12
اردیبهشت

شرح احوال حضرت آيت الله استاد محمد شجاعي

علم بسان فرشته است ـ فرشته اي فرود آمده از بالاترين آسمان. مي‌گردد تا يافتن منزلي. فرشته در خاكدان منزل نمي‌كند، فرشته پشت شيشة غبار گرفتة خانه‌هاي متروك نمي‌نشيند. فرشتة‌ سپيدبال آشيانه‌اي مي‌خواهد در خور ظرافت طبعش و منزلي در شان پاكي و قداستش.
منزل فرشته علم دلي است كه پيش از آن كه از روزن آن آفتاب دانستن فرو ريزد، باران تزكيه بر سقفش مي‌بارد. و اين گونه است كه دل و جان عالمان مهبط فرشتگان و جايگاه نزول زلالترين باران‌هاي فيض الهي است:

خلوت دل نيست جاي صحبت اغيار ديو چون بيرون رود فرشته در آيد

زندگي مردان خدا و عالماني كه فرشتگان علم و تقوا در قلب آنها منزل كرده‌اند فصل درس آموزي است كه جويندگان وصال، برگ برگ آن را مشتاقانه مي‌خوانند و از واژه واژه‌اش اندرز مي‌گيرند و از جمله جمله‌اش چراغ راه بر مي‌افروزند.
عالمي كه اينك چراغ زندگاني پربارش را به نظاره مي‌نشينيم نيز از ان دسته مردان خداست. مرداني كه با تمام دليري در طي طريق الي الله، خاضعانه راه خاموشي گرفته‌اند و آنگاه كه از حيات طيبة ايشان مي‌پرسي كلامي بر نمي‌آورند و دمي نمي‌كشند. اين استاد فرزانه بارها مورد چنين تقاضايي قرار گرفته بودند و همواره مي‌فرمودند: من بارها گفته‌ام كه زندگي من خلاصه در اين سه جمله است كه: نادان به دنيا آمدم، نادان بزرگ شدم و نادان هستم.
آري، غايت دانستن در نزد مردان خدا به بيكرانه‌تر از محيط فهم زمينيان است و ريسماني است كه رشته در آسمان دارد. اما در يك عصر دل‌انگيز تابستان، در سال 1383 هنگاميكه توفيق زيارتشان نايب گرديد، آنگاه كه اصرار مشتاق محبي را ديدند، شايد تنها به حكم شاد كردن دل مؤمني بود كه لب به كلام گشودند، و صد البته كه ناگفتني‌هاي فراوان از كمالات و آفاق شريفة خود را همچنان در محاق سكوت نگاه داشتند و آنچه از گفتني‌ها بازگو كردند، بازيرسبيل پرهيز از خودنمايي و بيشتر در شرح فضايل اساتيدشان بود تا بيان شرح حال خود.

ادامه مطلب


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...

 
مداحی های محرم