18
آذر

25 توصیه رهبر انقلاب به دانش پژوهان


free b2evolution skin
18
آذر

شش خصلت

شیطان به رسول خدا (ص) گفت که طاقت دیدن و تحمل این شش خصلت رااز امت پیامبر اکرم (ص) را ندارد!؟

و آن شش خصلت عبارتند از
هنگامیکه به هم می رسند سلام می کنند
با هم مصافحه (دست دادن و روبوسی) می کنند
برای هر کاری که می خواهند انجام دهند ان شاالله می گویند
از گناه استغفار می کنند
تا نام حضرت محمد (ص) را می شنوند صلوات می فرستند
ابتدای هرکاری بسم الله الرحمن الرحیم می گویند



free b2evolution skin
18
آذر

گفتم

گفتم:چقدر احساس تنهایی می کنم.
گفتی:فانی قریب
همانا من نزدیکم.
گفتم:تو همیشه نزدیکی من دورم کاش می شد بهت نزدیک بشم.
گفتی:واذکر ربک فی نفسک تضرعا و خفیه"اعراف/205″
هر صبح و شام پروردگارت رو پیش خودت با خوف وتضرع وبا
صدای آهسته یاد کن.
گفتم:این هم توفیق می خواد.
گفتی:واستغفروا ربکم ثم توبوا الیه"هود/90″
پس از خدا بخواهید و بعد توبه کنید.
گفتم:با این همه گناه چه کار کنم؟
گفتی:والله سمیع علیم/الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبه “توبه/104″
خدا عزیز و دانا است.او آمرزنده گناه و پذیرنده توبه است.
گفتم:با این همه گناه برای کدوم گناهم توبه کنم؟
گفتی:ان الله یغفر الذنوب کلها
خدا همه گناها رو می بخشه.
گفتم:یعنی اگه بازم بیام منو می بخشی؟
گفتی:و من یغفر الذنوب الا الله “آل عمران/135″
بجز خدا کیه که گناها رو ببخشه؟
گفتم:نمی دونم چرا همیشه در مقابل این کلمات کم میارم؟آتیشم می زنه
ذوبم می کنه عاشق می شم توبه می کنم.
گفتی:ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین “بقره/222″
خدا توبه کننده ها و پاکیزه ها رو دوست داره.
گفتم:الهی و ربی من لی غیرک.
گفتی:الیس الله بکاف عبده"زمر/36″
خدا برای بنده اش کافی نیست؟
گفتم:در برابر مهربونیت چه کار کنم؟
گفتی:یا ایها الذین آمنوااذکروا الله ذکرا کثیرا/و سبحوه بکره واصیلا/هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمات الی النور وکان بالمومنین رحیما."احزاب/41/42/43″
ای مومنین خدا را زیاد یاد کنید وصبح و شب تسبیحش کنید او کسی است که خودش و فرشته هایش بر شما درود و رحمت می فرستن تا شما رو از تاریکی ها به روشنایی بیرون بیارن خدا نسبت به مومنین مهربونه
با خودم گفتم:خدا…….خالق هستی…….با فرشته هاش ……..به ما درود می فرستن تا آدم بشیم.

 


free b2evolution skin
18
آذر

گناهان هفته


از اموری که علمای اخلاق-از جمله امام خمینی(ره)در اربعین حدیث -بسیار به آن تاکید نموده اند:«مشارطه،مراقبه و محاسبه»است.
مشارطه: اول هر روز با خود شرط کنیم که اوروز را گناه نکمیم.ذ
مراقبه: در طول روز بر این شرطی که نموده ایم مراقبت کنیم تا از آن تخلف ننمائیم.
محاسبه: در پایان روز و انتهای شب محاسبه نمائیم که چقدر بر شرط خود پایبندبوده ایم.
بخش سوم که محاسبه است در این میان از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است و شیطان همیشه تلاش می کند تا ما بر انجام این مهم موفق نباشیم.(امتحان کنید متوجه می شوید که فراموشی در این بخش بسیار است.)
امام کاظم علیه السلام فرموده است:«از ما نیست کسی که هر روز حساب خود را نکند ، پس اگر کار نیکی کرده استاز خدا زیادی آن را خواهد ،و اگر گناه و کار بدی کرده در آن گناه از خدا آمرزش خواهد و توبه نماید.»(الکافی،ج2،ص453)
توجه به متن زیر که نشان دهنده ی عمل شهدا به این دستورات خود سازی و مبارزه با نفس است بسیار آموزنده و تکان دهنده است.
صدای انفجار آمد و سنگر رفت هوا.هر چه صدایش زدیم جواب نداد. رفتیم جلو ،سرش پر از ترکش شده بود و به زیبایی عروج کرده بود. جیب هایش را خالی کردیم. داخل جیبش کاغذ جالبی پیدا کردیم.نوشته بود:
گناهان هفته
شنبه: احساس غرور از گل زدن به طرف مقابل.
یک شنبه: زود تمام کردن نماز شب.
دوشنبه: فراموش کردن سجده شکر.
سه شنبه: شب بدون وضو خوابیدن.
چهار شنبه: در جمع با صدای بلند خندیدن .
پنج شنبه: پیش دستی کردن فرمانده در سلام.
جمعه: تمام نکردن صلوات های مخصوص جمعه.
بیایید ما اگر گناه هم می کنیم به سبک شهدا
گناه کنیم.

