19
اسفند

رزمایش 15 هزار نفری حامیان ولایت / آمریکا در چه فکریه ؟ ایران پر از بسیجیه ؟

رزمایش 15 هزار نفری حامیان ولایت (الی بیت المقدس) همزمان با شهر یزد در شهرستان های بافق، ابرکوه، طبس و خاتم با حضور گردان های الزهرا(س) و کوثر خواهران و گردان های عاشورا، امام علی(ع) و بیت المقدس طی روزهای پنجشنبه و جمعه 17 و 18 اسفند دراستان یزد برگزار شد. از یک هفته پیش با نصب پارچه نوشته هایی در سطح شهر مردم از برگزاری رزمایش ۱۵ هزار نفری در منطقه رشیدی یزد طی دو روز یعنی پنج شنبه ۱۷و جمعه ۱۸اسفند خبر دار شده بودند


روز جمعه خواهران بسیجی در رزمایش حاضر می شدند و روز پنجشنبه ویژه برخی گردان های برادران در کلاس های آموزشی رزمایش شرکت می کردند
در حالی که در گوشه گوشه شهر درختان شکوفه زده بود و نوید بهار را می دادد ولی از نخستین ساعات بامداد پنجشنبه باران شدید، هوای شهر یزد و منطقه رزمایش را به یک هوای زمستانی تبدیل کرده بود
بانوان بسیجی یزدی از همه سن و سالی از دانش آموز گرفته تا میانسال در گردان های الزهرا(س) و کوثر به چشم می خوردند.
دور تا دور محل برگزاری رزمایش مزین به تمثال شهدای هسته ای از جمله شهید احمدی روشن بود
زمین با توجه به باران شدید روز گذشته گل آلود شده بود و اتوبوس ها که به منطقه وارد می شدند نمی توانستند جلوتر بیایند و خواهران بسیجی را می دیدی که با چفیه و سربند و پرچم های یا زهرا(س) ، یا مهدی ادرکنی ، علی ولی الله، محمد رسول الله و…در صف منظم به طرف جایگاه خود در رزمایش و در زمین گل الود حرکت می کردند و برخی کودکان خود را نیز به همراه آورده بودند.
بلندگوی نصب شده در اطراف میدان نوای نوحه را پخش می کرد و دل ها را روانه کربلا می کرد.هر گردان می بایست در جایگاه خود که توسط یک بیلبورد مشخص شده بود قرار می گرفت.
بردران هم از همه قشر از دانش آموزان بسیجی گرفته تا جوان و میانسال در قالب گردان ها و با لباس های متحد الشکل و چهره های نورانی به طرف محل برگزاری رزمایش در حال حرکت بودند.

صفحات: 1· 2


free b2evolution skin
18
اسفند

پایان سبز/ این جمعه هم گذشت و تو اما نیامدی

 


این جمعه هم گذشت و تو اما نیامدی

پایان سبزقصه دنیا نیامدی

مانده ست دل اسیر هزاران سئوال تلخ

ای پاسخ هر آن جه معما نیامدی

کز کرده اند پنجره ها در غبار خویش

ای آفتاب روشن فردا نیامدی

افسرده دل به دامن تفتیده کویر

ای روح آسمانی دریا نیامدی

ای حسن پاک گمشده روح روزگار

زیباترین بهانه دنیا نیامدی

ای از تبار آیینه ها ،ای حضور سبز

ای آخرین ذخیره طاها نیامدی

این جمعه هم گذشت و غزل ناتمام ماند

این است قسمت من تا نیامدی

(حسن یعقوبی )

 


free b2evolution skin
16
اسفند

من همه را نوشته بودم، دزد آمد از حجره برد.

 

آیت الله “عزیز خوشوقت” در سال 1305ش در تهران به دنیا آمد، دروس مقدماتی حوزه را از مسجد معز الدوله آغاز كرد و در مدرسه لرزاده ادامه داد. سپس برای بهره بردن از اساتید بنام به حوزه علمیه قم آمد و در آنجا در دروس آیات عظام سید حسین بروجردی، سید محمد حسین طباطبایی، امام خمینی، شهید محمد صدوقی، محمد مجاهدی تبریزی، سید مجد الدین قاضی دزفولی و… شركت كرد.
بعد از 13 سال تحصیل در قم به تهران بازگشت و تاكنون در تهران حضور دارد و شاگردان و علاقه‌مندان از محضر پربارشان استفاده می‌كنند. امامت جماعت در مسجد امام حسن مجبتی- علیه السلام- در تهران و جلسه درس اخلاق ایشان كه هر دو هفته یک بار در مسجد اعظم قم تشکیل می‌شود؛ از جمله اموری هستند كه ایشان به آن‌ها اشتغال دارند.”
متن ذیل منتخبی از گفتگوی صمیمی و پرباری است كه میان حجت الاسلام و المسلمین رشاد و آیت الله خوشوقت صورت پذیرفته است كه تقدیم حضورتان می شود.


 چه مسیری می‌تواند جویندگان سلوك الهی را به مقصد برساند?


واجبي ترک نشود و حرامي را مرتکب نشویم. این است که ایمان را بالا مي‌برد. ایمان که بالا رفت، بصیرت پیدا مي‌شود.
باید منشأ آن همین دو آیه باشد: “یا اَیُهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوالله” َواجبات و محرمات را مراعات كنيد تا ايمان بالا برود و “يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا” براي درجات بعد هم ذكر كثير لازم است؛ اين دو آيه اساس اخلاق و رشد است.


 مرحوم علامه طباطبایي مراتب و منازلي براي سلوك قائل نبودند؟


مرتبه سلوک همین است. اول باید یاد بگیرد که چه چیز واجب است و عمل کند و بعد هم وارد “ذکر کثیر” شود. اگر این را ادامه بدهد وارد مرحله دوم مي‌شود.
درخصوص نظم حوزه، اخلاق در حوزه، نظام آموزشي حوزه و زيّ طلبگي مورد توجه طلبه‌ها اگر مطالبي بفرمایید، ممنون مي‌شویم.
نبع دین ما، قرآن و حدیث عربي است، اول باید طالب علوم دیني که عرب نیستند از صرف و نحو و لغت و معاني شروع کنند تا با فهم اینها بتوانند قرآن و اخبار را بفهمند و به دیگران منتقل کنند. این شد شغل روحانیت. منتها کنار حوزه‌ها جریان دیگري هم در حال رشد است و آن اطلاعات جدید غربي است ، باید حوزه‌ها طوري باشند که هم کتاب و عترت را بفهمند و هم این قضایا را با لعاب و رنگ علم دین به مردم منتقل کنند. امروز باید تجهیزاتي داشته باشیم که بتوانیم آن شبهات را جواب بدهیم. لذا این فکر خوبي است که اول دیپلم بگیرند و بعد به حوزه بیایند تا مقداری با مسائل روز آشنا شوند. بیگانه نباشند که خداي ناکرده حرف‌هایي بزنند که مردم بیشتر از دین زده شوند. این دو مسأله را باید امروز جمع کنیم.


نظر شما درباره لزوم آشنایی طلاب با علوم روز چیست؟


حوزه‌ها باید حوزه‌هایي باشند که در علم و عمل پیش‌قدم باشد. علم خالي کافي نیست، چون در عمل کارهایي مي‌کنند که مردم از دین زده مي‌شوند. باید اخلاق قرآن و حدیث مطرح شود. طلبه‌ها باید خودشان آراسته شوند به مسائل عقیدتي و اخلاق اسلامي، بعد این را در قالب‌هاي مناسب به مردم هم یاد بدهند که اگر شبهه‌هايي هم ایجاد شد بتوانند جواب بدهند. اساساً این که آقاي طباطبایي شروع کرد به درس فلسفه و نه عرفان جهت همین بود.
متأسفانه زمان مصدق توده‌اي‌ها خیلي رواج پیدا کردند، دسته‌هاي طولاني چهار نفره، از دخانیات تهران تظاهرات کردند. حتي در زمان آقاي بروجردي یک روز دیدم سوار دوچرخه شده‌اند و توده‌ای‌ها خیابان‌ها را پر کرده‌اند. آقاي بروجردي وحشت کرد و گفت من نمي‌دانم مصدق مي‌خواهد چه کار کند.

 آخرین سوال این که خود شما تقریرات دروس اساتیدتان یا تعلیقاتي ندارید؟


من همه را نوشته بودم، دزد آمد از حجره برد.

 


free b2evolution skin
15
اسفند

پند ی از حاج اسماعیل دولابی (ره)

اگر غلام خانه زادی پس از سالها بر سر سفره ی صاحب خود نشستن و خوردن، روزی غصه دار شود و بگوید فردا من چه بخورم؟ این توهین به صاحبش است و با این غصه خوردن، صاحبش را اذیت می کند. بعد از عمری روزی خدا را خوردن، جا ندارد برای روزی فردایمان غصه دار و نگران باشیم.


free b2evolution skin
15
اسفند

تفکر یکی از راه های دوری از غفلت

بهترین راه برای این که از یاد خداوند غافل نشویم تفکر کردن است .

به خدا فکر کنیم ، گاهی اوقات فقط یک لحظه تفکر کردن در مورد عظمت خداوند  ما را از غفلت نجات می دهد .

بدانیم اینجا وطن ما نیست ، مقصود ما نیست بلکه میانه راه است .صرف این که انسان بداند در راه است و ماندگارنیست او را از غفلت نجات می دهد .

یکی از  راه  هایی که برای تفکر کردن پیشنهاد می شود این است که بر روی دیوار سفیدی نقطه سیاهی بکشید و هر روز مدتی فقط به همین نقطه نگاه کنید و حواستان را کاملاً جمع کنید و به خدا فکر کنید  ، مداومت بر این امر  باعث می شود به تفکر کردن عادت کنید و از غفلت رهایی یابیید.

(نکته ای از کلاس استاد دستمالچی )


free b2evolution skin
14
اسفند

پیامک های زندگی

انتخاب با توست. می توانی بگویی صبح به خیر خدا جان! یا بگویی خدا به خیر کنه، صبح شده…


شادی را علت باش ،نه شریک و غم را شریک باش، نه دلیل.


کسی را که امید وار است هیچ گاه ناامید نکن. شاید امید تنها دارایی او باشد.


غرور، هدیه ی شیطان است و عشق، هدیه خداوند. ما هدیه ی شیطان را به هم می دهیم اما هدیه خداوند را از هم پنهان می کنیم.


اگه یه روز حس کردی دنیا و آدماش به تو اخم کردن، دلیل شو تو چهره ی بدون لبخند خودت جستجو کن .


برای شاد زیستن، نعمت های خود را بشمارید نه محرومیت ها را.


چه مهمانان بی دردسری هستند رفتگان، نه به دستی ظرفی را آلوده می کنند و نه به حرفی دلی را آزرده، تنها به فاتحه ای قانعند، بیایید شادشان کنیم.


free b2evolution skin
14
اسفند

" خوشوقت " شدن سخت نیست. تلاش كنیم

سالک الی الله و عارف بالله مرحوم آیت الله آقای حاج شیخ عزیز الله خوشوقت رضوان الله علیه اینك به نزد خدای خود بازگشته است. او همان گونه كه رهبری معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای درپیامشان فرموند ” عمری با برکت، سرشار از معنویت و تهذیب، و گامهای پیوسته در سلوک الی الله، همراه با مجاهدتی کم نظیر در تربیت نفوس مستعد و دلهای مشتاق” زیست.

” خوشوقت ” شدن سخت نیست. تلاش كنیم . از همین جا شروع كنیم كه او می گفت و به جد پیگیر باشیم :‌انجام واجبات و ترك محرمات.


مرجع بودند، اما خود را مطرح نمی‌كردند


بعد از انقلاب هم همچنان كه مشرب امام، مشرب عرفان بود و به‌ خاطر انقلاب وارد مسائل انقلاب شدند، ایشان نیز به فراخور احتیاجی كه انقلاب به ایشان داشت، وارد مسائل انقلاب شدند و به فرمان امام خمینی رحمه‌الله به عضویت شورای عالی انقلاب فرهنگی درآمدند. بعدها با اقبال بیشتر جامعه به سوی ایشان، جلسات بانشاط و شیوایی برای تشنگان معرفت الهی ترتیب دادند.

مقام علمی و معنوی مرحوم آقای خوشوقت برای همه‌ی فضلایی كه سوابق ایشان را در قم می‌دانستند، روشن بود. ایشان از شاگردان خوب حضرت امام رحمه‌الله بودند و در درس مرحوم آقای آیت‌الله‌العظمی بروجردی شركت كرده بودند. حتی امكان مرجعیت برای ایشان فراهم بود و می‌توانستند رساله بدهند؛ كما‌این‌كه برخی از خواص و افرادی كه ایشان را می‌شناختند، از ایشان تقلید می‌كردند و فتوا می‌گرفتند، با این‌كه رساله هم نداشتند. در عین حال، ایشان تمایلی به مطرح‌شدن نداشتند.

پس از انقلاب، ایشان به غیر از عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی، به كار تربیت جوانان و پاسخگویی به شبهات اعتقادی و سیاسی آنان می‌پرداختند. خود این كار، بسیار بزرگ بود. ایشان بدون هیچ تكلّفی در اختیار انقلاب بودند و برای انقلاب، نظام و ولایت مایه می‌گذاشتند.

صفحات: 1· 2


free b2evolution skin