من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
27 خرداد 1391 توسط قیاسی

من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید
اگر چه روز نداری ولی همیشه بیداری
مکیده است توان تو را لب زنجیر
برای دادن جان، جان من توان داری؟
دوباره رفته ای از هوش و دور تا دورت
ملائکه همه سینه زنند با زاری…
دوباره رفته ای از هوش و دور تا دورت
ملائکه همه سینه زنند با زاری…
و در پایان گریز به روضه امام حسین و حضرت زینب سلام الله علیهما
برگرفته از سه نقطه