21
اسفند

شهید مرتضی چوبداری

در حالي كه از دور مي‌آمد، مي‌خنديد. وقتي به ما نزديك شد، يك آيينه و يك شيشه عطر از جيبش بيرون آورد و به ما داد و گفت: «دوستان، من اين بار شهيد مي‌شوم؛ اين يادگاري را از من قبول كنيد تا هر وقت چشمتان به آن‌ها افتاد، به ياد من بيفتيد.» ما گريه كرديم و گفتيم: اين چه حرفي است كه مي‌زني؟ شهيد در جواب گفت: راست مي‌گويم؛ من اين بار شهيد خواهم شد. همان‌طور كه گفته بود، در حال خنثي كردن مين، به آرزوي ديرينه‌اش رسيد.

طلبه شهيد مرتضي چوبداري
منبع : برگرفته از پايگاه شهداي روحاني سراسر كشور
منبع کلام شهدا:اسك دين


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...