31
خرداد

راه تحصیل حضورقلب درنماز

نماز در کلام آیت الله بهجت(ره)


فرمودند:
اگر کسی بخواهد حضور قلب تحصیل کند، لحظه ای که درنماز، توجه پیدا می کند، اختیارا قلب خود را منصرف [به غیر} نکند.
همین اقدام، سبب دوام حضور می شود.[تا] عمل نکند، نمی فهمد.
(یعنی نمی تواند آثار و برکات این دستورالعمل را بفهمد.) 


نماز، ملاک قبولی و متبوع تمام اعمال
سؤال:
معنای این روایت که می فرماید: «إِنَّ کُلَّ شَیْ ءٍ مِنْ عَمَلِکَ تَبَعٌ لِصَلاتِکَ. به راستی که تمام اعمالت تابع نمازت می باشد.» (نهج البلاغه، ص 383)  چیست؟
جواب:
شاید مقصود این باشد که در روایت دیگر می فرماید: «إِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ ما سِواها، وَ إِنْ رُدَّتْ رُدَّ ما سِواها. اگر نماز پذیرفته شود، سایر اعمال نیز مورد پذیرش قرار می گیرد؛ و اگر پذیرفته نشود، سایر اعمال نیز مورد قبول قرار نمی گیرد.»(فلاح السائل، ص 127)

لذّت از نماز، از هر لذّتی بالاتر است

در روایت است که رسول اکرم صلّی اللّه علیه وآله وسلّم فرمود:
«حُبِّبَ إِلَیَّ مِنْ دُنْیاکُمْ: أَلطِّیبُ، وَ النِّساءُ، وَ جُعِلَ قُرَّةُ عَیْنِی فِی الصَّلاةِ. iز دنیای شما مورد علاقه و محبوب من است: عطر و بوی خوش، زنان، و نور چشم من در نماز قرار داده شده است.»(وسائل الشیعة، ج 1، ص 442)
تمام لذّتها روحی است و آن چه از لذّات که در طیب و یا از راه نساء، به صورت حلال تکوینا مطلوب است، بیش از آن و به مراتب بالاتر، در نماز است؛ امّا طفل کم درک را با لذت حجله و عروسی کاری نیست و حجله گاه برای او لذّت ندارد، بلکه برای او حصار و قفس و زندان است و خود او در آن جا زندانی و بی تحرّک است، برای او دویدن و بازی لذت دارد، او دوچرخه و سه چرخه دوست می دارد و از این لذّت می برد که از جایی به جایی در حرکت و سیر باشد، بازی در کوچه برای او از حجله و عروسی لذّت بخش تر است.
برای ما هم آبگوشت لذت دارد. برای تریاکی ها و شیره کشها و… کارهایشان از همه چیز چنان که مدّعی هستند لذیذتر است.
لذّتها همه روحی است، وگرنه کوه به این عظمت، در جهالتِ از لذتهای روحی است.
در روایت است:
«تَنَعَّمُوا بِعِبادَتِی فِی الدُّنْیا، فَإِنَّکُمْ تَتَنَعَّمُونَ بِها فِی الاْآخِرَةِ. در دنیا از عبادت من برخوردار شوید و لذّت ببرید، چرا که در آخرت از آن لذّت خواهید برد.»(اصول کافی، ج 2، ص 83)

 


free b2evolution skin
30
خرداد

امام آفتاب کرامت

آسمان را ديده اي که چگونه در گودالهاي حقير آب مي نگرد؟؟؟ امام آفتاب کرامتي است که خود را از ويرانه ها نيز دريغ نميکند . شهيد آويني


free b2evolution skin
30
خرداد

وابستگي آفت عشق مجازي


پدر؟ مادر؟ همسر؟ فرزند؟ يا شغل ، مدرک ، موقعيت و ثروت؟ يا به سلامتي ات؟ تفکراتت؟ احساساتت؟ يا اعتقاداتت؟ فرقي نمي¬کنه، وابستگي يعني اينکه خودت را به شيئي غير از اصل خودت، چنان ببندي که آزاديَت را بگيرد.
انسان نامحدود و البته آزاد آفريده شده است. و همه هستي مسخّر و در اختيار اوست. هيچ چيزي ارزش آن را ندارد تا انساني را به خود ببندد و وابسته و زنداني خود کند. و همه هستي رشد و ارتقائشان در اين است که در خدمت آدمي باشند نه بر عکس. اشرف مخلوقات و سرور کائنات يعني اين.
حالا وقتي خودمان را وابسته به موقعيت يا فردي مي کنيم ، در واقع خود را از موقعيت برتر و آزادي که داري به جايگاه پَست و محدودي تنزّل داده ايم و گره مي زنيم. خود را شکننده مي کنيم. افراد و اشياء ديگر زوال پذير و رفتني اند. شغل ، مدرک ، ثروت ، سلامتي ، احساس و … ، همه تغيير پذير و از بين رفتني اند. و هرکس به آنها وابسته باشد نيز رنج فرسودگي ، تنهايي، جدايي و پست شدن را ناچاراً ، همواره با خود دارد.


free b2evolution skin
30
خرداد

گراني نشانه غضب خداوند است


همه از گراني اظهار ناراحتي مي كنند حتي مراجع تقيلد، اما كسي نمي گويد چرا مستحق اين گراني شده ايم؟ چرا قناعت از ميان‌مان رخت بر بسته و حرص جايش را گرفته؟ چرا در جامعه اسلامي چيزي كه ديگر در روابط افراد كمتر ديده مي شود، محبت است؟ با ما “مكر” مي شود گاهي و به‌جاي اينكه خود را اصلاح كنيم، اين آشفته بازار را به گردن ديگران مي اندازيم، اما باز هم كسي نمي گويد كه اگر تقصير ديگران و تصميم هاي غلط آنها هم باشد چرا ما مستحق اعمال اين تصميمات شده ايم؟ مومن نگاهش به اينها نبايد باشد، اين‌طور نگاه ها را مي گذارد براي اهلش كه به همين ها سرگرم باشند و در مكري كه خدا با آنها كرده به خاطر مكري كه با خدا كرده بودند، بمانند. مومن خودش را مي بيند و خداي خودش را

جان كلام اين آيه شريفه است و دو روايت ديگر:


من اعرض عن ذكري فان له معيشة ضنكا و نحشره يوم القيامة‌ اعمي (سوره طه آيه 124) (هر كس از ياد من اعراض كند، معيشتش بر او تنگ مي شود و روز قيامت او را در حالي كه كور است، محشور مي كنيم)



وَ لَنُذِيقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَدْنى‏ دُونَ الْعَذابِ الْأَكْبَرِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ «سوره سجده- آيه 21» يعنى: پيش از عذاب بزرگتر بآنها عذاب نزديكتر مى‏چشانيم شايد برگردند.

در كنز الفوائد از مفضل بن عمر نقل ميكند كه گفت از حضرت صادق عليه السّلام اين آيه را پرسيدم. فرمود: عذاب نزديكتر گرانى نرخها و عذاب بزرگتر قيام مهدى موعود با شمشير است.

(منبع:   مهدى موعود-ترجمه جلد سيزدهم بحار، متن، ص: 263)

آيه شريفه مي فرمايد اين عذاب را مي كنيم تا شايد برگردند،…


روايت زير هم از كتاب شريف تحف العقول هست و به صورت صريح مي فرمايد كه گراني نشانه غضب خداوند است:


عَلَامَةُ رِضَا اللَّهِ عَنْ خَلْقِهِ رُخْصُ أَسْعَارِهِمْ وَ عَدْلُ سُلْطَانِهِمْ وَ عَلَامَةُ غَضَبِ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ جَوْرُ سُلْطَانِهِمْ وَ غَلَاءُ أَسْعَارِهِم‏ (  تحف العقول عن آل الرسول ص، ص: 40)

نشان خشنودى خداوند از مخلوق: پائين بودن قيمتها، و دادگرى حاكم است، و نيز نشانه خشم الهى بر مردمان: ستم حاكمان و گرانى قيمتها است.

* به نقل از صفحه جی پلاس یکی از دوستان

free b2evolution skin
30
خرداد

سردرد

يكى از اصحاب حضرت ابوالحسن، امام هادى صلوات اللّه و سلامه عليه به نام اسحاق بن ابراهيم حكايت كند: روزى به محضر مبارك آن حضرت شرفياب شدم ، شخصى را ديدم كه در مجلس حضرت اظهار داشت : مدّتى است كه مبتلا به سردرد شديدى گشته ام . امام عليه السلام فرمود: ظرفى را با مقدارى آب بردار و اين آيه شريفه قرآن را بر آن بخوان : أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ ﴿الأنبياء: ٣٠﴾ و سپس آن را بياشام ، كه انشاءاللّه سردرد برطرف خواهد شد.

چهل داستان و چهل حديث از امام هادى عليه السلام مؤلّف: عبداللّه صالحى به نقل از: بحارالا نوار: ج 92، ص 51، ح 7.


free b2evolution skin
30
خرداد

مختصری درباره شهید چمران

من‏ المؤمنين‏رجال‏صدقوا ما عاهدوا الله عليه فمنهم من قضي‏نحبه و منهم من ينتظر و مابدلوا تبديلا.

«قرآن كريم- الاحزاب آيه23»

سخن گفتن از شهيدي با ابعاد گوناگون، ‌از اسوه‏اي كه جمع اضداد بود، از آهن و اشك، ‌از شير بيشة نبرد و عارف شب‏هاي قيرگون، از پدر يتيمان و دشمن سرسخت كافران بسيار سخت بلكه محال است.

سخن گفتن از شهيد دكتر مصطفي چمران، اين مرد عمل و نه مرد سخن، اين نمونه كامل هجرت، جهاد و شهادت، اين شاگرد مكتب علي(ع)، اين مالك‏اشتر جنوب لبنان و حمزة كربلاي خوزستان سخت و دشوار است. چرا كه حتي نمي‏توان يكي از ابعاد وجودي او را آنگونه كه هست، توصيف كرد و نبايست انتظار داشت كه بتوانيم تصوير كاملي در اين مختصر از او ترسيم نمايئم، كه مردان و رهروان راه علي(ع) و حسين(ع) را با اين كلمات مادي و معيارهاي خاكي نمي‏شود توصيف نمود و سنجيد.

اين مروري است گذرا و سريع، بر حيات كوتاه اما پرحادثه و سراسر تلاش، ايثار، عشق و فداكاري شهيد دكتر مصطفي چمران.

تـولد:

دكتر مصطفي چمران در سال 1311 در تهران، خيابان پانزده خرداد، بازار آهنگرها، سرپولك متولد شد.

تحصيـلات:

وي تحصيلات خود را در مدرسه انتصاريه، نزديك پامنار، آغاز كرد و در دارالفنون و البرز دوران متوسطه را گذراند؛ در دانشكده فني دانشگاه تهران ادامه تحصيل داد و در سال 1336 در رشتة الكترومكانيك فارغ‏التحصيل شد و يك‏سال به تدريس در دانشكدة‌ فني پرداخت.


free b2evolution skin
28
خرداد

شفای مردِ لال توسط آقا امام زمان(عج)

در سال 1410 هجری ، شخصی به نام آقای بلورساز، خادم کشیک دوم آستان قدس رضوی، معجزه ای را از حضرت رضا(ع) نقل کرد به این قرار که:
« من مبتلا به درد دندان شدم، برای کشیدن دندان پیش دکتر رفتم. گفت غده ای هم کنار زبان شماست که باید عمل شود.
با آن عمل من لال شدم و دیگر هر چه خواستم حرف بزنم نمی توانستم و همه چیزها را می نوشتم. هر چه پیش دکترها رفتم درمان نشد. خیلی گرفته و ناراحت بودم.
چند ماه بعد خانم بنده برای رفع درد دندان، پیش دکتر رفت. وقت کشیدن دندان ترسی و وحشتی برایش پیدا شد.
دندانپزشک می پرسد: چرا می ترسی؟
می گوید: شوهرم دندانی کشید و جریان را کلاً برای دکتر می گوید. دکتر می گوید: عجب! آن شوهر شماست؟
می گوید: آری. دکتر می گوید: در عمل جراحی رگ گویایی صدمه دیده و قطع شده و این باعث لال شدن ایشان است و دیگر فایده ندارد.
زن خیلی ناراحت به خانه برمی گردد و شب خوابش نمی برد. مرد می نویسد: چرا ناراحتی؟
می گوید: جریان این است که دکتر گفته شما خوب نمی شوید. ناراحتی مرد زیادتر شده و به تهران می آید خدمت آقای علوی می رسد.
ایشان میفرماید: راهنمایی من این است که چهل شب چهارشنبه به مسجد جمکران بروی، اگر شفایی هست در آنجاست. تصمیم جدی می گیرد و لذا از مشهد که بر می گردد برای چهل هفته بلیط تهیه می کند. که شبهای سه شنبه در تهران و شبهای چهارشنبه به مسجد جمکران مشرف شود.
در هفته 38 که نماز می خواند و برای صلوات سر به مهر می گذارد؛ یک وقت متوجه می شود که همه جا، نورانی شد و یک آقایی وارد و مردم به دنبال او هستند؛ می گویند حضرت حجت است.
خیلی ناراحت می شود که نمی تواند سلام بدهد. لذا در کناری قرار می گیرد ولی حضرت نزدیک او آمده و می فرمایند: سلام کن
اشاره به زبان می کند که من لالم والا بی ادب نیستم. حضرت بار دوم با تشر می فرماید سلام کن.
بلافاصله زبانش باز می شود و سلام می گوید. ناگهان خود را در حال سجده می بیند.
این جریان را افرادی که آن آقا را قبل از لال شدن و در حین لالی و بعد از لالی دیده بودند در محضر آیت الله العظمی گلپایگانی شهادت دادند و نوار آن هم محفوظ است. »
برگرفته ازسایت گفتگوی دینی


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم