد. سربلند کرد. چشم های ام البنین نمناک بود و غمی غریب در آن موج می زد. غمی که برای عباس تازگی داشت.

-مادر چه شده است؟

-عباس، مبادا حسین(ع) از تو دلگیر شود…. مبادا حسین(ع) تنها بماند.. مبادا….

دلشوره های فاطمه تمامی نداشت. حتی وقتی در بغل عباس آرام گرفت، نمی توانست یکدم از یاد حسین(ع) غافل باشد…. اما این بار دلشوره ای دیگر داشت، چرا این گونه بود، خودش هم نمی دانست.

بشیر پرچم تسلیت را به زمین کوفته بود. زن و مرد، پیر و جوان در کوچه های مدینه ناله می زدند. مدینه یکپارچه غم شده بود. غمبارترین نوحه ها از حلقوم مردمی بیرون می آمد که تا چندماه پیش شاهد زندگی حسین(ع) بودند و زندگی عباس و زندگی زینب(س).

بشیر نمی توانست موج خروشان مردم را کنترل کند. فاطمه به جلو آمد، بشیر شرم داشت که در چشمان او نگاه کند. غمبارترین نکته ها برای او بود.

فاطمه(س) تکیه به عصا داده بود و جلو آمد، بلند گفت: بشیر.

قلب بشیر از هم پاره شد. صلابت شیر در این صدا بود و هیبت اسد در کلامش.

-بشیر از حسین(ع) چه خبر آورده ای؟

بشیر لرزید. چه ماموریت دشواری داشت!

-ای ام البنین خدای تعالی تو را صبر دهد که عبدالله کشته شد.

صدای جمعیت بلند شد، فاطمه هنوز دست به عصا ایستاده بود: از حسین(ع) چه خبر؟

-ام البنین خدای تعالی به خاطر صبرت به تو اجر دهد، جعفر هم کشته شد.

جمعیت تکان خورد. اما صلابت صدای فاطمه را نگسست: بشیر از حسین چه خبری داری؟

-ام البنین خدای تعالی مقاومت کوه را به تو ارزانی کند تا تو بتوانی تحمل کنی، عباس هم کشته شد.

صدای ناله جمعیت اوج گرفت، فاطمه تکیه به عصا داده بود: بشیر از حسین(ع) مرا خبر ده.

-ام البنین، خداوند تعالی صبر و شکیبایی ات را زیاد کند، عثمان هم کشته شد.

ناله جمعیت، کورسوی امید در دل فاطمه را ندید که دوباره خروشید. صدای بشیر در صداها گم می شد. اشک راه خویش را بر گونه ها پیدا می کرد. فاطمه(س) خم نشده بود. حتی اخم هم نکرده بود، عصا در دست با فریاد صدایش را به گوش بشیر رساند:

-از حسین(ع) از حسین(ع) بگو! فرزندان من و آن چه در آسمان و زمین است فدای حسین(ع) باد.

بشیر امید داشت این کلام او در همهمه جمعیت گم شود و از بین برود تا به گوش فاطمه نرسد.

-حسین(ع) با لب تشنه شهید شد.

آسمان به یکباره بر فاطمه فرود آمد. قلب فاطمه پاره شد و هر ذره اش با ناله ای جانسوز از حنجره اش بیرون آمد.

-واحسیناه؛ ای بشیر دلم را پاره کردی…

آسمان در سوگ پسر فاطمه(س) همراه فاطمه شده بود.

ام البنین! ما به تعزیت آمده ایم! آمده ایم تا تو را در غم از دست دادن پسرانت تسلیت بگوییم….

فاطمه سربلند کرد. چشمان بی فروغ، صورت پژمرده،… اشک راه خود را خوب بلد بود، لب پاره پاره و…

-ای زنان مدینه دیگر مرا ام البنین-مادر پسران-خطاب نکنید و مادر شیران شکاری ندانید.

من فرزندانی داشتم که به سبب آن ها مرا ام البنین می گفتند. اکنون من شب را به صبح می رسانم، اما دیگر فرزندی ندارم. چهار باز شکاری داشتم که آن ها را نشانه تیر کردند و رگ و ریشه آن ها را قطع کردند.

دشمنان با نیزه های خود بدن های پاک آن ها را از هم متلاشی کردند و شب شد در حالی که همه آن ها برروی خاک با جسد پاره پاره افتادند. ای کاش می دانستم که همان طور که به من خبر داده اند دست های فرزندم عباس را از تن جدا کردند…

مدینه یکپارچه غرق در سوگ بود. در هر کوی و برزن صدای ناله می آمد.


free b2evolution skin
1
اردیبهشت

گناه عادي!

