29
اردیبهشت

خورشيد من برآي


دل را ز بي خودي سر از خود رميدن است جان را هواي از قفس تن پريدن است
از بيم مرگ نيست كه سر داده ام فغان بانگ جرس به شوق به منزل رسيدن است
دستم نمي رسد كه دل از سينه بر كنم باري علاج شوق گريبان دريدن است
شامم سيه تر است زگيسوي سركشت خورشيد من برآي كه وقت دميدن است
بوي تو اي خلاصه گلزار زندگي مرغ نگه در آرزوي پر كشيدن است
بگرفت آب و رنگ زفيض حضور تو هر گل در اين چمن كه سزاوار ديدن است
با اهل درد شرح غم خود نمي كنم تقدير غصه دل من ناشنيدن است
آن را كه لب به دام هرس گشت آشنا روزي «امين » سزا لب حسرت گزيدن است

شعر از: مقام معظم رهبري حضرت آيت الله العظمي خامنه اي مدظله العالي


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...