5
آذر

امام حسین علیه السلام،گنجینه اسرار وحی

امام حسين عليه السلام از منظر قرآن
قرآن كريم طبق تفسير ائمه معصومين عليهم السلام در آيات متعددي از مقام شامخ حضرت سيد الشهداءعليه السلام تجليل و ستايش كرده است و اين تعظيم و تجليل، با نگاهي به تفاسير و روايات ائمه اهل بيت عليهم السلام به روشني قابل درك است. مصداق كامل نفس مطمئنّه، جلوه اي از رحمت حق، پدري جليل القدر و واجب الاطاعه، بارزترين عنوان مظلومان عالم و سيد و سالار شهيدان، ذبح عظيم الهي، معناي حقيقي كهيعص، فجر، زيتون و مرجان از القاب و عناوين و واژه هاي مقدسي است كه طبق روايات اهل بيت عليهم السلام قرآن در مقام تعظيم شخصيت امام حسين عليه السلام از آنان بهره گرفته است.

همراهي قرآن و اهل بيت عليهم السلام
ما بر اين باوريم كه قرآن و امام حسين عليه السلام از همديگر جدايي ناپذيرند و هرگز از يكديگر فاصله نمي گيرند. رسول خداصلي الله عليه وآله در اين زمينه فرمود: خداوند متعال ما را آفريد و همچون ستارگان آسمان قرار داد كه هر گاه ستاره اي غروب كند، ستاره اي به جاي او طلوع خواهد كرد. من همانند آفتاب عالمتاب هستم، هر گاه از دنيا رفتم به ماه پناه ببريد و بعد از او به دو ستاره پر نور پناهنده شويد. گفتند: يا رسول اللَّه! ماه كيست؟ فرمود: برادرم، جانشينم، پرداخت كننده قرضهايم و پدر فرزندانم و خليفه من در ميان اهل بيتم؛ علي بن ابي طالب.
گفتيم: دو ستاره پر نور كيستند؟ فرمود: حسن و حسين. بعد از آن پيامبرصلي الله عليه وآله مقداري ساكت شده و فرمود:
“هؤلاءِ و فاطِمَةُ وَ هِيَ الزُّهْرَةُ عِتْرَتي وَ اَهْلُ بَيتي هُمْ مَعَ الْقُرآنِ لا يَفْتَرِقانِ حَتّي يَرِدا عَلَيَّ الْحَوْضَ؛(5) اينان و فاطمه كه همان زهره (ستاره درخشان) است، عترت و اهل بيت عليهم السلام منند، عترت من با قرآن هستند و از همديگر جدا نمي شوند تا در حوض كوثر بر من وارد شوند.”

عاشورا در قرآن
در تفسير آيه 77 سوره نساء كه خداوند مي فرمايد: “اَلَمْ تَرَ اِلَي الَّذِينَ قيلَ لَهُمْ كفّوا اَيْديَكُمْ"؛ “آيا نديدي كساني را كه به آنها گفته شد از جنگ و مبارزه دست نگهداريد.” اما آنها از اين دستور ناراحت بودند. امام صادق عليه السلام فرمود: اين فراز از آيه مربوط به صلح امام حسن عليه السلام و پيروان اوست و در ادامه خداوند مي فرمايد: “فَلَمّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتالُ اِذا فَريقٌ مِنْهُمْ يَخْشَوْنَ النّاسَ كَخَشْيَةِ اللَّهِ اَوْ اَشَدَّ خَشْيَةً وَ قالُوا رَبَّنا لِمَ كَتَبْتَ عَلَيْنا الْقِتالَ"؛ “امّا هنگامي كه فرمان مبارزه و جهاد به آنان داده شد، جمعي از آنان از مردم مي ترسيدند همانگونه كه از خدا مي ترسند؛ بلكه بيشتر از خدا، از ديگران مي ترسيدند و گفتند: خداوندا! چرا بر ما جهاد (و مبارزه و جنگ) مقرر داشتي؟!”
مصداق كامل نفس مطمئنّه، جلوه اي از رحمت حق، پدري جليل القدر و واجب الاطاعه، بارزترين عنوان مظلومان عالم و سيد و سالار شهيدان، ذبح عظيم الهي، معناي حقيقي كهيعص، فجر، زيتون و مرجان از القاب و عناوين و واژه هاي مقدسي است كه طبق روايات اهل بيت عليهم السلام قرآن در مقام تعظيم شخصيت امام حسين عليه السلام از آنان بهره گرفته است.