 


free b2evolution skin
18
آذر

شرم نمیکنم


سر چهار راه اول چشمم به نامحرم بد حجاب آنطرف چهارراه می افتد و از خیره شدن به او شرم نمیکنم.
در گوشم هندز فری است، و از گوش دادن به ترانه های غیر شرعی، شرم نمیکنم.
بلوتوثم روشن است.سر چهار راه دوم، ناشناسی برایم کلیپ نا مناسب می فرستد و من از دیدن آن شرم نمیکنم.
سر چهار راه سوم کودکی درخواست کمک میکند، از بیکاری پدر و مریضی مادرش میگوید و من از بی تفاوتی شرم نمیکنم.
نرسیده به چها راه آخر لا به لای جمعیت میان پیاده رو، چندبار تنم به تن نامحرم میخورد و من شرم نمیکنم.
کنار چهار راه آخر روی بنر بزرگی نوشته است:

آقا غریب است،غریب! و علت غربت آقا گناه من و توست!!!!
و من از این غربت شرم نمیکنم….


برگرفته از وبلاگ : حاج عمار افسر جنگ نرم ۲


free b2evolution skin
18
آذر

قوانین ده‌گانه شهید «سید مجتبی علمدار»


احتیاط کن! یک آقایی دارد ما را می‌بیند
به گزارش خبرنگار حماسه و مقاومت فارس (باشگاه توانا)، جانباز شهید «سیدمجتبی علمدار» در دوران دفاع مقدس، فرمانده گروهان سلمان از گردان مسلم بود و چندین مرتبه مجروح شد. پس از پایان جنگ، در واحد طرح و عملیات لشکر 25 کربلای ساری مشغول به خدمت شد.
سید مجتبی مداح اهل بیت(ع) بود با نوایی گرم که او را زبانزد خاص و عام کرده بود، اما اخلاص او بسیاری از اوقات مانع می‌شد که دیگران او را بشناسند. حتی یکی از دوستانش در خاطره‌ای نمونه‌ای از توجه او به اخلاص نقل می‌کند: «من کنار سید نشسته بودم و سید هم طبق معمول شال سبزش را روی سرش انداخته بود و با سوز و گداز خاصی مشغول خواندن زیارت عاشورا و مداحی بود. بعد از اتمام مراسم، ناگهان شال سبزش را بر گردن من گذاشت. با تعجب پرسیدم: این چه کاری است؟ گفت: بگذار گردن تو باشد. بعد از لحظه‌ای دیدم جمعیت حاضر به سوی من آمدند و شروع کردند به بوسیدن و التماس دعا گفتن. با صدای بلند گفتم: اشتباه گرفته‌اید، مداح ایشان است. امّا سیّد کمی آنطرف‌تر ایستاده بود و با لبخند به من نگاه می‌کرد.»
یکی از نکات جالب‌ توجه در زندگی این سید شهید، توجه خاص او به امور معنوی بود. مواردی که شاید به نظرساده آید اما تقید او و حتی تعیین مجازات در صورت عدم انجام آن نشانگر باور قلبی و یقین این جانباز شهید به اعتقاداتش بود.
در آستانه ماه مبارک رمضان به مرور دست‌نوشته‌هایی از او می‌پردازیم که قوانین ده‌گانه شهید علمدار اشاره دارد. باشد که به گوشه‌ای از معرفت شهدا دست‌ یابیم.
* قوانین ده‌گانه
قانون اول: بارالها، اعتراف می‌کنم از اینکه قرآن را نشناختم و به قرآن عمل نکردم. حداقل روزی ده آیه قرآن را باید بخوانم. اگر روزی کوتاهی کردم و به هر دلیلی نتوانستم این ده آیه را بخوانم روز بعد باید حتماً یک جزء کامل بخوانم.(تاریخ اجرا 4 مرداد69)
قانون دوم: پروردگارا! اعتراف می‌کنم از اینکه نمازم را بی معنی خواندم و حواسم جای دیگری بود، در نتیجه دچار شک در نماز شدم. حداقل روزی دو رکعت نماز قضا باید بخوانم. اگر روزی به هر دلیلی نتوانستم این دو رکعت نماز را بخوانم، روز بعد باید نماز قضای یک 24 ساعت (17 رکعت) بخوانم.(تاریخ اجرا 11 مرداد 69)
قانون سوم: خدایا! اعتراف می‌کنم از اینکه مرگ را فراموش کردم و تعهد کردم مواظب اعمالم باشم ولی نشدم. حداقل هر شب قبل از خواب باید دو رکعت نماز تقرّب بخوانم. اگر به هر دلیلی نتوانستم این دو رکعت را بجا بیاورم روز بعد باید 20 ریال صدقه و 8 رکعت نماز قضا بجا بیاورم.(تاریخ اجرا 26 مرداد 69)
قانون چهارم: خدایا! اعتراف می‌کنم از اینکه شب با یاد تو نخوابیدم و بهر نماز شب هم بیدار نشدم. حداقل در هر هفته باید 2شب نماز شب بخوانم و بهتر است شبهای پنجشنبه و شب جمعه باشد. اگر به هر دلیلی نتوانستم شبی را بجا بیاورم باید بجای هر شب 50 ریال صدقه و11 رکعت تمام را بجا بیاورم .(تاریخ اجرا 16 شهریور 69)
قانون پنجم: خدایا! اعتراف می‌کنم از اینکه «خدا می‌بیند» را در همه کارهایم دخالت ندادم و برای عزیز کردن خودم کارکردم. حداقل در هر هفته باید دو صبح زیارت عاشورا و صبح جمعه باید سوره الرحمن را بخوانم. اگر به هر دلیلی نتوانستم زیارت عاشورا را بخوانم باید هفته بعد 4 صبح زیارت عاشورا و یک جزء قرآن بخوانم و اگر صبح جمعه‌ای نتوانستم سوره الرحمن بخوانم باید قضای آن را در اولین فرصت به اضافه 2 حزب قرآن بخوانم.(تاریخ اجرا 13 مهر 69)
قانون ششم: حداقل باید در آخرین رکوع و در کلیه سجده‌های نمازهای واجب صلوات بفرستم. اگر به هر دلیلی نتوانستم این عمل را انجام دهم، باید به ازای هر صلوات 10 ریال صدقه بدهم و 100 صلوات بفرستم.(تاریخ اجرا 18 آبان 69)
قانون هفتم: حداقل باید در هر 24 ساعت 70 بار استغفار کنم. اگر به هر دلیلی نتوانستم این عمل را بجا آورم، در 24 ساعت بعدی باید 300 بار استغفار کنم و باز هم 300 به 600 تبدیل می‌شود.(تاریخ اجرا 30 آذر 69)
قانون هشتم: هر کجا که نماز را تمام می‌خوانم باید در هفته 2 روز را روزه بگیرم. بهتر است که دوشنبه و پنج شنبه باشد. اگر به هر دلیلی نتوانستم این عمل را بجا بیاورم، در هفته بعد به ازای 2 روز، 3 روز و به ازای هر روز 100 ریال صدقه باید بپردازم. (تاریخ اجرا 19 بهمن 69)
قانون نهم: در هر روز باید 5 مسئله از احکام حضرت امام (ره) را بخوانم. اگر به هر دلیلی نتوانستم این عمل را بجا بیاورم روز بعد باید 15 مسئله بخوانم. (تاریخ اجرا14 فروردین70)
قانون دهم: در هر 24 ساعت باید 5 بار تسبیح حضرت زهرا(س) برای نماز یومیه و 2 بار هم برای نماز قضا بگویم. اگر به هر دلیلی نتوانستم این فریضه الهی را انجام دهم باید به ازای هر یکبار، 3 مرتبه این عمل را تکرار کنم. (تاریخ اجرا15 خرداد 70)
* پای درس سید
سیدمجتبی علاوه بر تهذیب خود، از دیگران و خصوصاً جوانان نیز غافل نبود. در ادامه نمونه‌ای از سخنان این شهید بزرگوار خواهد آمد.
«آدم باید توجه کند. فردا این زبان گواهی می‌دهد. حیف نیست این زبانی که می‌تواند شهادت بدهد که اینها ده شب فاطمیه نشستند و گفتند: یا زهرا یا حسین (ع)، آن وقت گواهی بدهد که مثلاً ما شنیدیم فلان جا لهو و لعب گفت، بیهوده گفت، آلوده کرد، ناسزا گفت، به مادرش درشتی کرد…؟ احتیاط کن! در ذهنت باشد که یکی دارد مرا می‌بیند، یک آقایی دارد مرا می‌بیند. دست از پا خطا نکنم، مهدی فاطمه(س) خجالت بکشد. وقتی می‌رود خدمت مادرش که گزارش بدهد شرمنده نشود و سرش را پایین نبیندازد. بگوید: مادر! فلانی خلاف کرده، گناه کرده است. بد نیست؟! فردای قیامت جلوی حضرت زهرا(س) چه جوابی می‌خواهیم بدهیم.»
شهید علمدار در تاریخ 11 بهمن 1375 ـ همزمان با روز تولدش ـ در اثر جراحات شیمیایی در سن 30 سالگی به درجه رفیع شهادت رسید.
هم‌اتاقی‌های شهید علمدار در بیمارستان درباره نحوه شهادتش می‌گفتند: لحظه اذان، بعد از یک هفته بیهوشی کامل، بلند شد، همه را نگاه کرد، بعد از شهادتین، گفت «خداحافظ» و شهید شد …
پیکر مطهر او در گلزار شهدای ساری به خاک سپرده شده است.


free b2evolution skin
13
آذر

راه‌های جلوگیری از تسلط شیطان

شرح حدیثی از حضرت امام جعفرصادق علیه‌السلام توسط حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای
«قَالَ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ع مَنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ وَاعِظٌ مِنْ قَلْبِهِ وَ زَاجِرٌ مِنْ نَفْسِهِ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ قَرِينٌ مُرْشِدٌ اسْتَمْكَنَ عَدُوَّهُ مِنْ عُنُقِه»
شافی، صفحه‌ى 652

 

فى الفقيه، عن الصّادق (عليه‌السّلام) [حضرت امام جعفر صادق علیه‌السّلام فرمودند]: «من لم يكن له واعظ من قلبه و زاجر من نفسه و لم يكن له قرين مرشد استمكن عدوّه من عنقه». اولين چيزى كه موجب ميشود كه انسان بتواند در مقابل دشمنش - كه مراد، شيطان است - ايستادگى كند و مانع بشود از تصرف دشمن و تسلط دشمن، [این است كه:] «واعظ من قلبه»؛ از قلب خود واعظى براى خود داشته باشد. قلب متذكر بيدار، انسان را نصيحت ميكند، موعظه ميكند. يكى از بهترين وسائلِ اينكه انسان قلب را وادار كند به موعظه‌ى خود و فعال كند در موعظه‌ى خود، همين دعاهاست، دعاهاى مأثور - صحيفه‌ى سجاديه و ساير دعاها - و سحرخيزى؛ اينها دل انسان را به عنوان يك ناصح براى انسان قرار ميدهد. اول اين است: «واعظ من قلبه».

[دوم اینكه:] «و زاجر من نفسه»؛ از درونِ خود يك زجركننده‌اى، منع‌كننده‌اى، هشداردهنده‌اى داشته باشد. اگر اين دو تا نبود، «و لم يكن له قرين مرشد»، يك دوستى، همراهى كه او را ارشاد كند، به او كمك كند، راهنمائى كند، اين را هم نداشته باشد - كه اين، سومى است - كه اگر چنانچه از درون، انسان نتوانست خودش را هدايت كند و مهار نفسِ خودش را در دست بگيرد، [باید] دوستى داشته باشد، همراهى داشته باشد، همينى كه فرمودند: «من يذكّركم اللَّه رؤيته»، كه ديدار او شما را به ياد خدا بيندازد؛ اگر اين هم نبود، «استمكن عدوّه من عنقه»؛ خود را در مقابل دشمنِ خود مطيع كرده است؛ دشمنِ خود را مسلط كرده است بر خود و بر گردن خود، كه سوار بشود. كه [منظور از] دشمن، همان شيطان است. اينها لازم است. از درون خود، انسان، خود را نصيحت كند. بهترين نصحيت كننده‌ى انسان، خود انسان است؛ چون از خودش انسان گله‌مند نميشود. هر كسى انسان را نصيحت كند، اگر قدرى لحن او تند باشد، انسان از او گله‌مند ميشود؛ اما خود انسان، خودش را نصيحت كند؛ دشنام بدهد به خودش، ملامت كند، سرزنش كند خودش را؛ اينها خيلى مؤثر است. موعظه كند، زجر كند. در كنار اينها، يا به جاى اينها اگر نبود، آن وقت دوست، رفيق، كه دستگيرى كند انسان را.


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم