خوش خبر پیک سحر آمد وسوغاتم داد
ک سال ،نه یک عمر زخود بی خبرم
خوش خبر پیک سحر آمد وسوغاتم داد
چون خمار سحر نیمه شعبان بودم
جلوه ماه خدا خلوت اوقاتم داد
عطر مهمانی محبوب دهد بوی حسین
خطبه ناب نبی وعده روضاتم داد
حاجتم بود که همسر دلدار شوم
ماه مهمانی دلبر همه حاجاتم داد
خاک را پاکتر از چشمه خورشید بین
بوتراب است که منزل به سماواتم داد
هیچ کس از دم سردم به دعا راه نداشت
نفس گرم علی سوز مناجاتم داد
دلبرم لذت وعیش وخوشی دنیا را
از دلم برد به دل معدن خیراتم داد
بس که دلباخته ماه شب چارده ام
ماه نو آمد وامضای ملاقاتم داد
بود وامانده دلم بی کس وآواره شهر
روضه کرببلا راه به میقاتم داد
عطش روزه مرا برد به صحرای عطش
ساقی تشنه لبان درس مواساتم داد
ای هلال مه نو!از مه زینب چه خبر ؟
که هلالت خبر از کوفه و شا ماتم داد
محنت دختر سلطان به خدا پیرم کرد
پیرویرانه نشین ره خراباتم داد
ناشناس