31
خرداد

تعجیل در فرج

شهید محمد حسین فاضلی

از همه مردم، مى‏خواهم که تعجیل در ظهور حضرت مهدى(ع) را از خدا بخواهند. از خدا مى‏خواهم که من هم در رکاب حضرتش، براى یارى دین خدا باشم.مواظب باشید که در صحنه‏ى امتحان الهى مردود نشوید و شرمسار در قیامت نباشید که پاسخ ندهید  چرا مقدمه‏ ى ظهور ولى و حجت خدا را فراهم نکردید؟

 


free b2evolution skin
31
خرداد

چرا از خدا نمی ترسی؟

 


حاج محمد اهل امر به معروف و نهی از منکر بود، یعنی همیشه سعی در ارشاد و راهنمایی دیگران داشت، به خصوص در مورد نزدیکانش.
یادم می آید یک بار من خیلی راحت در یک مجلس مهمانی شروع کردم به غیبت کسی. وقتی از مجلس بر می گشتیم، محمد گفت: «می دانی که غیبت کردی. حالا باید برویم در خانه شان و تو بگویی این حرف ها را پشت سرش زده ای.»
گفتم: «این طوری که آبرویم می رود!»
گفت: «تو از بندگی خدا اینقدر می ترسی و خجالت می کشی، چرا از خدا نمی ترسی؟ »
این حرفش باعث شد من دیگر نه غیبت کننده باشم نه شنونده ی غیبت.

شهید محمد گرامی،رسم خوبان،ج30،ص73

 


free b2evolution skin
31
خرداد

شهیده ناهید فاتحی کرجو

نام : ناهید
نام خانوادگی : فاتحی کرجو
نام پدر : محمد
تاریخ تولد : 1344/4/4
یگان : همکاری با سپاه و پیش مرگان انقلاب
تاریخ شهادت : 1361/09/01
محل شهادت : روستای هشمیز کردستان
عملیات : توسط ضد انقلاب
درباره این بانو در این لینک بخوانید

free b2evolution skin
31
خرداد

قافله عشق


یاران ! این قافله ، قافله عشق است و این راه كه به سرزمین طف در كرانه فرات می رسد ، راه تاریخ است و هر بامداد این بانگ از آسمان می رسد كه :‌الرحیل ، الرحیل . از رحمت خدا دور است  كه این باب شیدایی را بر مشتاقان لقای خویش ببندد.
ای دعوت فیضانی است كه علی الدوام ، زمینیان را به سوی آسمان می كشد و … بدان كه سینه تو نیز آسمانی لایتناهی است با قلبی كه در آن ، چشمه خورشید می جوشد و گوش كن كه چه خوش ترنمی دارد در تپیدن ؛ حسین ، حسین ، حسین ،‌حسین . نمی تپد ، حسین حسین می كند . یاران ! شتاب كنید كه زمین نه جای ماندن ، كه گذرگاه است … گذر از نفس به سوی رضوان حق .


هیچ شنیده ای كه كسی در گذرگاه ، رحل اقامت بیفكند ؟… و مرگ نیز در اینجا همان همه با تو نزدیك است كه در كربلا ، و كدام انیسی از مرگ شایسته تر ؟
كه اگر دهر بخواهد با كسی وفا كند و او را از مرگ معاف دارد ، حسین كه از من و تو شایسته تر است .
الرحیل ، الرحیل ! یاران شتاب كنید.


free b2evolution skin
31
خرداد

شهید شاخص سال را بشناسیم؟

 

به سال 1334 ه.ش در خانواده ای مومن در شهر اصفهان متولد شد.تولد او مصادف با شب ولادت حضرت امیرالمومنین ( ع ) بود. پدرش برای نامگذاری او قرآن تفال نموده بود، و بر مبنای آیه 32 از سوره مریم نام ا و را عبدالله گذاشت.
عبدالله دوران کودکی و نوجوانی را در دامن پاک پدر و مادر خود سپری کرد وی در دوره دبیرستان همزمان با تحصیل در کنار پدرش به  کار می پرداخت از نوجوانی شور و علاقه خاصی به مسائل مذهبی و ترویج و تبلیغ علوم الهی داشت و شاید همین انگیزه او را در مسیر فراگیری دروس حوزوی و ورود به سلک روحانیت و طلبگی قرار داد.
شهید میثمی : پایان ماموریت ما زمانی است که « پیمانی را که با خدا بسته ایم به مرحله صدق برسانیم»…. وقتی انسان برای خدا کار کرد « زمانی » یک  کار کوچک      می کند، ولی چنان نمود دارد و حاصل دارد که اصلا خودش هیچ باور نمی کند . کار کردن مطلق خوب نیست، و زر و بال است، کار کردن برای خدا معراج دارد.
… خدا می داند اگر پیام شهدا و حماسه های آنها را به پشت جبهه منتقل نکنیم، گنهکاریم.
این شهید بزرگوار در کنار کسب علوم دینی به  اتفاق چند تن از دو ستانش در مسجد محل، انجمن دینی و خیریه، هیات حضرت رقیه ( ع ) ، کلاسهای آموزش قرآن و صندوق قرض الحسنه را پایگذاری کرد و عملا مسوولیت ارشاد دوستان همسن و سال خود را به عهده گرفت و قرآن و مسائل سیاسی روز  را به آنها تعلیم می داد که به تدریج همین محافل دوستانه به جلسات مخفی تبدیل گردید در این مقطع عمده توجه و تلاش عبدالله و دوستانش به پخش اعلامیه، کتاب و تبیین اهداف مبارزاتی و شخصیت حضرت ا مام خمینی ( قدس سره ) و افشای خیانتهای رژیم شاهنشاهی نسبت به اسلام و مسلمین معطوف گردید و سرانجام پس از چند سال تحصیل حوزه و تبلیغ و ترویج احکام الهی، در سال 1353 به همراه برادر شهید ش( حجت الا سلام رحمت الله میثمی ) و چند تن دیگر از دوستانش به قم حجرت نمود و در مدرسه شهید حقانی سکنی گزید و به تعلیم و تربیت و تکمیل دروس دینی پرداخت.
وی که در کنار درس به مبارزه با رژیم نیز مشغول بود، با خیانت یکی از منافقان تحت تعقیب قرار گرفت و  به همراه چند طلبه دیگر  در همین سال دستگیر و روانه زندان شد در زندان با وجود آنکه شکنجه های زیادی را تحمل نمود، ذره ای نرمش نشان نداد و با تجاربی که داشت محیط زندان را به کلاس درس تبدیل نمود و در حالی که از محضر بعضی از روحانیون کسب فیض می کرد، به اتفاق سایر زندانیان هم بند به  تحقیق و مطالعه علوم و معارف قرآن و نهج البلاغه می پرداخت.
او تعالیم روح بخش قرآن را به زندانیان آموزش می داد و این حرکتهای در روحیه زندانیان تحت تاثیر به سزایی داشت.
شهید میثمی که در سی ماه از عمر پر ثمرش را در زندان ستمشاهی به سر برده بود در سال 1357 به دنبال مبارزات قهرمانانه ملت رشید ایران به رهبری حضرت امام خمینی       ( ره ) از زندان آزاد شد و پس از رهایی با روحیه انقلابی خود در جهت به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی از اهدای هر آنچه که در توان داشت کوتاهی نکرد.

free b2evolution skin
30
خرداد

امام آفتاب کرامت

آسمان را ديده اي که چگونه در گودالهاي حقير آب مي نگرد؟؟؟ امام آفتاب کرامتي است که خود را از ويرانه ها نيز دريغ نميکند . شهيد آويني


free b2evolution skin
30
خرداد

مختصری درباره شهید چمران

من‏ المؤمنين‏رجال‏صدقوا ما عاهدوا الله عليه فمنهم من قضي‏نحبه و منهم من ينتظر و مابدلوا تبديلا.

«قرآن كريم- الاحزاب آيه23»

سخن گفتن از شهيدي با ابعاد گوناگون، ‌از اسوه‏اي كه جمع اضداد بود، از آهن و اشك، ‌از شير بيشة نبرد و عارف شب‏هاي قيرگون، از پدر يتيمان و دشمن سرسخت كافران بسيار سخت بلكه محال است.

سخن گفتن از شهيد دكتر مصطفي چمران، اين مرد عمل و نه مرد سخن، اين نمونه كامل هجرت، جهاد و شهادت، اين شاگرد مكتب علي(ع)، اين مالك‏اشتر جنوب لبنان و حمزة كربلاي خوزستان سخت و دشوار است. چرا كه حتي نمي‏توان يكي از ابعاد وجودي او را آنگونه كه هست، توصيف كرد و نبايست انتظار داشت كه بتوانيم تصوير كاملي در اين مختصر از او ترسيم نمايئم، كه مردان و رهروان راه علي(ع) و حسين(ع) را با اين كلمات مادي و معيارهاي خاكي نمي‏شود توصيف نمود و سنجيد.

اين مروري است گذرا و سريع، بر حيات كوتاه اما پرحادثه و سراسر تلاش، ايثار، عشق و فداكاري شهيد دكتر مصطفي چمران.

تـولد:

دكتر مصطفي چمران در سال 1311 در تهران، خيابان پانزده خرداد، بازار آهنگرها، سرپولك متولد شد.

تحصيـلات:

وي تحصيلات خود را در مدرسه انتصاريه، نزديك پامنار، آغاز كرد و در دارالفنون و البرز دوران متوسطه را گذراند؛ در دانشكده فني دانشگاه تهران ادامه تحصيل داد و در سال 1336 در رشتة الكترومكانيك فارغ‏التحصيل شد و يك‏سال به تدريس در دانشكدة‌ فني پرداخت.


free b2evolution skin