17 خرداد 1391 توسط قیاسی
اين كار را براى رضاى خدا نكرد
پر مى گشود اگر،همه را باد برده بود
سيمرغ بود و جلوه بى انتها نكرد
اين كربلا چه بود كه جز اين مسافرت
او را ز جان عزيزتر خود جدا نكرد
گيسوى آيه هاى نجيبى كه مى وزيد
با معجر شكسته زينب چه ها نكرد
ياد رقيه حرف گلو گير زينب است
حرفى كه تار صوتى او خوب ادا نكرد
آرى غذا نداشت ولى در تمام راه
يكبار هم نماز شبش را قضا نكرد
بيگانه بر غريبى زينب سلام كرد