اين بخش از آيه مبارزه در كنار امام حسين عليه السلام و شركت در حماسه او را مي رساند. بعد خداوند از زبان مسلمانان ضعيف الايمان مي فرمايد: “لَوْ لا اَخَّرْتَنا اِلي اَجَلٍ قريبٍ"؛ “خدايا چرا اين جنگ را به آينده نزديك موكول نكردي؟” يعني عصر ظهور قائم عليه السلام، زيرا كه نصرت و پيروزي در حكومت حضرت مهدي عليه السلام خواهد بود.
خداوند به هر سه اعتراض و نافرماني آنان پاسخ داده و با سرزنش آنان مي فرمايد، “قُلْ مَتاعُ الدُّنيا قَليلٌ وَ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِمَنْ اتَّقي وَ لا تُظْلَمُونَ فَتيلاً"؛(6) “[به آنان ] بگو سرمايه زندگي دنيا كم است و سراي آخرت براي پرهيزكاران بهتر است و ذرّه اي به شما ستم نخواهد شد.”

معناي كهيعص
در تفسير اولين آيه سوره مريم آمده است: سعد بن عبداللَّه از محضر امام زمان عليه السلام پرسيد: معناي “كهيعص” كه در اول سوره مريم آمده چيست؟ امام زمان عليه السلام پاسخ داد: اين حروف از رازهاي غيبي است كه خداوند متعال بنده اش زكرياعليه السلام را از آن آگاه نمود و بعداً آن را به حضرت محمدصلي الله عليه وآله چنين شرح داد: روزي حضرت زكريا از خداوند متعال درخواست كرد كه نامهاي پنج تن آل عبا را برايش بياموزد و خداوند توسط جبرئيل آنها را به او آموخت. زكرياعليه السلام وقتي نام محمد و علي و فاطمه و حسن عليهم السلام را گفت: غصه هايش بر طرف گرديده و آرامش يافت. اما وقتي نام حسين عليه السلام را ياد كرد، اشك چشمانش سرازير شده و دلش شكست. به خداوند عرضه داشت: بار الها! اين چه سري است كه نام چهار تن به من آرامش بخشيد، اما ياد حسين عليه السلام اشكم را روان و آه و ناله ام را بلند مي كند. خداوند متعال جريان شهادت امام حسين عليه السلام را با كهيعص به او خبر داد و در معناي آن فرمود: “كاف” اشاره به كربلا، و “ها” هلاكت ظاهري عترت پيامبرصلي الله عليه وآله…، “ياء” اشاره به نام يزيد و ستمگري، “عين” عطش و “صاد” صبر و بردباري حسين عليه السلام را مي رساند.
حضرت زكريا بعد از شنيدن اين معاني سه روز از مسجد بيرون نيامد و با كسي ملاقات نكرد و در آن مدت مشغول گريه و ندبه بود و در آنحال مي گفت: خداوندا! آيا بهترين بشر را با مصيبت فرزندش سوگوار خواهي ساخت؟ آيا به علي و فاطمه عليهما السلام لباس عزا مي پوشاني؟ بعد از آن عرضه داشت: بار الها! به من فرزندي عطا فرما كه در اين سنّ پيري چشمم روشن شود، بعد از آن مرا به محبّت آن مفتون گردان، آنگاه مرا به مصيبتش دچار نما؛ همانطوري كه محبوبت محمدصلي الله عليه وآله را به عزاي فرزندش مي نشاني! خداوند يحيي را به او عطا كرد و او ششماهه بدنيا آمد همانطوري كه امام حسين عليه السلام نيز ششماهه متولد گرديد. (7)

سالار شهيدان
در معناي آيه: “وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَليّهِ سُلطاناً…” (8)؛ هر كس مظلومانه كشته شود، به وليّ او سلطه قرار داده ايم… .” امام باقرعليه السلام فرمود: مقصود آيه از مظلوم، حسين بن علي عليهما السلام است و ما اهل بيت عليهم السلام وليّ او هستيم. قائم ما اهل بيت عليهم السلام نيز هر گاه قيام كند به خونخواهي و انتقام حضرت سيد الشهداءعليه السلام بر مي خيزد و از قاتلين آن حضرت انتقام مي گيرد. (9)
خداوند متعال در سوره حديد مي فرمايد: “يا اَيُّها الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ آمِنوا بِرَسُولِهِ يُؤتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ نوراً تَمْشُونَ بِهِ"(10)؛ “اي اهل ايمان! از خدا پروا كنيد و به رسولش ايمان بياوريد تا دو سهم از رحمتش به شما ببخشد و براي شما نوري قرار دهد كه با آن راه برويد.”
جابر بن عبداللَّه در مورد اين آيه مي گويد: “عَنِ النَّبيِ صلي الله عليه وآله في قَوْلِ اللَّهِ تعالي يُؤتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ، قالَ صلي الله عليه وآله الْحَسَنُ وَ الْحُسَينُ. وَ يَجْعَلْ لَكُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ، قالَ صلي الله عليه وآله عَليٌ؛ پيامبر صلي الله عليه وآله در مورد اين سخن خداوند كه فرمود: “يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ” فرمود: دو سهم از رحمت خداوند امام حسن و امام حسين عليهما السلام است و منظور از نور خدا، حضرت علي عليه السلام مي باشد. (11)”
ناگفته پيداست كه اين تفاسير از آيات، بيان برخي از مصاديق كامل آن است و گرنه آيات قرآن را نمي توان فقط به شخص يا زمان و مكان خاصي منحصر كرد.

آيه تطهير
از آياتي كه در مورد امام حسين عليه السلام نازل شده، آيه 33 سوره احزاب، معروف به آيه تطهير است. امام باقرعليه السلام از جابر بن عبداللَّه انصاري نقل مي كند كه: ما در محضر پيامبرصلي الله عليه وآله در خانه ام سلمه بوديم كه اين آيه نازل شد: “اِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً"؛ “خداوند اراده كرده است كه پليدي و گناه را از شما اهل بيت عليهم السلام دور كند و كاملاً شما را از آلودگيها پاك نمايد.” بعد از نزول آيه رسول خداصلي الله عليه وآله حسن و حسين و فاطمه عليهم السلام را صدا زد و مقابلش نشاند و سپس علي را خوانده و پشت سرش نشانيد و آنگاه دست به دعا برداشته و فرمود: خدايا اينها اهل بيت منند، پليدي و زشتيها را از آنان دور كرده و پاك و مطهرشان گردان! ام سلمه از پيامبرصلي الله عليه وآله پرسيد: يا رسول الله! آيا من هم از اهل بيت هستم؟! رسول خداصلي الله عليه وآله فرمود: تو در راه نيك و خوبي قرار داري! جابر مي گويد: من به آن حضرت گفتم: اي رسول خدا! همانا كه خداوند متعال به اين خاندان پاك و نسل با بركت منّت نهاد و با برداشتن پليديها از آنان، مقامشان را گرامي داشت.
پيامبر فرمود: اي جابر! تكريم آنان به جهت اين است كه عترت منند، گوشت و خونشان از من است، برادرم سرور اوصياء و فرزندانم بهترين نوه ها و دخترم بانوي بانوان است. (12)
بعد از نزول آيه “وَأْمُر اَهْلَكَ بِالصّلاةِ"، رسول خداصلي الله عليه وآله به مدت هشت ماه براي اقامه نماز صبح از كنار خانه فاطمه زهراعليها السلام عبور مي كرد و صدا مي زد: اي اهل بيت، هنگام نماز است “اِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجسَ اَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً"(13) طبق اين حديث و روايات متعدد ديگر، امام حسين عليه السلام يكي از مصاديق بارز آيه تطهير است.

شايسته ترين مفسر قرآن
افزون بر تكريم مقام شامخ امام حسين عليه السلام در آيات متعدد قرآني - كه برخي از آنها را بيان كرديم - آن حضرت همواره تلاش مي كرد آموزه هاي قرآني را در موارد متعدد به مشتاقان كلام وحي ارائه نمايد؛ چرا كه آن بزرگوار از شايسته ترين مفسران قرآن است. روزي اصبغ بن نباته به حضور امام حسين عليه السلام شرفياب شده و پاسخ سؤالهاي علمي خود را از محضر آن حضرت دريافت. او مي گويد بعد از آن امام حسين عليه السلام فرمود: “نَحْنُ الَّذينَ عِنْدَنا عِلْمُ الْكِتابِ وَ بَيانُ ما فيهِ وَ لَيْسَ لِاَحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ ما عِنْدَنا لِاَنّا اَهْلُ سِرِّ اللَّهِ؛ ما كساني هستيم كه دانش قرآن و تفسير آيات آن در نزد ماست و كسي از مردم شايسته آنچه در نزد ماست نمي باشد؛ چرا كه ما گنجينه دار اسرار الهي هستيم.”
اصبغ بن نباته مي گويد: امام در حالي كه لبخند بر لب داشت، اضافه كرد: “نَحْنُ آلُ اللَّهِ وَ وَرَثَةُ رَسُولِهِ(14)؛ ما خاندان خداوند و وارثان رسول خدائيم.”
امام حسين عليه السلام در مورد استفاده از كلام خدا و مراتب درك آن مي فرمايد: كتاب خداوند بر چهار بخش تنظيم شده است: عبارات، اشارات، لطائف، و حقائق آيات.
عبارات براي عموم مردم است، اشارات براي فهم خواص و افراد ممتاز مي باشد، لطائف را اولياء الهي مي فهمند و حقائق قرآني مخصوص پيامبران و رسولان خداوند است. (15)

ثواب تلاوت قرآن
حضرت ابا عبداللَّه عليه السلام در كنار تفسير آيات قرآن و توضيح اشارات و معاني بلند آن، گاهي به ثواب تلاوت سوره ها نيز اشاره مي كرد. بشر بن غالب اسدي روزي در حضور امام حسين عليه السلام بود كه شنيد آن بزرگوار مي فرمايد: هر كس در حال ايستاده در نمازهاي خود آيه اي را از كتاب خدا تلاوت كند، براي هر حرفي صد حسنه در پرونده اعمالش براي او ثبت مي شود، هر گاه در غير نماز آيه اي را تلاوت كند، براي هر حرفي كه مي خواند ده پاداش نيكو به او عطا مي شود. و اگر آيه قرآن را گوش كند، براي شنيدن هر حرفي يك حسنه دارد. اگر در شب قرآن را ختم كند، تا صبح فرشتگان آسمان برايش درود مي فرستند و اگر در روز قرآن را ختم نمايد، فرشتگان الهي تا شب برايش صلوات مي فرستند و او يك دعاي مستجاب دارد. اين عمل او برايش از آنچه كه در ميان آسمان و زمين است بهتر و شايسته تر است.
بشر بن غالب اسدي از امام پرسيد: اين پاداشها براي كسي است كه قرآن مي خواند. آنكه نمي تواند بخواند چه كند؟ امام فرمود: اي برادر اسدي! خداوند بخشنده، بزرگوار و داراي كرامت است، اگر آن فرد بي سواد بود به همراه قاري قرآن زمزمه كند، همان پاداشها را به او مي دهند. (16)
بنابراين كسي از اين سفره گسترده معنوي بي نصيب نخواهد بود و هر مسلماني نسبت به استعداد و فراخور حالش از بركات و آثار معنوي قرآن مي تواند بهره مند گردد.

نمونه هايي از تفسير
از حضرت حسين عليه السلام در تفسير قرآن مطالب فراواني به ما رسيده است كه نمونه هايي را يادآور مي شويم:

1. مسئوليت امت در امر ولايت
امام حسين عليه السلام در مورد آيه: “اِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ اُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْئولاً(17)"؛ “گوش و چشم و دل، همه اينها مورد سؤال قرار خواهند گرفت.” فرمود: روزي رسول خداصلي الله عليه وآله به علي بن ابي طالب عليهما السلام اشاره كرده و فرمود: به عزّت و جلال پروردگارم سوگند! تمام امت مرا در روز قيامت نگه مي دارند و از ولايت علي بن ابي طالب عليه السلام مي پرسند و اين معناي آيه قرآني است كه فرمود: “وَقِفُوهُمْ اِنَّهُمْ مَسْؤولُونَ"(18)؛ “آنها را نگه داريد كه همه شان مسئولند.” (19)

