4
خرداد

قسمت اول: مقدمات دلایل عقلی

بعد از پخش مستند بی بی سی با عنوان « خط و نشان رهبری » درباره آقا، شاهد حرفها و حدیثهای جدیدی از سوی برخی روشن فکرنماهای اطرافم بودم که کاملا برایم مشخص است که هیچ آبشخوری جز اراجیف بیان شده در آن مستند ندارد. مدتهاست که منتظر فرصتی بودم که بتوانم مطالبی را درباره ولایت فقیه از مبانی فقهی گرفته تا بررسی عملی مواضع رهبری در حد امکان بنگارم که انشالله دوستان بتوانند استفاده نمایند در اینجا قصد دارم از دلایل عقلی و نقلی ضرورت وجود ولایت فقیه بنگارم اما قبل از آن لازم میدانم برخی مقدمات را برای دلایل عقلی ذکر نماینم و در مقالات بعدی از دلایل عقلی و نقلی بنویسم.

مقدمات مبانی عقلی:

1- حکم عقل بر سر ضرورت وجود حکومت: انسان بالتبع یک موجود اجتماعی است و هیچ کس در این موضوع مناقشه ای ندارد اینکه انسان از زمان ابتدایی خلقت ادوار مختلف اجتماعی را طی نموده تا به این تکامل نسبی در زندگی اجتماعی دست یافته امری بدیهی است؛ یکی از تفاوت های عمده انسان با حیوان همین است که انسانها مانند حیوانها نیستند که غریزی به سوی جامعه بروند بلکه به خاطر منافعی که در زندگی اجتماعی نهفته است به سوی تشکیل جامعه می روند. ژان ژآک روسو هم در کتاب قرارداد اجتماعی به این موضوع اشاره می کند که انسان به خاطر دست یافتن به منافع شخصی حاضر است که از یک سری ازمنافعش بگذرد ویکسری از اختیاراتش را به جامعه واگذار می کند و در قبال آن به منافع بیشتری دست می یابد اینکه انسانها خود را در تنگنای اجرای قوانین قرار می دهند و آزادی خود را محدود می کنند که به نظم اجتماعی برسند و درپرتو آن با آرامش زندگی کنند یکی از این موارد است. 2- آیا می توان بدون حکومت جامعه را اداره کرد؟و در عین حال بتوان به هدف نهایی از خلقت رسید؟ در پاسخ به این سوال هر عقل سلیمی حکم می کند که بدون وجود یک حکومت (از هر نوعی) نمیتوان جامعه را اداره نمود چرا که نبود یک حکومت برای تصمیم گیری در ابعاد کلان یک کشور مساوی است با هرج و مرج و آنارشی که قطعا در چنین جامعه ای افراد نمی توانند به هدف نهایی از زندگی بشر دست یابند.

ادامه »


free b2evolution skin
4
خرداد

چرا امام فرمودند : خرمشهر را خدا آزاد کرد.

آقای ارضی در طی سخنرانی ای در پایگاه محلمان چنین فرمودندکه:
صدام که مهره جاسوسی اسرائیل بود نقشه کشید از طرف خرمشهر به ایران حمله کند ویک هفته ای برسد تا تهران ولی نتوانست چون ملت ایران با توکل بر خدا در برابر زیاده خواهی صدام ایستادند و4آبان بعد از 35روز مقاومت خرمشهر سقوط کرد وبه دست بعثی ها افتاد .
امام که این خبر را شنیدند فرمودند:خرمشهر باید آزاد شود….
همه گوش به فرمان رهبر گفتند :لبیک یا خمینی
10 اردیبهشت سال 61ساعت 30دقیقه بامداد عملیات را شروع کردند
خرمشهر از شمال متصل شده به کرخه وچهار طرف آن در صحرا ها را دشمن آب رها کرده بود وبه آن برق وصل کرده بود ایران راهی جز رود اروند نیافت واز آنجا حمله کرد.
عنایت حضرت حق بود که خرمشهر آزاد شد ، امدادهای غیبی اینجا خیلی به داد رزمنده ها رسید.
سال 1342زمانی که امام را تبعید می کردند پرسیدند آقا سربازات کو نجاتت دهند امام فرمودند سربازان من همان طفلان در گهواره هستند
وقتی سابا کی ها آمده بودند امام را ببرند امام می فرمودند من از آنها نترسیدم ولی آنها از من ترسیدند.
بنی صدر کسی که قرار بود بشه رئیس جمهور 20سالگی دعوتش کردند برای اسرائیل سخنرانی کند ببین چی بود ملعون
مردم می گفتند: درود بر خمینی، درود بر خمینی
امام فرمودند:اگر همه اینها هم می گفتند مرگ بر خمینی مرگ بر خمینی ذره ای از اراده من کم نمی شد چون هر کار می کنم فقط برای خداست.
مثل نامه 53نهج البلاغه که امام علی علیه السلام برای مالک اشتر نوشتند.
صیادشیرازی تعریف می کند: بین فرماند هان بحث بود که عملیات را ادامه دهیم یا نه چون هم بچه ها خیلی خسته بودند هم صحنه را نمی شد خالی کرد بعد از جلسه در همین فکر بودم که حالت خاصی به من دست داد ونور سبزی را دیدم بعد شنیدم از بیسیم صدا می آید که خرمشهر آزاد شد همان جا فهمیدم خرمشهر را خدا آزاد کرد
اولین شهید روحانی شهید مظلوم شیخ قنوتی بود
می گم مظلوم چون به طور فجیعی به شهادت رساندنش ومی گفتند ما خمینی را کشتیم
اولین شهید زن هم ناهید فاتحی کرجو بود دختر 17ساله که به خاطر اینکه به امام اهانت نمی کرد سرش را تراشیدند ودر کوچه های اهواز می کشاندندش ولی او با شجاعت تمام با اعتقاداتش ماند تا شهیدش کردند .
در دوران جنگ از 18 کشور دنیا اسیر گرفتیم جنگ ما جنگ بین اسلام وکفر جهانی بود
امام سجاد می فرمایند :خدا را شکر که دشمنان ما احمق ها هستند.
چون هنوز نفهمیدند با ایران از سر تهدید نمی توان وارد شد .
شهادت هم لیاقت می خواهد که به همه نمی دهند
ولی بعضی از شهدا شاید اجرشان هم بیشتر باید یک شیمیایی بعد از 20سال که از پیروزی انقلاب می گذشت می گفت من 20ساله آرزو دارم یک ساعت خواب آرام کنم می دانید یعنی چه خودمان به خاطر یک شب بی خوابی یک روز می خوابیم .
حالا وظیفه ما:
خط مقدم را بیاوریم در خانه امروز خط جبهه در خانه است در برابر ماهواره آثار منفی آن خیلی بیشتر از آثار مثبت آن است امروز وظیفه ما حفاظت از انقلاب وارزشهای اسلامی با شناخت دشمن وتهدید های دشمن است.
سازمان سیا یک طرحی ریخته برای براندازی شیعه که 900میلیون پول پای آن گذاشته است
آمریکا پول می گذارد صهیونیست اجرا می کند یکی از شبکه های بزرگ وپربیننده فارسی بان مدیر آن یک افغانی وهابی از تبار وهابیون ملعون است

اینها کنار هم فیلم می سازند شیعه می بیند .امروز ابزار جنگ تغییر کرده یک نفر هم ماهواره داشته باشد می تواند با گوشی ضبط کند وبلوتوث کند پس نماد بد بازتابش بیشتر است مواظب باشید.


free b2evolution skin
4
خرداد

خاطره ای از جنگ

اوایل جنگ بود و ما با چنگ و دندان و با دست خالی با دشمن تا بن دندان مسلح می جنگیدیم. بین ما یکی بود که انگار دو دقیقه است از انبار ذغال بیرون آمده بود. اسمش عزیز بود. شبها می¬شد مرد نامریی! چون همرنگ شب می شد و فقط دندان سفیدش پیدا بود. زد و عزیز ترکش به پایش خورد و مجروح شد و فرستادنش عقب. وقتی خرمشهر سقوط کرد، چقدر گریه کردیم و افسوس خوردیم. اما بعد هم قسم شدیم تا دوباره خرمشهر را به ایران باز گردانیم.
یک هو یاد عزیز افتادیم. قصد کردیم به عیادتش برویم. با هزار مصیبت آدرسش را در بیمارستانی پیدا کردیم و چند کمپوت گرفتیم و رفتیم سراغش. پرستار گفت که در اتاق 110 است. اما در اتاق 110 سه مجروح بستری بودند. دوتایشان غریبه بودند و سومی سر تا پایش پانسمان شده بود و فقط چشمانش پیدا بود.
دوستم گفت:«اینجا که نیست، برویم شاید اتاق بغلی باشد!»
یکهو مجروح باندپیچی شده شروع کرد به ول ول خوردن و سر و صدا کردن.
گفتم: «بچه ها این چرا اینطوری می کنه؟ نکنه موجیه؟»
یکی از بچه ها با دلسوزی گفت: «بنده خدا حتما زیر تانک مانده که  این قدر درب و داغون شده!»
پرستار از راه رسید و گفت: «عزیز را دیدید؟»
همگی گفتیم :«نه کجاست؟»
پرستار به مجروح باند پیچی شده اشاره کرد و گفت:«مگر دنبال ایشان نمی گردید؟»
همگی با هم گفتیم :«چی؟این عزیزه!؟»
رفتیم سر تخت. عزیز بدبخت به یک پایش وزنه آویزان بود و دو دست و سر وکله و بدنش زیر تنزیب های سفید گم شده بود. با صدای گرفته و غصه دار گفت:«خاک تو سرتان. حالا مرا نمی شناسید؟»
یکهو همه زدیم زیر خنده. گفتم :«تو چرا این طوری شدی؟ یک ترکش به پا خوردن که این قدر دستک و دنبک نمی خواهد!»
عزیز گفت:«ترکش خوردن پیش کش. بعدش چنان بلایی سرم آمد که ترکش خوردن پیش آن ناز کشیدن است!»
بچه ها خندیدند. آنقدر به عزیز اصرار کردیم تا ماجرای بعد از مجروحیتش را تعریف کند.
عزبز گفت:«وقتی ترکش به پام خورد مرا بردن عقب و تو یک سنگر کمی پانسمانم کردند و رفتند بیرون تا آمبولانس خبر کنند. تو همین گیر و دار یه سرباز موجی را آوردند انداختن تو سنگر. سرباز چند دقیقه ای با چشمان خون گرفته بر و بر مرا نگاه کرد. راستش من هم حسابی ترسیده بودم و ماستهایم را کیسه کرده بودم. سرباز یکهو بلند شد و نعره ای زد:«عراقی پست می کشمت!» چشمتان روز بد نبینه، حمله کرد بهم و تا جان داشتم کتکم زد که تا عمر دارم فراموش نمی کنم. حالا هر چه من نعره می زدم و کمک می خواستم کسی نمی آمد.
سربازه آنقدر زد تا خودش خسته شد و افتاد گوشه ای و از حال رفت. من فقط گریه می کردم و از خدا می خواستم که به من رحم کند و او را هر چه زودتر شفا دهد.
از بس که خندیده بودیم داشتیم از حال می رفتیم. دو مجروح دیگر هم روی تخت
هایشان دست و پا می زدند و کرکر می کردند.
عزیز ناله کنان گفت:"کوفت و زهر مار هر هر کنان؟خنده داره. تازه بعدش را بگویم. یه ساعت بعد به جای آمبولانس یه وانت آوردند و من و سرباز موجی را انداختند عقبش و تا رسیدن به اهواز یه گله گوسفند نذر کردم دوباره قاطی نکند. تا رسیدیم به بیمارستان اهواز دوباره حال سرباز خراب شد. مردم گوش تا گوش دم بیمارستان ایستاده بودند و شعار می دادند و صلوات می فرستادند.
سرباز موجی نعره زد و گفت:«مردم این یک مزدور عراقی است. دوستان مرا کشته!» و باز افتاد به جانم. این دفعه چند تا قل چماق دیگر هم آمدند کمکش ودیگر جان سالم در بدنم نبود یه لحظه گریه کنان فریاد زدم:«بابا من ایرانیم، رحم کنید.» یه پیرمرد با لهجه عربی گفت:«آی بی پدر، ایرانی ام بلدی؟ جوانها این منافق را بیشتر بزنید!» دیگر لشم را نجات دادند و اینجا آوردند. حالا هم که حال و روز من را می بینید.»
پرستار آمد تو و با اخم و تخم گفت:«چه خبره؟آمده اید عیادت یا هرهر کردن. ملاقات تمامه. برید بیرون!» خواستیم با عزیز خداحافظی کنیم که ناگهان یه نفر با لباس بیمارستان پرید تو و نعره زد: «عراقی مزدور می کشمت!» عزیزضجه زد:«یا امام حسین . بچه ها خودشه. جان مادرتان مرا از اینجا نجات دهید


free b2evolution skin
3
خرداد

فردی که امام زمانش را نشناسد ميان سقيفه و غدير فرقی نمی‌گذارد

 

 

آيت‌الله جوادی آملی:
فردی که امام زمانش را نشناسد ميان سقيفه و غدير فرقی نمی‌گذارد

مفسر قرآن کريم با تأکيد بر اهميت امام‌شناسی تصريح کرد: فردی که امام زمانش را نشناسد ميان سقيفه و غدير فرقی نمی‌گذارد.

ادامه مطلب


free b2evolution skin
2
خرداد

نماز تجلی اوج بندگی مخلوق با خالق


مرا به حال خود وا مگزار كه از نفس سركشم بيمناكم و مرا تا كاخ بهشت تا آن طرف پل دنيا همسفر باش چون من دير زماني است كه چشمانم بر دروازه ي انتظار به دنبال نشاني از تو مي گردد تو را در قيام نمازم نيافتم به تعظيم خم شدم اما پلك هايم از رمق افتادند و باز تو را نيافتم هر چه زاري كردم و صورت بر خاك ماليدم حتي براي دلداري ام نيامدي ، بريدم و از نفس افتادم به خود گفتم ديگر سراغم نمي آيي گفتم بروم فنا شوم شايد تو را در آن ديار مرگ ملاقات كنم ، ديدم مجوزي ندارم دلم كه حسابي شكست سرم را بر سجاده گذاشتم و خواستم براي هميشه مهر خاموشي بر دهانم زنند اما  همان دم جمله اي از خاطرم گذشت « هر كه مرا خواست دنبالم مي گردد دنبالم گشت پيدايم مي كند …. ».
صدايت مي كنم تو گم نشده اي كه من تو را بيابم بلكه از من به خاطر سياهي اعمالم متنفر شده اي آري تو مرا به بندگي ات قبول نداري ، ديگر نمي توانم كلامي بر زبان بياورم چرا كه باران اين بار با ضجه ها همراه مي گردد و همين كه قدري باران غصه هايم از باريدن باز مي ايستد سايه آشنايي را در جوار جسم خسته ام حس مي كنم ، مي خواهم نگاهش كنم ولي ترديد مجالي نمي دهد و او زيباتر از هميشه لبخندش را نثارم مي كند و در ميان گريه هايم با همه وجود مي خندم چرا كه ديدم خوشبختم و متوجه نمي شوم كه چه وقت درود هايم را هديه كردم اما در جايي به خود آمدم كه وقت لذت زمزمه هاي خاك و آسمان به سر آمده و من مي بايست آخرين ذكر را تقديم مي نمودم. چقدر جدايي مشكل بود براي مني كه تازه طعم عشق را چشيده بودم حال پرده ها جلو مي آمدند و من براي لحظاتي نه چندان دور از روي معشوق بي نسيب مي شدم و خدا …

دل نوشته ای از طلاب


free b2evolution skin
2
خرداد

نمازدرنه آینه


1.نمازستون دین است.
2.نمازبهترین دستوردین است.
3.نمازنوراست.
4.نمازشیطان راازانسان دورمی کند.
5.نماز،کلیدهرنیکی است.
6.نماز انسان رااززشتی هاباز می دارد.
7.برای هرچیز،چراغی است وچراغ دل فردباایمان،نمازهای پنجگانه است.
8.نماز،جان راپاک می سازد.
9.اولین چیزی که خداوندبرامت من واجب کرد،نمازاست.


free b2evolution skin
2
خرداد

بیانات مقام معظم رهبری درباره شهدا

    در عالم ملكوت، علما و بزرگان و زهاد و عبّاد با حسرت به جايگاه شهدا نگاه مى‏كنند.
    ارزش شهادت بالاترين ارزشهاست و زمان، همه چيز به جز خون شهيد را كهنه مى‏كند.
    بازماندگان و عزيزان شهدا بايد همواره شكرگزار خداوند باشند.
    پيام شهداى هفدهم شهريور حفظ اسلام، قرآن و حديث است.
    خاطره‏ى شهدا را بايد در مقابل طوفان تبليغات دشمن زنده نگهداشت.
    رسم شهادت و سنت الهى قتل فى‏سبيل‏اللَّه، با نظام اسلامى زنده شد.
    زنده نگه داشتن ياد شهداى انقلاب باعث تداوم حركت انقلاب است.
    شهادت، بالاترين پاداش و مزد جهاد فى‏سبيل‏اللَّه است.
    شهادت، مرگ انسانهاى زيرك و هوشيار است.
    شهادت، نشانه‏ى استوارى است.
    شهادت، يعنى وارد شدن در حريم خلوت الهى.
    شهداى ما مظهر عقلانيت دينى و مدافع حقانيت و عدالت بودند.
    عزت امروز اسلام و مسلمين ثمره خون شهدا است.
    عظمت ما به خاطر شهادت جوانان و فرزندان اين ملت است.
    ياد شهدا بايد هميشه در فضاى جامعه زنده باشد.
    شهادت، مرگ تاجرانه است.
________________________________________


free b2evolution skin