خاطره ای از شهید حسین عَلَمُ الهدی
02 شهریور 1391 توسط قیاسی
شهید علم الهدی همیشه قرآنی همراهش بود که حتی در جنگ هنگامی که کمی وقت پیدا می کرد ، قرائت می نمود.
وقتی جنازهء شهید علم الهدی پیدا شد ، مثل جنازهء مولایش حسین (علیه السلام ) طوری تانک بر جسد او و یارانش رانده شده بود که آرپی جی که همراهش بود پِرِس شده بود و جسد وی طوری پودر شده بود که استخوانی هم نمانده بود ، بجز آن قرآن.
114خاطره ی برگزیده از 14 سردارِ شهید
همیشه وقتی مهمونی ها تموم میشه، حس غریبی دارم…
چه برسه به این دفعه که مهمونی خدا داره تموم میشه…
خدایا خیلی سعی کردم قدر این مهمونی رو بدونم ولی بازم احساس می کنم نتونستم…
یعنی من مهمون خوبی بودم ……
یعنی سال بعد هم ما رو دعوت می کنی؟
* التماس دعا*