2. دو گروه متخاصم
نضر بن مالك روزي از آن حضرت پرسيد: معناي آيه شريفه: “هذانِ خَصْمانِ اخْتَصَمُوا في رَبِّهِمْ"(20)؛ “اينان دو گروهند كه درباره پروردگارشان به دشمني پرداخته اند.” چيست؟
امام حسين عليه السلام فرمود: ما و بني اميه دو گروهي هستيم كه در مورد خداپرستي با يكديگر به دشمني پرداخته ايم. ما مي گوئيم: خدا راست گفت. آنان مي گويند: خدا دروغ گفت. ما بني هاشم با بني اميه بر سر تصديق و تكذيب خداوند، در روز قيامت دشمن هم خواهيم بود. (21)

3. تفاوت پيشوايان
در سرزمين “ذات عرق” امام حسين عليه السلام با بشربن غالب مواجه شد كه از سوي كوفه مي آمد. امام از وضعيت مردم عراق و اوضاع سياسي سؤال كرد؟ او گفت: دلهاي آنان با تو، امّا شمشيرهايشان بر عليه توست. امام حسين عليه السلام با تصديق و تأييد سخن بشر بن غالب اين آيه را براي او قرائت كرد: “اِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ ما يَشاءُ"(22) و “يَحْكُمُ ما يَريدُ"(23) “خداوند آنچه را كه بخواهد و اراده فرمايد انجام خواهد داد.”
بشر پرسيد: يا ابا عبداللَّه! معناي اين آيه چيست كه خداوند مي فرمايد: “يَوْم نَدْعُوا كُلَّ اُناسٍ بِاِمامِهِمْ"(24)؛ “آن روزي كه هر گروهي را با پيشوايشان فرا مي خوانيم.” امام پاسخ داد: اي برادر اسدي! دو نوع پيشوا هست:
1. پيشواي هدايت كه به سوي رستگاري دعوت مي كند.
2. پيشواي گمراهي كه به سوي بدبختي و ضلالت مي برد.
هر كس از امام هدايت پيروي كند، او را به سوي بهشت مي برد و هر كس در پي پيشواي ضلالت باشد، به سوي آتش جهنم خواهد رفت. (25)

4. فرجام پيمان شكني
امام حسين عليه السلام در منزلگاه ديگري بعد از مواجهه با لشكر حرّ براي ياران خويش سخناني ايراد كرده و در ضمن آن مطالب مهمي را بيان فرمود؛ و در ادامه، اهل كوفه را از عواقب وخيم پيمان شكني بر حذر داشته و اين آيه را قرائت نمود كه: “فَمَنْ نكَثَ فَاِنَّما يَنْكُثُ عَلي نَفْسِهِ"(26)؛ “هر كس پيمان شكني كند، تنها به زيان خود پيمان شكسته است.” (27)
امام حسين عليه السلام به آنان توضيح داد كه بالاخره اين سختيها و ناملايمات خواهد گذشت و حق روشن خواهد شد؛ امّا لكه ننگ پيمان شكني بر پيشاني كوفيان تا ابد باقي خواهد ماند و به كيفر آن در قيامت دچار خواهند گشت.

5. مقام شهادت
زيد بن ارقم روزي از امام حسين عليه السلام شنيد كه حضرت فرمود: “ما مِنْ شيعَتِنا اِلّا صِدّيقٌ شَهيدٌ؛ همه شيعيان ما راستگو و شهيدند.” زيد با تعجب پرسيد: فدايت شوم، چگونه اين ممكن است؟ بسياري از شيعيان شما در بستر جان مي دهند؟!
امام حسين عليه السلام فرمود: آيا اين آيه قرآن را تلاوت نكرده اي كه خداوند مي فرمايد: “وَ الَّذينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ اوُلئِكَ هُمُ الصِّديقُونَ وَ الشُّهَداءَ عِنْدَ رِبِّهِمْ"(28) “كساني كه به خدا و رسولان آسماني او ايمان آورده اند، آنان همگي راستگويان و شهيدانند.” زيد بن ارقم مي گويد: گوئيا من اين آيه را از كتاب خدا هرگز نخوانده بودم.
سپس امام حسين عليه السلام توضيح داد كه: اگر مقام شهادت منحصر در كشته شدگان در عرصه نبرد باشد - همانطوري كه تو فكر مي كني - آن وقت تعداد شهدا خيلي كم خواهد بود. (29)

مباني قرآني نهضت عاشورا
بهره گيري از آيات قرآن، از شيوه هاي تبليغي امام حسين عليه السلام در مناسبتهاي مختلف بود. آن حضرت با اين شيوه علاوه بر اينكه مباني اهداف مقدس خود را بيان مي كرد، آيات وحياني قرآن را نيز تفسير و تحليل نموده و شأن نزول و موارد استفاده و مصاديق آن را نيز يادآور مي شد. آن حضرت وقتي كه حركت حماسي خود را در 28 رجب سال 60 هجري در نيمه هاي شب يكشنبه از مدينه آغاز نمود، آيه اي را از سوره قصص در مورد خروج حضرت موسي عليه السلام قرائت كرد و فرمود: “فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً يَتَرَقَّبُ قالَ رَبِّ نَجِّني مِنَ القَوْمِ الظالِمينَ"(30)؛ “موسي از شهر خارج شد در حالي كه ترسان بود و هر لحظه انتظار حادثه اي را مي كشيد. عرضه داشت: پروردگارا! مرا از دست اين گروه ستمگر رهائي بخش!” امام حسين عليه السلام با تلاوت اين آيه خروج خود از مدينه و ترك شهر و ديار اجباري و ترس از دشمنان را اعلام كرد.


آن حضرت از جادّه اصلي به مكه رفت و فرمود: من از راه راست منحرف نمي شوم تا خداوند چه خواهد. و هنگامي كه در روز جمعه سوم شعبان به مكه وارد شد، اين آيه را تلاوت نمود كه: “وَ لَمّا تَوَجَّهَ تِلْقاءَ مَدْيَنَ قالَ عَسي رَبّي اَنْ يَهْدِيَني سَواءَ السَّبيلِ"(31)؛ و چون موسي عليه السلام به جانب مَديَن متوجه شد، گفت: اميدوارم پروردگارم مرا به راه راست هدايت كند.”
و به اين وسيله هدف خود را حرك در صراط مستقيم و تداوم راه انبياء براي هدايت مردم بيان كرد. امام عليه السلام وقتي در مكه مستقر شد، مردم مكه به خانه آن حضرت آمده و به ديدارش نائل مي شدند. (32)
در منزل ثعلبيه عبداللَّه بن سليمان و منذر بن مشمعل اسدي مي خواستند خبري را كه در مورد شهادت حضرت مسلم داشتند به امام عليه السلام برسانند. آنان پيش امام رفته و گفتند: يا ابا عبدالله! ما از كوفه خبري داريم، آيا خصوصي به اطلاع شما برسانيم يا آشكارا و در ميان جمع؟!
امام عليه السلام فرمود: من با همراهانم راز پنهاني ندارم و اينان همگي محرم اسرار منند. به امام گفتيم: ما از فرد موثقي اطلاع يافتيم كه مسلم و هاني در كوفه كشته شده اند! امام حسين عليه السلام چندين بار آيه استرجاع را قرائت فرمود، “اِنّا للَّهِ ِ وَ اِنّا اِلَيْهِ راجِعُونَ"(33)؛ “ما از خدائيم و به سوي او باز مي گرديم.” بعد فرمود: ديگر بعد از شهادت اين عزيزان زندگي دنيا ارزشي ندارد. (34) امام با تلاوت اين آيه، آغاز و انجام حركت خود را در مسير حق و به سوي حق بيان نمود. وقتي كه در ظهر عاشورا قيس بن اشعث تسليم فرمان بني اميه شد، آن حضرت فرمود: به خدا سوگند! من همانند افراد ضعيف النفس و زبون تسليم نمي شوم و مانند بردگان فرمان نمي پذيرم و سپس آيات زير را قرائت نمود كه: “وَ اِنّي عُذْتُ بِرَبّي وَ رَبِّكُمْ اَنْ تَرْجُمُونِ"(35)؛ “اگر مرا سنگباران كنيد، به پروردگار خود و شما پناهنده خواهم شد.” و “اِنّي عُذْتُ بِرَبّي وَ رَبِّكُمْ مِنْ كُلِّ مُتَكَبِّرٍ لا يُؤمِنُ بِيَوْمِ الْحِسابِ"(36)؛ “من از شرّ هر متكبري كه به روز قيامت ايمان ندارد، به خداي خويش و آفريدگار شما پناه مي برم.” (37)
امام حسين عليه السلام هنگام رفتن علي اكبرعليه السلام به ميدان، با صداي بلند اين آيه را تلاوت فرمود: “اِنَّ اللَّهَ اصْطَفي آدَمَ وَ نُوحاً و آلَ اِبْراهيمَ و آلَ عِمرانَ عَلَي الْعالَمينَ ذُرّيةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللَّهُ سَميعٌ عَليمٌ"(38)؛ “خداوند، آدم و نوح و آل ابراهيم و آل عمران را بر جهانيان برگزيد. آنان فرزنداني هستند كه بعضي از نسل بعض ديگرند و خداوند شنوا و آگاه است.” (39)
در ميان راه مكه و كوفه، عبداللَّه بن مطيع عدوي با امام حسين عليه السلام ملاقات كرد و متوجه شد كه امام به سوي كوفه مي رود. او كه از اوضاع كوفه با خبر بود، امام را از رفتن به كوفه شديداً منع كرد. امام حسين عليه السلام در پاسخ وي اين آيه را خواند: “قُلْ لَنْ يُصيبَنا اِلّا ما كَتَبَ اللَّهُ لَنا هُوَ مَوْلانا وَ عَلَي اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤمِنُونَ"(40)؛ “بگو: حادثه اي براي ما پيش نمي آيد مگر آنچه را كه خداوند براي ما مقرر داشته است. او مولا و سرپرست ماست و مؤمنان بايد فقط به خدا توكل كنند.” (41)
آن گرامي وقتي در منزل عذيب هجانات خبر شهادت قيس بن مسهّر صيداوي را شنيد، اشك از چشمانش سرازير شد و اين آيه را قرائت نمود: “فَمِنْهُمْ مَنْ قَضي نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْديلا"(42)؛ “برخي بر سر پيمان خود رفته و جان باختند و برخي ديگر منتظر [وفاي به عهد] هستند و هرگز پيمان خود را تبديل و دگرگون نكرده اند.” (43)
همين آيه را در هنگام حضور بر بالين مسلم بن عوسجه كه آخرين لحظات عمرش را سپري مي كرد نيز قرائت نمود. (44) علامه مجلسي مي فرمايد: آن بزرگوار اين آيه شريفه را هنگام خداحافظي و وداع ياران وفادارش، در پاسخ تك تك آنان قرائت مي كرد. (45)
وقتي كه آن حضرت از عبيد اللَّه بن حرّ جعفي در خواست ياري و كمك نمود، او از پيوستن به لشكر امام خودداري كرد و گفت: من اسبي خوب و تندرو دارم كه مي توانم آن را به شما تقديم كنم. امام حسين عليه السلام ناراحت شد و اين آيه را تلاوت فرمود: “وَ ما كُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلّينَ عَضُداً"(46)؛ “من افراد گمراه را حامي و ياور خود قرار نمي دهم.” (47)

تلاوت قرآن بالاي نيزه
از جمله معجزات امام حسين عليه السلام، تلاوت قرآن آن حضرت بالاي نيزه است كه تمام دوستان و دشمنان را شگفت زده نمود. شيخ مفيد در اين زمينه مي نويسد: بعد از شهادت امام حسين عليه السلام وقتي سر مقدس آن حضرت را به نيزه زده و داخل كوفه كردند، به دستور عبيد اللَّه بن زياد آن را در كوچه هاي شهر گرداندند و حتي ميان قبائل برده و به علامت پيروزي نشان دادند. زيد بن ارقم كه شاهد اين صحنه هاي رقّت انگيز بوده مي گويد: من از منزل خودم نگاه مي كردم كه سر مقدس امام حسين عليه السلام را بالاي نيزه مشاهده كردم، وقتي از مقابل منزل ما آن سر نوراني را عبور مي دادند، با كمال حيرت شنيدم كه امام حسين عليه السلام اين آيه شريفه را قرائت مي كرد: “اَمْ حَسِبْتَ اَنَّ اَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقيمِ كانُوا مِنْ آياتِنا عَجَباً"(48)؛ “آيا گمان كردي كه اصحاب كهف و رقيم از آيات و نشانه هاي عجيب ما بودند؟!” به خدا سوگند! مو در بدنم راست شد و بر خود لرزيدم. در آن حال گفتم: اي فرزند رسول خدا! تلاوت قرآنِ تو در بالاي نيزه از اصحاب كهف و رقيم خيلي شگفت انگيزتر و عجيب تر است. (49)

