31
اردیبهشت

زیر باران


یا صاحب الزمان الغوث الأمان

دخترکی را تصور کن زیر باران که نه پدر دارد نه مادر چشمان و دستان و قلبش، تنها به برگی گره خورده که قطره ها به آرامی رویش سر می خورد و در یک جمله زرق و برق آن است که تمام دنیایش است و هم مظلوم است و هم گیر کرده در کودکی اش، گناه دارد، این طور نیست؟
حالا دخترک را رها کن و کمی به خودت بنگر اولاً یتیم شدیم از کسی که خوبمان را می خواهد و یکه و تنها در زیر باران اسیدی، جدا افتاده از صراط مستقیم رها شدیم و تازه اگر می فهمیدیم که چقدر عقب افتاده ایم و چقدر از قافله دوریم خوب بود. این را که بسیار واضح است را هم نمی فهمیم و در زرق و برق بازیچه های دنیا مانده ایم، بهتر بگویم هم مظلومیم و هم گیر کرده در کودکی ،گناه داریم، نه!


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...