 

يكي از آسيب هايي كه جامعه اسلامي را به شدت تهديد مي كند، آن است كه زشتي و قبح گناه برداشته شده و گناه عادي شود، متأسفانه در برخي موارد شاهديم كه چطور، گناهي كه سابقا خيلي زشت بود به شكل عادي در مي آيد، مثل ريش تراشي يا بد حجابي يا غيبت و اين به حدي مي رسد كه آن قدر عادي مي شود كه حتي از آن نهي هم نمي شود، بايد ديد چه عواملي دست به دست هم مي دهد كه گناه، قبحش برداشته شده و عادي مي شود:

1.سكوت و بي تفاوتي در برابر گناه: يكي از زمينه هاي عادي شدن گناه، همين سكوت و بي تفاوت بودن در برابر آن است، در مسئله تربيت كودك، اگر والدين كار زشت كودك را به او گوشزد نكرده و او را از راه‌هاي مختلف راهنمايي نكردند، پيداست كه اصلا كودك آن كار را زشت نشمرده و هميشه انجام مي دهد، در جامعه هم قضيه از اين قرار است كه وقتي عده اي ناظر و شاهد كار زشت كسي هستند، و بي تفاوت از كنارش رد مي شوند و مي گويند: به من ربطي ندارد، اين خود تأييد آن است يا مي گويند حرف ما تاثير ندارد، حتي اگر تاثير هم نداشته باشد نبايد حاكي از تاييد باشد، چراكه سكوت نشانه رضايت است و در روايت است كسي كه به كار گروهي راضي باشد مثل كسي است كه آن كار را انجام داده است (1)، حتي اگر در جايي نمي توانيم سخني بگوييم لاقل با چهره در هم كشيده كه مي توانيم نارضايتي خود را اعلام كنيم، و اگر هر كس از افراد جامعه به همين اندازه سكوت نكنند، گناه اين قدر راحت و فراگير نمي شود، اگر هر يك به نوبه خود نهي از منكر كند هر چه نشود، حداقل زمينه فراهم نمي شود.

2. گناه بزرگان: يكي ديگر از زمينه هاي عادي شدن گناه، انجام شدن گناه توسط بزرگان است، چه اينكه كودك وقتي شاهد كار زشت والدين باشد، از آنجا كه آنان را معلم خود مي داند آنرا درست شمرده و انجام مي دهد، از اين رو خداوند خطاب به همسران پيامبر مي فرمايد: شما با ساير زنان متفاوتيد، اگر از شما زشتي سر زند مضاعف و دوبله شمرده مي شود. چرا كه راه را براي ديگران باز مي كند.(2)

3.خودداري از نگاه به گناه: قرآن دستور به چشم پوشي مي دهد، چرا كه يكي از مهم‌ترين عوامل عادي شدن گناه، نگاه به گناه است، نگاه به گناه، گناه است، حتي اگر انسان مرتكب آن گناه نشده باشد. نگاه به گناه، زمينه گناه را فراهم مي كند و براي همين بايد از آن خودداري شود، خداوند در اين خصوص به مردان و زنان مؤمن دستور چشم پوشي داده است. آنجا كه مي‌فرمايد: به مردان مؤمن بگو که چشمان خويش را ببندند و شرمگاه خود را نگه دارند، اين برايشان پاکيزه تر است زيرا خدا به کارهايی که می کنند آگاه است.(3) بايد نگاه را كنترل و مديريت كرد، بايد به چشم آموخت كه هر چيز و هر كس ارزش ديدن ندارد.*

ادامه دارد

منابع:

1. الرَّاضِي بِفِعْلِ قَوْمٍ كَالدَّاخِلِ مَعَهُمْ فِيهِ وَ عَلَى كُلِّ دَاخِلٍ فِي بَاطِلٍ إِثْمَانِ إِثْمُ الْعَمَلِ بِهِ وَ إِثْمُ الرِّضَا بِهِ. وسائل ج16 ص141.

2. «یا نِساءَ النَّبِیِّ مَنْ یَأْتِ مِنْكُنَّ بِفاحِشَةٍ مُبَیِّنَةٍ یُضاعَفْ لَهَا الْعَذابُ ضِعْفَیْنِ وَ كانَ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ یَسِیراً ؛سوره احزاب آيه 30.

3. قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ سوره نور آيه 30.

* با استفاده از سخنان استاد قرائتي.

 


free b2evolution skin
1
اردیبهشت

چه کسی دین دار است؟

پیوند: http://www.jonbeshnet.ir/news/12158

دین داری چیست؟ و به چه کسی دین دار گفته می شود؟ آیا کسانی که همه احکام شرعی را رعایت کرده و از حرام های الهی دوری می کنند را می توان مصداق شخص دین دار نامید؟

اگر بخواهیم رعایت موازین شرعی و دوری از حرام های الهی را ملاک و میزان دین داری افراد قرار دهیم، می بایست خیلی از خشک مقدس هایی که نماز شب می خواندند و روزه می گرفتند و حافظ قرآن بودند و به احکام شرعی مقید بوده و از حرام های الهی دوری می جستند ولی در برابر ولی خدا می ایستادند را جزو دین داران بدانیم.

