30
آذر

جابر قبر امام حسين را در اربعين‏ زيارت كرد


 

اما اربعين امام حسين (ع)؛ جابر مردى بود از اصحاب رسول الله (ص) آدم خوبى بود. حتى به خانه پيامبر می ‏رفت و حضرت زهرا اسرارى به او می ‏گفت. از اصحابى بود كه به خانه ‏ى رسول الله آمد و شد داشت و پيغمبر هم به او گفته بود كه تو سنت زياد خواهد شد.

پيغمبر فرمود: سلام مرا به امام باقر برسان. يعنی ‏اى جابر تو اين قدر زنده مى‏ مانى كه امام على، امام حسن، امام حسين، امام زين العابدين و امام باقر (ع) را درك مى كنى. و پيغمبر توسط اين صحابه‏ ى پير، اين صحابى بزرگ، به امام باقر سلام رسانده است.

ايشان چشم ندارد. وقتى خبر شهادت را در مدينه مى‏ شنود، غلامى دارد، عصاكش اوست. با او از مدينه تا كوفه مى آيد و به سراغ يك نفر به نام عطيه مى‏ رود. عطيه يك مرد دانشمند است. اولين كسى كه تفسير نوشته است، جناب عطيه است. به همراه عطيه به كربلا و قبر امام حسين مى‏آيند.

پيرمردى 90 ساله، نابينا، اين همه راه را پياده آمده است. مى‏ گفت: وارد شريعه‏ ى فرات شد، در شط غسل كرد، بعد پاهايش را آهسته، آهسته برمى دارد. بعد به قبر امام حسين (ع) رسيد. گفت: دست مرا روى قبر بگذاريد. عطيه، يكى از دانشمندان بزرگ مى‏ گويد: دست جابر، اين صحابى بزرگ را كه فرسخ‏ ها آمده است، روى قبر امام حسين گذاشتم.

تا دستش را روى قبر امام حسين گذاشتم، سه مرتبه گفت: يا حسين، بعد سلام كرد.بعد گفت: چرا جواب مرا نمى‏ دهى؟ نبايد جواب بدهى. نبايد جواب بدهى چون سر در بدن ندارى.

من وارد اين حديث نمى‏ شوم كه در اربعين اصحاب امام حسين به كربلا آمدند يا نه! اما قطعى است كه جابر، آن مرد بزرگوار، به زيارت امام حسين آمد و يك پيام داد. جابر به امام حسين سلام كرد و بعد غش كرد.

عطيه مى‏گويد: آبى آوردم و جابر را به هوش آوردم. وقتى به هوش آمد، دومرتبه به اصحاب امام حسين سلام كرد، چون اصحاب امام حسين هم دور امام حسين دفن هستند. به اصحاب امام حسين سلام كرد.

امام حسين فقط يكى از اصحابش دو فرسخ با او فاصله دارد. بقيه‏ ى اصحابش نزد خودش هستند. او هم حر است. حر چون ديرتر آمد، دو فرسخ عقب افتاد. آخر بعضى‏ ها مى‏گويند: درست است ما اول انقلابى نبوديم ولى حالا كه انقلابى هستيم.

بله، چون شما دو سال دير آمدى، حالا بايد چهار سال عقب بيفتى. حر، دو سه ساعت دير آمد و لذا دو فرسخ عقب افتاد. خويش و قومش هم گفتند: چون جنازه‏ ى امام حسين و اصحابش را لت و پارخواهند كرد، ما جنازه‏ ى حر را به جايى ببريم كه سالم بماند. كمى هم به آن خاطر بود. جابر به امام حسين سلام كرد و بعد به اصحاب امام حسين‏  سلام کرد و بعد گفت : ای اصحاب امام حسین درست است من پیرمرد نابینا هستم ، در کربلا نبودم ، اما من هم مثل شما در ثواب شریک هستمعطيه گفت: كجا شريك هستى؟ اين‏ها در خون خود غلطيدند.

جابر گفت: هر كس هم فكر كسى باشد و روحش نزد او باشد، او هم در اجر شريك است. و چون اگر من چشم داشتم و پير نبودم، مى‏آمدم، چون دلم با اين‏ها بود، اجر اين‏ها را هم دارم و يك اصل است. پيوند مكتبى. پيوند مكتبى اصلى است كه اگر كسى فسادى را انجام داد، شما دلت با او بود و از فسادش خوشحال بودى، در اجرش شريك هستى.


برنامه درسهايى از قرآن سال 60، اربعين‏ امام‏ حسين(ع)، ص:10


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...