پیام الهی
به آنچه دارید دل نبندید : این به خاطر آن است که برای آنچه از دست داده اید تأسف نخورید ، و به آنچه به شما داده است دلبسته و شادمان نباشید ، و خداوند هیچ متکبر فخرفروشی را دوست ندارد! حدید/23
اطلاعیه
باز محرم شد و دلها شکست از غم زینب دل زهرا شکست.
باز محرم شد و لب تشنه شد از عطش خاک کمرها شکست.
آب در این تشنگی از خود گذشت دجله به خون شد دل صحرا شکست.
قاسم و لیلا همه در خون شدند این چه غمی بود که دنیا شکست؟
ضمن تسليت و تعزيت به مناسبت فرارسيدن ايام شهادت سالار شهيدان اباعبدا…الحسين (علیه سلام) و اصحاب با وفايش، بدينوسيله به آگاهي مي رساند كه طبق سنوات گذشته مراسم عزاداري آن امام همام درمدرسه علمیه حضرت زینب سلام الله علیها برگزار مي گردد.
زمان : از جمعه 26آبان لغايت یکشنبه 5 آذر ماه برابر با دهه اول محرم ساعت6الی8 صبح
سخنران : حجت الاسلام و المسلمين سيدمهدی صدر السادات همچنین حجت الاسلام و المسلمين یگانه همراه با مداحی مداحان اهل بیت علیهم السلام
نگاهى به عوامل موفقيت در زندگى
منبع: مجله معرفت،سال بيستم ـ شماره 163 ـ تير 1390، 97ـ116
نوشته :علی احمد پناهى*
چكيده
تبيين عوامل تأثيرگذار در موفقيت و بالندگى افراد در زندگى، از جمله موضوعاتى است كه جاى تحقيق دارد. هدف اين پژوهش تعيين عوامل موفقيت در زندگى از منظر آموزههاى دينى با نگاهى روانشناختى است كه با روش تحليلى ـ توصيفى انجام مىگيرد.
يكى از سؤالهاى اساسى كه براى هر فردى مطرح است اين است كه موفقيت چيست و چگونه مىتوان به آن رسيد. اين سؤال همگانى بوده و براى نوع انسانهاى خردمند مطرح است. براى موفقيت، در كتابها و مقالاتى كه در اينباره به نگارش درآمدهاند، راههاى متعدى بيان گرديده است كه برخى از آنها با مبانى دينى و اعتقادى ما سازگارى ندارد. اين نوشتار مىكوشد با بهرهگيرى از آموزههاى دينى و البته با نگاهى روانشناختى، ضمن اشاره به عوامل موفقيت و نيز معنا و مفهوم موفقيت از نگاه آموزههاى دينى، به تبيين آنها بپردازد.
كليدواژهها: موفقيت، اعتماد به نفس، عزت نفس، پشتكار، خداباورى، كاميابى.
صفحات: 1· 2
دلم گرفته زغصه های زینب
ياد آن شب كه شب جلوه سيماي تو بود
خانه فاطمه روشن زتجلّاي تو بود
ياد آن شب كه زدي پاي بسامان علي (ع)
ديده شير خدا محو تماشاي تو بود
ياد آن لحظه كه در هاله اي از نور و حيا
دامن عفت ناموس خدا جاي تو بود
تا چه فرمان رسد از سوي خداوند جليل
مصطفي منتظر نام دل آراي تو بود
كز فلك آمده جبريل و تو را زينب خواند
وه از اين نام كه شايسته والاي تو بود
همه طفلان گهِ ميلاد بگريند ولي
فرق در گريه پر معني و غمزاي تو بود
گريه مي كردي و گم گشته خود مي جستي
آري آن گمشده دلدار و دل آراي تو بود
ساكت از گريه شدي تا كه رسيدي به حسين
آن حسيني كه چنان روح در اعضاي تو بود
آيا مي دانيد روز كتاب وكتاب خواني بزرگداشت چه شخصيتي است؟
24 آبانماه سال 1360 هجري شمسي، روزي است كه عالم فرزانه و مفسر بزرگ علامه طباطبايي ديار فاني را به سوي سراي باقي ترك كرد؛ عالمي كه هميشه از ابديت سخن ميگفت و با فناي در خداي خويش و آنچه خدايي بود، باقي شد.
امام راحل(ره) در پيام تسليت خود به همين مناسبت فرمودند: «من بايد از اين ضايعهاي كه براي حوزههاي علميه و مسلمين حاصل شد و آن رحلت مرحوم علامه طباطبايي است، اظهار تاسف كنم و به شما ملت ايران بهويژه حوزههاي علميه تسليت عرض كنم.»(1)
به گزارش ايسنا، آنچه در پي ميآيد گوشهاي از زندگي و ابعاد شخصيتي اين عالم رباني به نقل از نزديكان ايشان است كه در سالروز وفات علامه نقل ميشود:
در آخرين روز سال 1321 هجري قمري (مقارن با سال 1281 هجري شمسي) ستارهاي درخشان در آسمان سلسله جليلالقدر سادات طباطبايي تبريز هويدا شد و خداوند به سيدمحمد قاضي طباطبايي فرزند پسري هديه داد كه نامش را سيدمحمدحسين گذاشت؛ حكيم عارفي كه بعدها بسياري از انسانها، از چشمه جوشان حكمت و معرفتش جرعههاي جانبخش نوشيدند. هنوز پنج سال از عمر سيدمحمدحسين نگذشته بود كه مادرش را از دست داد. پدر سعي كرد غم مادر را از دل محمدحسين و ديگر فرزند كوچكترش، محمدحسن، بزدايد، ولي نميدانست كه چهار سال بعد، درگذشت خود او، غم فرزندان را دوچندان خواهد كرد.
سيدمحمدحسين همانطور كه روش درسي آن روزها بود، به فراگيري قرآن پرداخت و سپس از سن 9 سالگي به مدت شش سال به همراه برادرش، از اديبي به نام شيخ محمدعلي سرائي، كتابهايي چون گلستان، بوستان، نصابالصبيان، انوار سهيلي، تاريخ عجم، منشات اميرنظام و ارشاد الحساب را فرا گرفت و علاوه بر آن، زير نظر ميرزاعلي نقي خطاط به يادگيري فنون خوشنويسي پرداخت. ايشان پس از طي دوران تحصيل در مكتبخانه، راهي مدرسه طابيه تبريز شد تا تحصيلات خود را در علوم ديني دنبال كند. در همان ايام، وقتي 23 سال بيشتر نداشت، تصميم به ازدواج ميگيرد. از يكي از بستگانش خواستگاري ميكند و چون فاميل بودند، با اين ازدواج موافقت ميكنند. يك سال بعد از ازدواج بود كه سيدمحمدحسين مزه پدر شدن را ميچشد و اسم فرزند اولش را، محمد ميگذارد.