غم امام زمان عليهالسلام
گفتم: چشمم! گفت: به راهش مىدار گفتم: جگرم! گفت: پر آهش مىدار
گفتم كه دلم! گفت: چه دارى در دل؟ گفتم: غم تو! گفت: نگاهش مىدار
گفتم: چشمم! گفت: به راهش مىدار گفتم: جگرم! گفت: پر آهش مىدار
گفتم كه دلم! گفت: چه دارى در دل؟ گفتم: غم تو! گفت: نگاهش مىدار
بلبلى برگ گلى خوشرنگ در منقار داشت واندر آن برگ و نوا خوش نالهه اى زار داشت گفتمش در عين وصل، اين ناله و فرياد چيست؟ گفت ما را جلوه معشوق در اين كار داشت
سه چيز در نطق گويندگان نقش بسيار مهم و مؤثر دارد:
الف) شخصيت ناطق و قدر و منزلتي كه در افكار عمومي دارد. به هر نسبتي كه ناطق محبوب تر باشد و مقبوليتش در جامعه بيشتر، به همان نسبت توجه مردم به سخنش زيادتر و اثر كلامش فزون تر خواهد بود.
ب) موضوع مورد بحث. هر قدر موضوع به نظر مردم مهم تر باشد ميل آنان به استماعش بيشتر است.
ج) هنر ناطق در كيفيت القاي كلام.
حضرت علي عليه السلام مي فرمايد: «رب كلام انفذ من سهام; چه بسا كلامي كه تاثيرش [در شنوندگان] از تيرهاي بران و دل شكاف زيادتر است.»
روزي زني را نزد حجاج آوردند كه قبيله او سركشي كرده بود. حجاج به او گفت: اي زن! آيه اي مناسب بخوان تا تو را ببخشم.
زن اين جملات را خواند: “أِذَا جَاءَ نَصْرُاللَّهِ وَ الْفَتْحُ وَ رَأَيْتَ النَّاسَ يَخْرُجُونَ مِنْ دِينِ اللَّهِ اَفْوَاجاً.” حجاج گفت: واي بر تو! اشتباه گفتي؛ بلكه “يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ” درست است. زن گفت: اي حجاج! “دَخَلُوا وَ اَنْتَ تُخْرِجُهُمْ؛ يعني آنها داخل در دين خدا شدند و تو آنها را خارج مي كني.”
دل را ز بي خودي سر از خود رميدن است جان را هواي از قفس تن پريدن است
از بيم مرگ نيست كه سر داده ام فغان بانگ جرس به شوق به منزل رسيدن است
دستم نمي رسد كه دل از سينه بر كنم باري علاج شوق گريبان دريدن است
شامم سيه تر است زگيسوي سركشت خورشيد من برآي كه وقت دميدن است
بوي تو اي خلاصه گلزار زندگي مرغ نگه در آرزوي پر كشيدن است
بگرفت آب و رنگ زفيض حضور تو هر گل در اين چمن كه سزاوار ديدن است
با اهل درد شرح غم خود نمي كنم تقدير غصه دل من ناشنيدن است
آن را كه لب به دام هرس گشت آشنا روزي «امين » سزا لب حسرت گزيدن است
شعر از: مقام معظم رهبري حضرت آيت الله العظمي خامنه اي مدظله العالي
قال على عليهالسلام :
«لا تعجلوا فى امرٍ حتّى تتبيّنوا؛(خطبه 173 نهج البلاغه)
در هيچ امرى عجله نكنيد تا اين كه تحقيق نماييد»
* * *
قبل از هر اقدامى اطلاعات لازم را كسب نموده و پس از بررسى و تحليل آنها تصميم مناسب را اتخاذ نماييد.
الامامُ الرِّضا عليه السلام : «رَحِمَ اللّهُ عَبْدا اَحْيا أمْرَنا،»[قال الرّاوي:] فَقُلْتُ لَهُ: «فَكَيْفَ يُحْيِي أمْرَكُمْ؟» قالَ: «يَتَعَلَّمُ عُلُومَنا و يُعَلِّمُها النّاسَ، فَإِنَّ النّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحاسِنَ كَلامِنا لاَتَّبَعُونا.»
امام رضا عليه السلام فرمودند: «رحمت خدا بر آن بنده اي كه امر ما را زنده كند» [راوي مي گويد:] عرض كردم: «چگونه امر شما را زنده كند؟» فرمود: «علوم ما را فرا گيرد و آن ها را به مردم تعليم دهد؛ زيرا اگر مردم محاسن سخنان ما را بدانند بي گمان از ما پيروي مي كنند.»
نكته ها و پيام هاي حديث:
1 ـ امام عليه السلام براي كساني كه احياي امر اهل بيت كنند دعا فرموده است.
2 - رحمت خداوند شامل شخصي مي شود كه امر معصومين عليهم السلام را تبليغ و زنده كند؛ (رحم الله عبدا احيا امرنا.)
3 ـ فراگيري معارف اهل بيت و تبليغ آن احياي امر ائمه معصومين عليهم السلام است؛ (يتعَلّم عُلومَنا و يعلمَها… .)
4 ـ بهترين راه تسخير قلوب مردم و كشاندن آن هابه سوي اهل بيت عليهم السلام ـ اعم از مسلمان و غيرمسلمان ـ تبليغ و گسترش سخنان گهربار معصومين عليهم السلام است؛ (لو عَلِمُوا مَحاسِنَ كَلامِنا لاَتَّبَعُونا.)
5 ـ علوم اهل بيت عليهم السلام چون به مبدأ وحي مرتبط است، زمينه ي پذيرش آن در هر انساني كه از فطرت الهي منحرف نشده باشد، وجود دارد؛ لاَتَّبَعُونا.
6 ـ واقعيت موجود؛ يعني، عدم پذيرش اسلام و مرام و مسلك اهل بيت عليهم السلام از سوي اكثر مردم دنيا، نشانگر نقص در تبليغ آئين اسلام و مكتب اهل بيت عليهم السلام از سوي مبلّغان اسلامي است ـ البته ناگفته نماند كه بخش بزرگي از اين نقيصه، ناشي از موانع متعددي است كه دشمنان بر سر راه تبليغ و گسترش دين مبين اسلام و مكتب اهل بيت عليهم السلام ايجاد كرده اند.