4
شهریور

آیا كلبه شماهم در حال سوختن است؟

تنها بازمانده يك كشتی شكسته توسط جريان آب به يك جزيره دورافتاده برده شد، با بيقراری به درگاه خداوند دعا می‌كرد تا او را نجات بخشد، ساعتها به اقيانوس چشم می‌دوخت، تا شايد نشانی از كمك بيابد اما هيچ چيز به چشم نمی‌آمد.
سرآخر نااميد شد و تصميم گرفت كه كلبه ای كوچك خارج از كلك بسازد تا از خود و وسايل اندكش را بهتر محافظت نمايد، روزی پس از آنكه از جستجوی غذا بازگشت، خانه كوچكش را در آتش يافت، دود به آسمان رفته بود،اندوهگين فرياد زد: «خدايا چگونه توانستی با من چنين كنی؟»

صفحات: 1· 2


free b2evolution skin
4
شهریور

عجایب خلقت

پروردگارا از دیدن مناظر طبیعت لذت می برم ولی نمی دانم چگونه با وجود این همه ظرافت باز هم فراموش کردم که تو مرا می بینی واز رگ گردن به من نزدیکتری!!


free b2evolution skin
19
مرداد

واقعا خدا عادل است؟

زنى به حضور حضرت داوود (علیه السلام ) آمد و گفت : اى پیامبر خدا پروردگار تو ظالم است یا عادل؟
داوود (علیه السلام ) فرمود: خداوند عادلى است که هرگز ظلم نمى کند. سپس فرمود: مگر چه حادثه اى براى تو رخ داده است که این سؤال را مى کنى؟ زن گفت : من بیوه زن هستم و سه دختر دارم ، با دستم، ریسندگى مى کنم ، دیروزشال بافته خود را در میان پارچه اى گذاشته بودم و به طرف بازار مى بردم، تا بفروشم، و با پول آن غذاى کودکانم را تهیه سازم، ناگهان پرنده اى آمد و آن پارچه را از دستم ربود و برد، و تهیدست و محزون ماندم و چیزى ندارم که معاش کودکانم را تامین نمایم .
هنوز سخن زن تمام نشده بود، در خانه داوود را زدند، حضرت اجازه وارد شدن به خانه را داد، ناگهان ده نفر تاجر به حضور داوود (علیه السلام ) آمدند، و هر کدام صد دینار (جمعا هزار دینار) نزد آن حضرت گذاردند و عرض کردند: این پولها را به مستحقش بدهید. حضرت داوود (علیه السلام ) از آن ها پرسید: علت این که شما دست جمعى این مبلغ را به اینجا آورده اید چیست ؟
عرض کردند : ما سوار کشتى بودیم ، طوفانى برخاست ، کشتى آسیب دید، و نزدیک بود غرق گردد و همه ما به هلاکت برسیم ، ناگهان پرنده اى دیدیم ، پارچه سرخ بسته ای سوى ما انداخت ، آن را گشودیم ، در آن شال بافته دیدیم ، به وسیله آن ، موردآسیب دیده کشتى را محکم بستیم و کشتى بى خطر گردید و سپس طوفان آرام شد و به ساحل رسیدیم ، و ما هنگام خطر نذر کردیم که اگر نجات یابیم هر کدام صد دینار، بپردازیم ، و اکنون این مبلغ را که هزار دینار از ده نفر ما است به حضورت آورده ایم ، تا هر که را بخواهى، به او صدقه بدهى.
حضرت داوود (علیه السلام ) به زن متوجه شد و به او فرمود: پروردگار تو در دریا براى تو هدیه مى فرستد، ولى تو او را ظالم مى خوانى؟ سپس ‍ هزار دینار را به آن زن داد، و فرمود: این پول را در تامین معاش کودکانت مصرف کن، خداوند به حال و روزگار تو، آگاهتر از دیگران است.

و اوست آن كس كه براى شما گوش و چشم و دل پديد آورد. چه اندك سپاسگزاريد.
سوره مؤمنون - آیه 78


free b2evolution skin
5
مرداد

سه خواسته دارم. لطفاً، خواسته هایم را حتماً انجام دهید!!

منبع:جام نیوز
وصیت نامه اسکندر

پادشاه بزرگ یونان، الکساندر، پس از تسخیر کردن
حکومت های پادشاهی بسیار، در حال بازگشت به وطن خود بود.
در بین راه، بیمار شد و به مدت چند ماه بستری گردید. با نزدیک شدن مرگ،
الکساندر دریافت که چقدر پیروزی هایش، سپاه بزرگش، شمشیر تیزش و همه ی ثروتش بی فایده بوده است.
او فرمانده هان ارتش را فرا خواند و گفت:
((من این دنیا را بزودی ترک خواهم کرد. اما سه خواسته دارم. لطفاً، خواسته هایم را حتماً انجام دهید)).
فرمانده هان ارتش درحالی که اشک از گونه هایشان سرازیر شده بود موافقت کردند که از آخرین خواسته های پادشاهشان اطاعت کنند.
الکساندر گفت: ((اولین خواسته ام این است که پزشکان من باید تابوتم را به تنهایی حمل کنند.))
((ثانیاً، وقتی تابوتم دارد به قبر حمل می گردد،
مسیر منتهی به قبرستان باید با طلا، نقره و سنگ های قیمتی که در خزانه داری جمع آوری کرده ام پوشانده شود.
سومین و آخرین خواسته این است که هر دو دستم باید بیرون از تابوت آویزان باشد.))
مردمی که آنجا گرد آمده بودند از خواسته های عجیب پادشاه تعجب کردند.
اما هیچ کس جرأت اعتراض نداشت.
فرمانده ی مورد علاقه الکساندر دستش را بوسید و روی قلب خود گذاشت.
((پادشاها، به شما اطمینان می دهیم که همه ی خواسته هایتان اجرا خواهد شد.
اما بگویید چرا چنین خواسته های عجیبی دارید؟ در پاسخ به این پرسش، الکساندر نفس عمیقی کشید و گفت:
((من می خواهم دنیا را آگاه سازم از سه درسی که تازه یاد گرفته ام. می خواهم پزشکان تابوتم را حمل کنند چرا که مردم بفهمند:
که هیچ دکتری نمی تواند هیچ کس را واقعاً شفا دهد. آن ها ضعیف هستند و نمی توانند انسانی را از چنگال مرگ نجات دهند.
بنابراین، نگذارید مردم فکر کنند زندگی ابدی دارند.
دومین خواسته ی درمورد ریختن طلا، نقره و جواهرات دیگر در مسیر راه به قبرستان،
این پیام را به مردم می رساند که حتی یک خرده طلا هم نمی توانم با خود ببرم. بگذارید مردم بفهمند که دنبال ثروت رفتن اتلاف وقت محض است.
و درباره ی سومین خواسته ام یعنی دستهایم بیرون از تابوت باشد،
می خواهم مردم بدانند که من با دستان خالی به این دنیا آمده ام و با دستان خالی این دنیا را ترک می کنم.))
آخرین گفتار الکساندر:
((بدنم را دفن کنید، هیچ مقبره ای برایم نسازید،
دستانم را بگذارید بیرون باشد تا اینکه دنیا بداند شخصی که چیزهای خیلی زیادی بدست آورد
هیچ چیزی در دستانش نداشت زمانی که داشت از دنیا می رفت.))

 


free b2evolution skin
28
تیر

خرافات زنجیره ای شانس می آورد؟!

این نامه را نگه ندارید باید ظرف 96 ساعت از دست شما خارج شود. مرد كافه داری به محض دریافت 20 كپی از آن تهیه و ارسال نمود و 70 هزار دلار دریافت نمود ولی چون این زنجیره را شكست، آن را از دست داد!

خرافات

«موقعی كه این نامه را دریافت كردید نام كسی را كه دوست دارید بنویسید و منتظر یك معجزه باشید. این نامه برای خوش شانسی شما فرستاده شده است. نسخه اصلی این نامه در … می‌باشد. این نامه 9 بار در دنیا چرخیده است. شانس برای شما فرستاده شده است. ظرف مدت 4 روز پس از دریافت این نامه شما اخبار خوشی را دریافت خواهید كرد به شرط آنكه شما هم به نوبه خود آن را برای دیگران ارسال نمایید. این شوخی نیست با ارسال این نامه شما خوش شانسی خواهید آورد. پول نفرستید. كپی نامه را برای اشخاصی بفرستید كه فكر می‌کنید به شانس احتیاج دارند چون تقدیر قیمت ندارد.»

ادامه »


free b2evolution skin
24
تیر

سوؤ ظن

پیوند: http://forum.bidari-andishe.ir/thread-309-page-2.html

 

سوء ظن به خدا، مایه یأس و ناامیدی


انواع سوءظن ؛

گاهی اوقات در زندگی به خداوند سوء ظن داریم به این معنا که او را در همه ی ابعاد قادر و توانا نمی دانیم .
یك وقت سوءظن به مردم پیدا می کنیم و گاه نسبت به خود ،در ما سوء ظن ایجاد می شود .

-سوءظن به خدابد است .

گاهی می بینیم که افرادی از ترس فقر و نداشتن مال ازدواج نمی کنند ، در حقیقت اینان افرادی هستند که به خدا سوءظن دارند و قدرت خدا را محدود می ‌دانند.

یکی از شرایط دعا و استجابت آن است که وقتی دعا می ‌كنیم ، مطمئن باشیم كه دعایمان مستجاب می ‌شود.

حدیث داریم خداوند می فرماید :” من دستی را که به سوی من بالا آمده، خالی بر نمی گردانم .” 2
پس سوء ظن به خدا هیچ جایگاه پسندیده ا ی ندارد .

- سوء ظن به مردم ، عامل اختلاف و تفرقه است.

- سوء ظن به خود، عامل دوری از غرور و تكبر است.

تنها موردی که سوءظن خوب وپسندیده است ، در جایی است که انسان به خود سوء ظن پیدا کند ومرتب در جستجوی عیب های خود باشد.

 


free b2evolution skin
17
تیر

شرایط چهارگانه وجوب امربه معروف ونهی ازمنکر

ازمسایل بسیارمهمی که درکلمات فقهای عظیم الشأن با استفاده از آیات مبارکه قرآن وسنت معصومین علیه السلام عنایت زیادی برآن شده،تبیین شرایط امربه معروف ونهی ازمنکر می باشد.معمولا فقها درکتابهای فقهی استدلالی ونیز در رساله هایعملیه فتوایی،چهارشرط برای وجوب امربه معروف ونهی ازمنکرذکر فرموده اند.در واقع این چهارشرط،بیان گراین مساله اندکه درچه شرایطی امربه معروف ونهی ازمنکر واجب است و درچه شرایطی واجب نیست.آن چهارشرط به طوراجمال عبارتنداز:

الف؛آمربه معروف وناهی ازمنکربایدعالم وآگاه به معروف ومنکرباشد

ب؛آمروناهی بایدتجویز تأثیرکند،یعنی امکان تأثیرگذاری وجود داشته باشد

ج؛شجص تارک معروف ومرتکب منکر،خود به خودمنجر وازخلافش منصرف نشده باشد یا به تعبیربعضی،برعمل  خلافش اصرار داشته باشد،یعنی مصمّم باشد

د؛در شرایط معمولی،به خاطراین دو فریضه به آمروناهی یا بستگان اویا مسلمان دیگر،ضرری نرسد.وبه تعبیری امربه معروف ونهی از منکر،مفسده نداشته باشد

منبع:دو فرمان برترالهی


free b2evolution skin