آه از غم مولا
قلم را وادار به نوشتن می کنم اما چون اسب سرکش و رمیده مرا یاری نمی دهد، بر او التماس میکنم اما چون معشوق متکبر از من رخ بر میگرداند، برای او دلیل و برهان می آورم ولی با سفسطه و مغالطه مرا بر زمین میزند، او را به فاطمه قسم میدهم تا اینکه رضایت میدهد برایم از فاطمه بنویسد:
من از نوشتن درباره چنین نوری قاصرم، کمرم می شکند از اینکه نمی توانم سنگینی واژه هایی که در درکم نمی گنجد را تحمل کنم. فاطمه لیله القدر است،فاطمه . . .
چه بگویم وقتی که درک و فهم مرا قادر به شناخت چنین بانویی نیست، چه بر صفحه آورم وقتی که دلم به خاطر دل شکسته اش شکسته است . . .با خودم میگویم از مظلومیتش بگویم ، از سفارشهایی که نبی اکرم(ص) در حق او نمود و کسی به آنها عمل نکرد، از آن سیلی ای که در مقابل چشمان حسن (ع) بر صورتش نشست، از میخی که در پشت در بر سینه اش نشست، از مهاجر و انصاری که اورا در حمایت از ولایت یاری ندادندو از ظالمانی که فدک ، یادگار او از پدر را غصب کردند… از لحظه ای که علی بر نبودنش گریست.
نوشته: مرضیه حیدری

امام علی علیه السلام :
خَيرُ العُلومِ ما أصلَحَكَ؛
بهترين دانشها، دانشى است كه تو را اصلاح كند.
غرر الحكم، ح4962
ممنون از پیام زیباتون به امیدآنکه همه طلاب دست نوشته های خود را در وبلاگ مدارس قرار بدهند ولذت خواندن را به دیگران هدیه نمایند
موفق باشید
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب