6
آذر

دیدن شکوه تو

خدایا به من اشتیاقی ده تا دوباره چشمانم قادر به دیدن شکوه تو درزیبایی گلها باشد .

خدایا به من اشتیاقی ده تا دوباره بتوانم صدای مناجات تورا از زبان چکاوک ها بشنوم .

خدایا ، شرمنده ام اززیادی گناهانی که انجام داده ام .

خدایا ازقدرنشناسی خودم ، از اینکه هر روز باعث نگرانی تو می شوم شرمسارم .

خدایا چه بگویم ، ازکدامین گناهم نزد تو طلب عفو کنم .

خدایا به کدامین گناه اشک شرم از دیده جاری سازم .

هروقت که خواستم زبان به حمد وثنایت بگشایم اشک در دیدگانم جمع شد و بغض شرم وپشیمانی از گناهان ، دیگر مجال سخن گفتنم نداد .

خدایا ، مرا ازاین منجلابی که در آن گرفتار شده ام نجاتم ده .

به این پرنده اسیر پروبالی ده تا خودش را از این قفس رهایی بخشد وطعم آزادی ورهایی را تجربه کند .

خدایا ، مرا فرصتی ده تا پاک بودن را تجربه کنم وبتوانم حتی برای یک لحظه آنچه باشم که تو می خواهی .

 

(سید مهدی شجاعی)


free b2evolution skin
6
آذر

مراتب عزاداری

مرتبه اول عزاداري

در اين مرتبه عزادار فقط در قلب خود از مصيبت وارده بر سيّدالشهدا(ع) غمگين و ناراضي است؛ بدون اينكه غم و نارضايتي خود را معمولاً بروز دهد. اين مرتبه كمترين درجه عزاداري است؛ و پايين تر از آن، مرتبهء دشمنان حضرت است يعني مرتبه اي كه شخص به مصيبت هاي حسيني اگاه شود و ناراحت نگردد و به آن راضي باشد. درباره اين گروه در زيارت وارث چنين مي خوانيم:

لَعَنَ اللهُ اَمَّةً قَتَلَتْكَ وَ لَعَنَ اللهُ اُمّةً سَمِعَتْ بِذلكَ فَرَضِيَتْ بهِ

خداوند لعنت كند امّتي را كه تو را كشتند و به تو ظلم كردند؛ و خداوند لعنت كند امّتي را كه خبر چنين جنايتي را شنيدند و به آن راضي شدند

(مفاتيح الجنان)

كساني كه در مرتبه اول عزاداري هستند، از هر دين و آييني كه باشند به خاطر اندوه قلبي شان براي مصيبت امام حسين(ع) در نزد خداوند از ثواب و پاداشي به تناسب عقيده شان برخوردار مي شوند.

عظمت مقام اهل بيت (عليهم السلام) به قدري است كه كوچكترين كاري كه براي آنها صورت گيرد، با پاداش هاي بزرگي از ناحيه آنها جبران خواهد شد. حال اگر يك كافر هم خدمتي به آنها كند يا ادبي را نسبت به آنها رعايت نمايد، چون شخص كافر در آخرت اهل نجات نيست، پاداش او را در دنيا به او مي دهند و اگر شخص، كوچكترين سنخيت و آمادگي را داشته باشد، چه بسا پاداش اهل بيت(عليهم السلام) موجب هدايت او نيز مي شود.

صفحات: 1· 2


free b2evolution skin
6
آذر

هفت پشت فرشتگان لرزید، از صدای شکستن بالت

شب، سکوت است و بازتاب غمت، آسمان آسمان بیابان است
مرگ در کوچه می وزد امشب، باز تنهایی ات پریشان است
کاسه‌های گرسنه می آیند، کودکانی یتیم و بغض آلود
دست‌های ت پُر است از ایمان، سفره امّا گرسنه نان است
شانه‌های ت پرنده زخمند، در فضای کدورتی جاری
در نگاهت ستاره ای پنهان، پشت اعماق درد سوزان است
هفت پشت فرشتگان لرزید، از صدای شکستن بالت
بازوان نحیفت، ای بانو، تکیه گاه عصای ایمان است
پشت احساس گرم نخلستان، بوی مردی غریب می آید
عطر زخم شقیقه اش گویی، بوی تاریخ رنج انسان است
کوفه در کوفه بی‌وفایی را، با غروری شکسته تاب آورد
با سکوتی که در مناجاتش، حزن داوودی نیستان است


free b2evolution skin
6
آذر

ماه و آب

مشک برداشت که سیراب کند دریا را

رفت تا تشنگی اش آب کند دریا را

آب روشن شد وعکس قمر افتاد درآب
ماه می خواست که مهتاب کند دریا را

تشنه می خواست ببیند لب اورا دریا
پس ننوشید که سیراب کند دریا را

کوفه شد علقمه،شق القمری دیگر دید
ماه افتاد که محراب کند دریا را

تا خجالت بکشد سرخ شود چهره ی آب
زخم می خورد که خوناب کند دریا را

ناگهان موج برآمد که رسید اقیانوس
تا درآغوش خودش خواب کند دریا را

آب مهریه ی گل بود و الا خورشید
در توان داشت که مرداب کند دریا را

کاش روی دل خشکیده ی ما آن ساقی
عکسی از چشم خودش قاب کند دریا را

روی دست تو ندیده ست کسی دریا دل
چون خدا خواست که نایاب کند دریا را


حمیدرضا برقعی


free b2evolution skin
6
آذر

رویت جلال

وقتی گفت مارایت الاجمیلا نفهمیدم ،پرسید نفهمیدی؟گفتم اگر نمی شناختمت می گفتم باور نکردم.فرمود کجایش را؟

سلام علی قلب زینب الصبور· سوال نمودم: از ابتدا که حرکت نمودید تا کربلا؟

· پاسخ گفت:شوق دیدار سرزمینی را داشتم که انبیا و اولیای سلف همه زیارتش کرده بودند

· پرسیدم: همان ابتدا راه بر شما بستند چطور؟

· پاسخ گفت:بارقه محبت را در چشمان حر دیدم و توبه نصوح اش و شهادت خونین اش را.

· پرسیدم: آن هنگام که لشکر لشکر خصم از کوفه می آمد و در شب تیره یاران میرفتند چه؟

· پاسخ گفت:دیدم که دویار به از صد هزار بر حسین آمدند بلی حبیب و مسلم را میگویم.

صفحات: 1· 2


free b2evolution skin
6
آذر

عباس علمدار حسین

شجاعت ‏حضرت عباس علیه السلام در میان اصحاب امام حسین علیه السلام بی‌نظیر بود، چگونگی شهادت او، و رجزهای او، و جهاد او با دست بریده، همه بیانگر اوج صلابت و شهامت او است، او تنها به سوی آب فرات رفت، و در برابر چهار هزار نفر تیرانداز قرار گرفت، صف آنها را با کشتن هشتاد نفر از آنها، در هم شکست و خود را به آب فرات رسانید.

روایت ‏شده: هنگامی که …

وسائل غارت شده از شهدای کربلا را به شام نزد یزید بردند، در میان آنها پرچم بزرگی بود، یزید و حاضران دیدند همه پرچم سوراخ و صدمه دیده ولی دستگیره آن سالم است، پرسید: این پرچم را چه کسی حمل می‏کرد؟ گفته شد: عباس بن علی علیه السلام آن را حمل می‏کرد. یزید از روی تعجب و تجلیل از آن پرچم، دو یا سه بار برخاست و نشست و گفت: «به این پرچم بنگرید، که بر اثر صدمات و ضربات، هیچ جای آن سالم نمانده جز دستگیره آن که پرچمدار آن را با دست ‏حمل می‏کرده است.(یعنی سالم ماندن دستگیره نشان می‏دهد که پرچمدار، تیرها و ضرباتی را که بر دستش وارد می‏شود تحمل می‏کرد و پرچم را رها نمی‏ساخته است.) »

صفحات: 1· 2


free b2evolution skin
6
آذر

چگونه \" نه \" بگوييم؟

براي بسياري از خانمها ” نه ” گفتن کار بسيار مشکل و دشواري است، حتي اگر وقت کافي، حوصله و تمايلي براي انجام آن کار نداشته باشند.دراينجا علل اين امر و راهکارهاي آن توضيح داده مي شود.

• ” نه ” گفتن باعث رنج کشيدن شما مي شود
شما به عنوان دختر بچه اي کوچک از همان ابتدا ياد گرفته ايد که ملاحظه اطرافيان خود را بکنيد و دوست نداريد که هيچ کس را مايوس و سرد کنيد. اما “نه” گفتن را امتحان و اين احساس رنج را تحمل کنيد.

• ” نه ” گفتن باعث آزار خود شما مي شود
شما خودتان را به عنوان دوستي با وفا، مادري خوب و همکاري صادق تصور مي کنيد. با توجه به اين نکته، خيلي زشت و زننده خواهد بود، اگر خواهشي را رد کنيد يا از انجام آن امتناع ورزيد.

• ” نه ” گفتن باعث مي شود که شما از چشم ديگران بيفتيد
در چنين حالتي شخصيت شما خدشه دار مي شود و در نهايت، مردم شما را کمتر دوست دارند و تحسين مي کنند.

• ” نه ” گفتن خطرناک است
فرد با ” نه ” گفتن براي خود دشمن مي تراشد. پيامد اين موضوع مي تواند بر روي درآمد و حقوق، جوٌ خانوادگي يا ارتباطات همسايگي شما تاثير منفي داشته باشد.
واضح است که شما خواستار روندي عادي و به دور از هياهو در زندگي هستيد و ترجيح مي دهيد که از گفتن يک ” نه ” خشک اجتناب کنيد. بنابراين، يا شما بله مي گوييد و بعد از آن از دست خود عصباني مي شويد. يا اينکه دروغي مصلحتي مي گوييد که با اين کار در کوتاه مدت، جوٌي مساعد ايجاد مي کنيد، اما در دراز مدت، خودتان را بيشتر تحت فشار احساس مي کنيد. خيلي راحت به خود بگوييد: ” نه ” گفتن مشکلي را ايجاد نمي کند!
اين کار، حس خودباوري شما را تقويت مي کند، از شما محافظت و از هدر رفتن وقت و نيروي شما جلوگيري مي کند. حتي وخامت پيامدهاي آن معمولاً کمتر از آن چيزي است که شما تصور مي کنيد. انجام اين کار به همراه آشنايي با ترفندهاي روان شناسي که با آنها شما مي توانيد اثرات منفي ” نه ” گفتن را تا حد زيادي خنثي کنيد، بسيار موثرتر خواهد بود.
در زير چند نکته روان شناسي ارائه مي شود تا بتوانيد ” نه ” بگوييد.
1. در سالن غذاخوري محل کار کسي از شما مي پرسد: مي توانم اينجا بنشينم؟ ” به طور معمول جواب شما چنين است: خواهش مي کنم بفرماييد، اما توجه داشته باشيد که شما با اين پاسخ عموماً موافقت خود را براي شروع آشنايي با اين فرد اعلام مي داريد و در چنين حالت خاصي شما مجبوريد که ديگر مطابق خواست او رفتار کنيد.
2. رئيس يک شرکتي، يکي از کارمندان خانم شرکت را براي صرف غذا دعوت مي کند. آن خانم در جواب مي گويد: ” براي اين دعوت از شما متشکرم، اما من براي خودم قانوني را در نظر گرفته ام که مسائل کاري و شخصي را به طور جدي از همديگر جدا کنم. ” او با اين پاسخ به طور صريح، دعوت رئيس شرکت را رد نمي کند، بلکه هنجار کلي و عرف جامعه را يادآوري مي کند.
3. يکي از همکاران شما که ترجيح مي دهيد، با او بيشتر کار کنيد، به شما پيشنهاد مي دهد که همديگر را ” تو ” خطاب کنيد. شما در پاسخ مي گوييد: “متشکرم، من اين پيشنهاد را خيلي مطبوع و دلپذير مي بينم، اما من وقتي خودماني صحبت مي کنم، احساس بدي پيدا مي کنم. بنابراين، فکر مي کنم که بهتر است همانند سابق همديگر را ” شما ” خطاب کنيم.” شما با اين جواب نشان مي دهيد که انگار براي خودماني شدن مشکلي داريد.
4. در نظر بگيريد که مي خواهيد به يک کنسرت بزرگ موسيقي برويد و رئيس شما از شما خواهش مي کند که آن روز را بيشتر از معمول در محل کار بمانيد و اضافه کاري کنيد. شما در جواب مي توانيد بگوييد: ” مسلم است که کار براي من ارجحيت بيشتري دارد.اما اين بار من يک قرار ملاقات مهم دارم که به سختي مي توانم آن را لغو کنم. در صورت امکان انجام کار را به زمان ديگري موکول کنيد. من مي توانم امشب مقدمات کار را فراهم کنم و فردا زودتر در محل کار حاضر شوم. ” با اين حرف، شما در هر مقام و منزلتي که هستيد، قرار خواهيد داشت و با اين کار، ارتباط خود را با رئيس خود حفظ مي کنيد. به اين ترتيب، هم احساس خوبي را به رئيس خود القاء مي کنيد و هم بزرگواري و بزرگ منشي خود را نشان مي دهيد.
5. مادر جواني از شما تقاضاي کمک مي کند که کالسکه بچه اش را از روي پل عابر پياده رد کنيد. شما مي دانيد که اگر اين کار را بکنيد، يکي ديگر از مهره هاي کمر شما جا به جا مي شود. مي توانيد بگوييد: ” خيلي متاسفم، من کمر درد شديدي دارم،اما مي توانم از آن آقاي جواني که آنجاايستاده است، بپرسم که آيا مي تواند به شما کمک کند. ” با اين پاسخ، شما به گونه اي رفتار مي کنيد که چون مشکل شديد بدني داريد، نمي توانيد کمک کنيد.

برگرفته از مجله خانواده


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم