دلتنگی
12 مرداد 1404 توسط قیاسی
دلم میخواد، کتاب های حوزه رو بغل کنم ببرم کنج امام زاده، بشینم تا شب برای امتحاناتم درس بخونم…
بعد برگردم خونه؛ شعر بخونم، به گلها آب بدم، چای دم کنم و با صلواتهایی که زیر لب میفرستم سعی داشته باشم استرسهای عجیبی که توی دلم نشسته رو کتمان کنم،
گاهی وقتها چیزهای ساده و همیشگی، آرزوی آدم میشه.
مدتیه از فضای حوزه دور بودم و این عجیب ترین غمیه که رو دلم نشسته انگار دنیا پر شده از دی اکسید کربن و من آدمی که نمیتونم بدون اکسیژن به نفس کشیدن ادامه بدم…جدای از قشنگی های طلبگی و رسالت هایی که روی دوش آدم میزاره، خود فضای حوزه هم انسان سازِ و روح آدمو نوازش میکنه. یجورایی انگار هوای اونجا، هوای بهشته،بهشت :)🌿
✍🏻 #روزنوشت