3
اردیبهشت
حرف دل حضرت زینب (ص) با مادر
بخش سوم
اگر چه موقت دست از علی برداشتند و رهایش کردند .
وتو تا پدر را به خانه نیاوردی ، نیامدی . ولی چه آمدنی ، روح وجسمت غرق جراحت بود .
و من نمی دانم کدام توان ، تو را برپا نگاه داشته بود.
تو از علی خسته تر ، علی از تو خسته تر . تو از علی مظلوم تر ، علی از تو مظلوم تر .
هر دو به خانه آمدید ولی چه آمدنی .
تو چون کشتی شکسته پهلو گرفتی .
قبول کن که غم عاشورا هر چه باشد ، به این سنگینی نیست .
پدر به هنگلم تغسیل ، روی تو را خواهد دید و بازوی تو را و پهلوی تو را .
و پدر را از این پس هزار عاشوراست.
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب