19
خرداد

به مناسبت ولادت آیت الله خویی

آیت الله خویی به روایت تصویر

 


 

 

 


free b2evolution skin
19
خرداد

برای کدام امتحان درس می خوانی؟

 

آنچه می خوانید متن نامه ایست از شهید احمدرضا احدی دارنده ی رتبه ی نخست کنکور پزشکی سال 64 ، که ساعتی قبل از شهادت نوشته شده است.
«بسم رب الشهدء و الصدیقین»
چه کسی می داند جنگ چیست؟ چه کسی می داند فرود یک خمپاره ، قلب چند نفر را می درد؟ چه کسی می داند جنگ یعنی سوختن ، یعنی آتش ، یعنی گریز به هرجا ، به هر جا که اینجا نباشد ، یعنی اضطراب که کودکم کجاست؟ جوانم چه می کند ؟ دخترم چه شد؟
به راستی ما کجای این سوال و جواب ها قرار گرفته ایم؟
کدام دختر دانشجویی که حتی حوصله ندارد عکس های جنگ را ببیند و اخبار آن را بشنود ، از قصه ی دختران معصوم سوسنگرد باخبر است؟
کدام پسر دانشجویی می داند هویزه کجاست؟ چه کسی در هویزه جنگیده ، کشته شده و در آن جا دفن شده؟
چه کسی است که معنی این جمله را درک کند : «نبرد تن و تانک!»
اصلا چه کسی می داند تانک چیست؟ چگونه سر 120 دانشجوی مبارز و مظلوم زیر شنی های تانک له می شود؟
آیا می توانید این مسئله را حل کنید :
گلوله ای از لوله دوشکا با سرعت اولیه خود از فاصله ی هزار متری شلیک می شود و در مبدأ به حلقومی اصابت و آن را سوراخ و گذر می کند. حالا معلوم نمایید ، سر کجا افتاده است؟ کدام گریبان پاره می شود؟ کدام کودک در انزوا و خلوت اشک می ریزد؟ و کدام… و کدام…؟ توانستید؟!
اگر نمی توانید ، این مسئله را با کمی دقت بیشتر حل کنید :
هواپیمایی با یک و نیم برابر سرعت صوت از ارتفاع 10 متری سطح زمین ، ماشین لندکروزی را که با سرعت در جاده ی مهران- دهلران حرکت می کند ، مورد اصابت قرار میدهد. اگر از مقاومت هوا صرف نظر شود، معلوم کنید کدام تن می سوزد؟ کدام سر می پرد؟ چگونه بخندیم و نگاه آن عزیزان را فراموش کنیم؟ چگونه می توانیم در شهر خود بمانیم و فقط درس بخوانیم؟ چگونه می توانیم درها را به روی خود ببندیم و چون موش در انبار کلمات کهنه ی کتاب ، لانه بگیریم؟
کدام مسئله را حل می کنی؟ برای کدام امتحان درس می خوانی ؟ به چه امید نفس می کشی؟ کیف و کلاسورت را از چه پر می کنی؟ از خیال ، از کتاب ، از لقب دکتر یا از آدامسی که هر روز مادرت در کیفت می گذارد؟
کدام اضطراب ، جانت را می خورد؟ دیر رسیدن به اتوبوس؟ دیر رسیدن به سر کلاس؟ نمره گرفتن؟
دلت را به چه بسته ای؟ به مدرک ، به ماشین ، به قبول شدن در حوزه ی فوق دکترا؟
آی پسرک دانشجو ، به تو چه مربوط است که خانواده ای در همسایگی تو داغدار شده است؟ جوانی به خاک افتاده است؟
آی دخترک دانشجو ، به تو چه مربوط است که دختران سوسنگرد را به اشک نشانده اند و آنان را زنده به گور کرده اند؟
هیچ می دانستی ؟ حتماً نه! هیچ آیا آنجا که کارون و دجله و فرات به هم گره می خورد ، به دنبال آب ، گشته ای تا اندکی زبان خشکیده ی کودکی را تر کنی و آنگاه که قطره ای نم یافتی و با امید های فراوان به بالین آن کودک رفتی تا سیرابش کنی ، دیدی که کودک دیگر آب نمی خورد؟!
اما تو اگر قاسم نیستی ، اگر علی اکبر نیستی ، لااقل حرمله مباش! که خدا هدیه ی حسین را پذیرفت و خون علی اکبر و علی اصغر را به زمین پس نداد. من نمی دانم که فردای قیامت این خون با حرمله چه خواهد کرد!
صفایی ندارد ارسطو شدن ، خوشا پرکشیدن ، پرستو شدن…

 


free b2evolution skin
19
خرداد

به تو پناه می برم

فرازهایی از توبه نامه شهید 13 ساله(علیرضا محمودی)

بار خدایا از کارهایی که کرده ام به تو پناه می برم از جمله :
از این که حسد کردم…
از این که تظاهر به مطلبی کردم که اصلاً نمی دانستم…
از این که زیبایی قلمم را به رخ کسی کشیدم….
از این که در غذا خوردن به یاد فقیران نبودم….
از این که مرگ را فراموش کردم….
از این که در راهت سستی و تنبلی کردم….
از این که عفت زبانم را به لغات بیهوده آلودم…..
از این که در سطح پایین ترین افراد جامعه زندگی نکردم….
از این که منتظر بودم تا دیگران به من سلام کنند….
از این که شب بهر نماز شب بیدار نشدم….
از این که دیگران را به کسی خنداندم، غافل از این که خود خنده دارتر از همه هستم….
از این که لحظه ای به ابدی بودن دنیا و تجملاتش فکر کردم….
از این که در مقابل متکبرها، متکبرترین و در مقابل اشخاص متواضع، متواضع تر نبودم….
از این که شکمم سیر بود و یاد گرسنگان نبودم….
از این که زبانم گفت بفرمایید ولی دلم گفت نفرمایید.
از این که نشان دادم کاره ای هستم، خدا کند که پست و مقام پستمان نکند….
از این که ایمانم به بنده ات بیشتر از ایمانم به تو بود….
از این که منتظر تعریف و تمجید دیگران بودم، غافل از این که تو بهتر از دیگران می نویسی و با حافظه تری…..
از این که در سخن گفتن و راه رفتن ادای دیگران را درآوردم….
از این که پولی بخشیدم و دلم خواست از من تشکر کنند….
از این که از گفتن مطالب غیر لازم خودداری نکردم و پرحرفی کردم….
از این که کاری را که باید فی سبیل الله می کردم نفع شخصی مصلحت یا رضایت دیگران را نیز در نظر داشتم….
از این که نماز را بی معنی خواندم و حواسم جای دیگری بود، در نتیجه دچار شک در نماز شدم….
از این که بی دلیل خندیدم و کمتر سعی کردم جدی باشم و یا هر کسی را مسخره کردم….
از این که ” خدا می بیند ” را در همه کارهایم دخالت ندادم….
از این که کسی صدایم زد اما من خودم را از روی ترس و یا جهل، یا حسد و یا … به نشنیدن زدم….
از ….

برگرفته از مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی


free b2evolution skin
17
خرداد

آسیب شناسی روابط زوجین

تاكنون بسيار در باب خانواده، ازدواج و زندگي زناشويي صحبت شده است و هر كدام زندگي را از يك منظر خاص مورد بررسي قرار داده اند. آنچه در اين مقاله به آن پرداخته شده است آسيب شناسي روابط بين زوجين است. اين مقاله به هيچ وجه وارد جزئيات مشكلات زناشويي نمي شود بلكه به صورت كلي و ايدئولو‍ژيك به اين مهم پرداخته است.
عمده مشكلات بين همسران به اين دليل است كه از بدو ورود به زندگي مشترك به دنبال احقاق حقوق خود هستند يعني به جاي اينكه زندگي را به ديد يك همراهي و دوستي ببينند كه مستلزم گذشت و ايثارو محبت است به آن از منظر حقوقي نگاه مي كنند. مدام در جستجوي وظايف طرف مقابل هستند و نحوه انجام اين وظايف را ارزيابي مي كنند. اكثر اوقات انگشت اشاره شان در ناملايمات به سمت همسرشان دراز مي شود غافل از اينكه با اين كار چهار انگشت ديگر به سوي خود آنها نشانه رفته است!
اسلام دين اخلاق است و بهترين راه براي رفع تمام مشكلات خانوادگي و اجتماعي براي يك جامعه ي اسلامي پناه بردن به اصل اخلاق است. گرچه وظايف همسران در قبال همديگر به طور كامل در شرع و قانون آمده است اما اگر دقت كنيم همان وظايف هم به جهت هموار كردن مسير برخورد اخلاقي همسران با هم وضع و تبيين گشته است. براي مثال مهمترين دليلي كه شارع مقدس تمكين را وظيفه زن در قبال همسرش قرارداده است اين مي تواند باشد كه زن با تسليم بي چون و چرا در مقابل همسر خود تمام عشق و محبتش را بي چون و چرا نثار او كرده است و از اين طريق همسرش را شيفته و واله خود كرده است تا آنجا كه مرد اگر تربيتي اسلامي داشته باشد چشم از هركه غير همسر است مي پوشاند و تمام توجهش را معطوف همسر خود مي سازد و كانون خانواده براي تربيت اسلامي نسلي سالم و صالح آماده مي گردد و اين يعني جريان اخلاقيات در زندگي زوجين.
در سرتاسر رساله حقوقي امام سجاد (ع) چنين آمده است كه: حق والدين بر گردن تو آن است كه…! حق نماز به گردن تو آن است كه…! حق معلم بر گردن تو آن است كه…! يعني در تمام موارد امام سجاد (ع) حقوق طرف مقابل بر گردن انسان را بيان داشته اند و به اين ترتيب ما را متوجه امر مهمي كرده اند و آن اينكه براي حسنه كردن روابط خود با اطرافيانمان بايد به دنبال شناختن وظايف خود در قبال آنها باشيم نه وظايف آنها در قبال خودمان.
در اين ميان امام سجاد (ع) به زيبايي هرچه تمام تر نحوه برخورد با همسر را اينگونه بيان ميدارند كه: واما حق همسر بر تو آن است كه بداني خداوند متعال با آفرينش او وسيله آرامش،‌رفاه، انس و نگهداري تو را فراهم آورده است. هر كدام از شما زن و مرد بر نعمت وجود ديگري خدا را سپاس گويد و بداند كه اين نعمت الهي است. بر او و بر تو واجب است كه نعمت الهي را گرامي داشته و در معاشرت با او خوشرفتاري و رفق پيشه كني…
سرتاسر رساله حقوقي حضرت سجاد (ع) پر است از اخلاقيات. اين يعني زماني ما حقوق ديگران را كامل رعايت كرده ايم كه تمام برخوردهايمان از روي اخلاق حسنه و اسلامي باشد و كامل ترين و جامع ترين اخلاقيات را مي توانيم در حديثي از اميرالمؤمنين علي (ع) خلاصه كنيم. ايشان مي فرمايند: هرچه را براي خود مي پسندي براي ديگران هم بپسند و آنچه براي خود نمي پسندي براي ديگران نيز مپسند.
بياييد از اين پس حداقل در روابط زناشويي خود اين اصل را جاري سازيم. خود را جاي طرف مقابلمان فرض كنيم و كارهايي را انجام دهيم و حرف هايي را بزنيم كه روح طرف مقابلمان آزرده نگردد وكه شايد بتوان آزردگي را رفع كرد اما اثر وضعي آن روي زندگيمان بي شك باقي خواهد ماند.

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA yles DefLockedState="false” DefUnhideWhenUsed="true” DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″ LatentStyleCount="267″> ideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="heading 1″ />


free b2evolution skin
17
خرداد

سه روز با خدا

 

خدای من سلام!
خدای مهربون من سلام!
از همه هیاهوی دنیا کندم و اومدم سه روز در بست در خدمتت؛ اومدم که سه روزی باهات خلوت کنم؛ اومدم بشینم و بشینی یه کم کارام رو حلاجی کنم؛ ببینم یک سال چی کار کردم و یک سال چیکار میخوام بکنم.
صدق الله العلی العظیم! صدق است و درست است کلام تو ای خدای من! ای محبوب من! عزیز من! معبود من!
خدایی که جز تو کسی رو ندارم. خدایی که فقط تو هستی که وقتی بهت دل بستم، وقتی بهت تکیه کردم خیالم راحته هیچ وقت، هیچ چیز نمی تونه تو رو از من جدا کنه. چرا که فقط و فقط تویی که حی قیومی.
آدما طمع دارن! حریصن! حسودن! همیشه دنبا چیزی هستن که کسی نداشته باشه! دنبال کسی هستند که فقط مال خودشون باشه، بعد هم که به دست میارنش، براش می خونن:

افلاک را گردیده ام،

دور جهان چرخیده ام،

اما تو چیز دیگری…
من این کارا رو نکردم، جایی رو نگشتم، سختی نکشیدم، اما از تجربیات بقیه، از حال و روز مردم، از گفته های اطرافیان، از شهادت ملائکه و دانایان عالم فهمیدم: اما تو چیز دیگری
تویی که ذوالجلال و الاکرامی، تویی که رحمن و رحیمی، تویی که حلیم و کریمی، تویی که لیس کمثله شیئی، تویی که سمیع علیمی، تویی که بصیر خبیری، خلاصه تویی که همه چیزی، تویی که بهترینی.
و انا علی ذلک من الشاهدین! و منم مثل بقیه شاهد و گواه بر همه این امور هستم.
خدایا! همه عالم دلبری دارن، همه یکی رو دارن که همیشه به فکرشن، تا ازش دور می شن برای دیدنش لحظه شماری می کنن، همیشه به فکر این هستن که رضایتش رو جلب کنن، …
خلاصه که هر کی دلبری داره…
تا به این سن و سال رسیدم دلبرهای مختلفی رو تجربه کردم اما…
اما حالا رسیدم به اینکه غیر تو دلبری نیست. دلبری که همه چیز از آن توست. همه چیز مخصوص توست. همه چیز برای توست. عزت و فخر و بزرگواری و مهربانی و هیبت و پادشاهی و بخشش و پاکی و پاکیزگی و یکتایی و کبریایی و … همه و همه چیز از آن تو و برای تست.
همه عزت های دنیوی سرابیه که مردم دنیا بهش دل می سپارن و باهاش مغرور می شن و دنیا و آخرت خودشون رو خراب می کنن. عزت فقط از آن توست که گاهی شمه ایش رو به بندهات می دی.
یا الهی! کی می تونه خوار کنه اونی که تو از عزت خودت بهش بهره ای دادی؟!
الهی و ربی!
سلام و درود من رو به فرشته ات جبرائیل برسون. همو که امین وحی است و در اطاعت امرت نیرومند؛ و فرمانده ای مطیع برایت در آسمانها و حافظ و نگهبان سخنان وحی تو و یاری کننده و دلگرم کننده رسولان تو و هلاک کننده دشمنانت.
سلام و درود من رو به فرشته ات میکائیل که فرشته رحمتت هست برسان. همو که برای بندگان صالح و مطیعت طلب آمرزش می کند و همراه و یاری دهنده آنهاست.
خدایا! سلام من را به فرشته ات اسرافیل، کسی که حامل عرش است و صاحب سور برسان. کسی که از خوف تو ترسان و هراسان است.
الهی!
بر من رحم کن. بر خواری ام، بر فقر و تنهائی ام، بر بی کسی ام.
خدایا! کوله باری از گناه بر دوش دارم اما تو به رحمت و بزرگواری تو اعتماد و ایمان دارم.
محبوب من! با خضوع و خشوع و ترس و هراس از عقوبت گناهانم و با پریشانی به تو پناه آورده ام در حالی که به جرم و گناه خودم اعتراف می کنم. و از تو طلب مغفرت و آمرزش و چشم پوشی از خطاهایم رو دارم. یا ستار العیوب! یا غافر الذنوب!
یا الهی!
تو را به حرمت ماه رجب، به حرمت شهر مکه و خانه کعبه گناهانم را بیامرز و مرا از عذابت در پناه گیر، و از میان همه نعماتت خواهان رضایتت از خودم هستم.
خدایا! همه کدورت ها و ناراحتی و دشمنی هایی که بین من و دیگران هست را به حرمت این ماه و این روزهای عزیز برطرف گردان.
الهی! درهای خیر و برکت و گشایش را به رویم باز کن. و هر کار سخت و مشکلی را بر من آسان گردان.
خدایا! تو که همه امور به دست توست، زبان بدگویان من را ببند و شر هر دشمن و ستمگری را از من دفع کن.
الهی! هر آنچه که میان من و تو و میان من و عبادت تو جدایی افکند را از من دور کن.
خدایا! در طلب حوائجم اصراری ندارم. همه آنچه را که می خواهم تو خود خوب می دانی، از بین همه آنها آنچه را که به صلاح و مصلحت من است را برآورده به خیر بگردان.

یا قاضی الحاجات

به برکت صلوات بر محمد و آل محمد

دلنوشته ای از عطر نماز


free b2evolution skin
17
خرداد


Click for larger version


زينب فرشته بود و پر خويش وا نكرد



اين كار را براى رضاى خدا نكرد



پر مى‏ گشود اگر،همه را باد برده بود


سيمرغ بود و جلوه بى انتها نكرد



اين كربلا چه بود كه جز اين مسافرت


او را ز جان عزيزتر خود جدا نكرد



گيسوى آيه ‏هاى نجيبى كه مى ‏وزيد


با معجر شكسته زينب چه ‏ها نكرد



ياد رقيه حرف گلو گير زينب است


حرفى كه تار صوتى او خوب ادا نكرد



آرى غذا نداشت ولى در تمام راه


يكبار هم نماز شبش را قضا نكرد



بيگانه بر غريبى زينب سلام كرد


كارى كه هيچ رهگذر آشنا نكرد


Click for larger version






free b2evolution skin
 
مداحی های محرم