دلم گرفته زغصه های زینب
23 آبان 1391 توسط قیاسی
ياد آن شب كه شب جلوه سيماي تو بود
خانه فاطمه روشن زتجلّاي تو بود
ياد آن شب كه زدي پاي بسامان علي (ع)
ديده شير خدا محو تماشاي تو بود
ياد آن لحظه كه در هاله اي از نور و حيا
دامن عفت ناموس خدا جاي تو بود
تا چه فرمان رسد از سوي خداوند جليل
مصطفي منتظر نام دل آراي تو بود
كز فلك آمده جبريل و تو را زينب خواند
وه از اين نام كه شايسته والاي تو بود
همه طفلان گهِ ميلاد بگريند ولي
فرق در گريه پر معني و غمزاي تو بود
گريه مي كردي و گم گشته خود مي جستي
آري آن گمشده دلدار و دل آراي تو بود
ساكت از گريه شدي تا كه رسيدي به حسين
آن حسيني كه چنان روح در اعضاي تو بود