1) روايت متواتر ثقلين و روايات ديگر مؤيد اين مطلب است.
2) الاعتقادات في دين الامامية، شيخ صدوق، دارالمفيد، بيروت، 1414 ق، ص 121؛ كتاب الغيبة، نعماني، ص 68.
3) بحار الانوار، علامه مجلسي، مؤسسه الوفاء، بيروت، 1404 ق، ج 44، ص 182.
4) الخصائص الحسينية، شيخ جعفر شوشتري، نشر انوار الهدي، 1425 ق، قم، ص 404.
5) امالي طوسي، نشر دارالثقافة، قم، 1414، ص 517؛ بحار الانوار، ج 24، ص 75.
6) بحار الانوار، همان، ج 44، ص 217.
7) بحار الانوار، همان، ج 44، ص 223،باب اخبار الله تعالي انبيائه، حديث 1.
8) اسراء / 33.
9) بحار الانوار، همان، ج 44، ص 218، باب الآيات المأولة لشهادته، حديث 7.
10) حديد / 28.
11) شواهد التنزيل، حاكم حسكاني، مؤسسه چاپ و نشر، 1411 ق، ج 2، ص 308.
12) كفاية الاثر، علي بن محمد حزاز قمي، نشر بيدار، قم، 1401 ق، ص 65.
13) الدر المنثور، جلال الدين سيوطي، نشر دارالمعرفه، بيروت، ج 4، ص 313.
14) المناقب، محمد بن شهر آشوب مازندراني، نشر علامه، قم، 1379، فصل في معجزات ابي عبداللَّه الحسين عليه السلام، ج 4، ص 52.
15) جامع الاخبار، تاج الدين شعيري، نشر رضي، قم، 1363 ش، فصل 21، في القرآن، ص 41.
16) الكافي، محمد بن يعقوب كليني، دارالكتب الاسلاميه، تهران، 1365 ش، ج 2، ص 611.
17) اسراء / 36.
18) صافات / 24.
19) عيون اخبار الرضاعليه السلام، شيخ صدوق، نشر جهان، 1378 ق، ج 1، ص 313؛ بحار الانوار، ج 30، ص 180.
20) حج / 19.
21) الخصال، شيخ صدوق، نشر جامعه مدرسين، قم / 1403، ج 1، ص 43.
22) حج / 18.
23) مائده / 1.
24) اسراء / 71.
25) بحار الانوار، ج 44، ص 367، باب ما جري عليه.
26) فتح / 10.
27) تاريخ طبري، محمد بن جرير طبري، نشر اعلمي، بيروت، 1403 ق، ج 4، ص 305.
28) حديد/19.
29) المحاسن، احمد بن خالد برقي، دارالكتب الاسلاميه، 1371 ق، ج 1، ص 163.
30) قصص/21.
31) همان / 22.
32) بحار الانوار، همان، ج 44، ص 332.
33) بقره / 156.
34) بحار الانوار، همان، ج 44، ص 372.
35) دخان / 20.
36) غافر / 27.
37) اعلام الوري، فضل بن حسن طبرسي، دارالكتب الاسلاميه، تهران، ص 242.
38) آل عمران / 33.
39) بحار الانوار، همان، ج 45، ص 43.
40) توبه / 51.
41) الاخبار الطوال، احمد دينوري، نشر رضي، قم، 1368 ش، ص 246.
42) احزاب / 23.
43) لواعج الاشجان، سيد محسن امين، نشر بصيرتي، قم، ص 95.
44) الارشاد، شيخ مفيد، نشر كنگره مفيد، 1413 ق، ج 2، ص 103.
45) بحار الانوار ج 45، ص 15.
46) كهف/51.
47) مالي صدوق، نشر اسلاميه، 1362 ش، ص 219.
48) كهف/9.
49) بحار الانوار، همان، ج 45، ص 121؛ الارشاد، همان، ج 2، ص 116؛ اعلام الوري، همان، ص 251؛ كشف الغمة، علي بن عيسي اربلي، نشر بني هاشمي، 1381، ج 2، ص 66.

منبع : ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره87

صفحات: · 2


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...