شهید علی محمد یاوری
خاطرات شهیدعلی محمدیاوری به نقل از برادرش محمدرضا یاوری
علی محمد درمنطقه شوش دانیال مربی بچه ها بود.نارنجکی را برداشت که به بچه ها آموزش دهد او ضامن نارنجک را کشید وچگونگی آن را و اینکه تا چند شماره بشمارند وآزاد کنند را توضیح می دادو اینکه کی پرتاب وچگونه خیز بروند وقتی نارنجک را پرتاب کردبه داخل زمین کشاورزی فرو رفت و داخل گل ماندو منفجر نشد علی می خواست برگرددونارنجک را پیدا کندگفت من حتی اگر به کشته شدن خودم هم منجر شودباید آن را بیاورم که خداناکرده کشاورز به دام نارنجک نیفتدعلی تا این حد گذشت داشت.
علی محمدمنطقه ای که رفت مین گذاری شده بود ومینی که به ایشان اصابت کردمین خوشه ای بودپای علی به تله های انفجار می خورد و مین منفجر می شودوترکش کوچکی به سر اوخوردو وقتی او را به بیمارستان می برنداو هنوز زنده بوده و روحانی که آنجا بوده می گوید علی آخرین لحظات می گوید:فلانی ما رفتیم خداحافظ السلام علیک یا اباعبدالله و…!علی در اهواز شهید شد.