واقعیت این است که نماز شب خواندن و روزه و قرائت قرآن و تقید به احکام شرعی و دوری از حرام های الهی ملاک کافی و واقعی برای دین دار دانستن افراد نیست. ملاک دین داری در اسلام تبعیت بی چون چرا از ولی خدا و نایب ولی خداست. آنجاست که ممکن است در برخی اوقات به خاطر یک اولویت بالاتر دستور ولی خدا یک حکم شرعی را قید بزند و تبعیت از حکم ولی خدا مقدم بر انجام آن حکم شرعی می باشد.

در حقیقت انجام دستور ولی خدا در واقع حقیقت دین و دین داری می باشد. بنا براین مسئله شخص ولی الله در هر دوره و زمانی عصاره و اساس دین بوده و کسی را می توان دین دار فرض کرد که هیچ چیز را حتی احکام شرعی ظاهری را بر حکم ولی خدا ترجیح نداده و تنها وظیفه خود را تبعیت کامل از عصاره و اساس دین بداند.

تبعیت از ولی خدا به عنوان یک اصل اساسی در زندگی بشر می تواند به عنوان یک سرمشق برای سعادت در دنیا و آخرت و سبکی نو در ساختن دنیا برای آبادانی آخرت به همه ی بشریت معرفی نمود.

ولایت فقیه در دوره غیبت امام عصر و ولی خدا در زمین به عنوان جانشین ایشان ملاک دین داری و سبکی نو در زندگی اجتماعی بشر برای درهم تنیدن دنیا و آخرت و سعادت نوع بشر به عنوان راهی رهایی بخش از اسارت مدرن مدرنیته می باشد.


free b2evolution skin
28
فروردین

رجعت به چه معناست وآیا این اعتقاد مختص به شیعه است؟

 
رجعت به معنی برگشتن روح به بدن درهمین دنیا قبل ازقیامت است این اصل کلیّ راهمه ادیان زنده جهان به خصوص مسلمین قبول دارند زیراخداوند درقرآن ودرکتاب تورات وانجیل مکّرر یکی ازمعجزات انبیاء را مرده زنده کردن آنها می داندکه این نحوه مرده زنده شدن ازنظرعلماء اسلامی رجعت است.

منبع:سالنامه حدیثی محض یارمهربان،ناشر:عصر رهائی،سال1382،صص 54-53

 


free b2evolution skin
24
فروردین

پیام رهبر درمورد روز شهادت فاطمه زهرا(سلام الله علیها)

طبق روايت - سوم جمادى‌الثّانى - شهادت سيّده‌ى زنان عالم، فاطمه‌ى زهرا (سلام‌اللَّه‌ عليها) است. من از ملت ايران درخواست مى‌كنم كه در آن روز، مغازه‌ها و محل كسبشان را تعطيل كنند و به فاطمه‌ى زهرا (سلام‌اللَّه‌ عليها) احترام نمايند. به دستگاهها و ادارات دولتى و كارخانجاتى كه كارهاى خاصى دارند، چيزى نمى‌گوييم؛ ليكن كسبه و دكاندارها و بازارها و خيابانها احترام كنند. ان‌شاءاللَّه روز سه‌شنبه را تعطيل كنيد تا بتوانيم از بركات فاطمه‌ى زهرا (سلام‌اللَّه عليها) بهره‌مند بشويم.

بيانات مقام معظم رهبرى‏در ديدار با فرماندهان و مسؤولان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى‏ (۱۳۷۶/۰۶/۲۶


free b2evolution skin
24
فروردین

هدیه به بی بی فاطمه(علیهاالسلام)

فاطمه زهرا (سلام الله علیها)نور بود نور که جایش در خاک نیست

یک شب از یک منبری شنیدم که می گفت چرا اینقدر دنبال قبر بی بی دوعالم هستید مگر نشنیدید وقتی مولامان علی(علیه السلام) بی بی را در قبر می گذاشت دو دست آمد شبیه دستان پیامبر (صل الله وعلیه وآله)بی بی را گرفت فکر می کنید او را در دل خاک گذاشت بعضی می گویند او را به سوی آسمانها برد

او نور بود او از حوریان بود به شکل انسان آمده بود .نور اهل بیت از او بود. حتی الگو اهل بیت به خصوص آقاو امام زمانمان است.

ببین دعای زهرا را :

پروردگار ومولای من !به حق اولیاء ومقربانی که آنها را برگزیده ای وبه گریه ی فرزندانم پس از مرگ وجدایی من با ایشان ،از تو می خواهم گناه خطاکاران شیعیان وپیروان ما را ببخشی.(کوکب الذریج1،ص254)


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم