12
مرداد

صاحب مهربانی

﴿ قَالُوا يَا أَبَانَا اِسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ ﴾


برادران يوسف
و آن هنگام كه برادران يوسف از كرده¬ي خويش پشيمان شدند، به نزد پدر آمده، طلب بخشش كردند كه پدرجان! براي ما استغفار نما؛ ما خطا كاريم؛ اما من پدري را سراغ دارم كه پيش از خواست ما برايمان استغفار مي¬كند.
پدر جان! مي¬دانم كه چه¬قدر دلت را شكستم؛ چه¬قدر تنهايت گذاشتم؛ چه¬قدر از يادت بردم و چه بي وفا فرزندي بودم برايت. به هركسي فكر كردم جز به تو؛ به ياد هر كسي بودم جز تو و فراموش كردم كه: «اَلقَلْبُ حَرَمُ اللهِ فَلا تُسْكِنْ حَرَمَ اللهِ غَيْرَ اللهِ» : «قلب حرم خداست و نبايد كسي را جز او در آن راه داد.»
و فراموش كردم كه: ﴿ ما جَعَلَ اللهُ لِرَجُلٍ مِن قَلْبَينِ في جَوفِهِ…﴾
و شنيدم كه براي شيعيانت استغفار مي¬كردي كه خداوندا! از تقصير شيعيان ما بگذر كه آنان به اتكاء محبّت و ولايت ما گناه مي¬كنند. خدايا! اگر گناهانشان در رابطه با توست، تو از آنان چشم پوشي كن كه ما (از آن¬ها) راضي شديم … . و من باز حرمت¬ات نگاه نداشت؛ اما پدرم! تنها ياورم! تو خود خوب مي¬داني كه من جز تو كسي را ندارم؛ اگر هر خطا و اشتباهي نمايم، باز هم فرزند تو ام!
فرزندي كه به جرم و خطايش از خانه¬ بيرون كرده باشند، شب هنگام راهي جز بازگشت به منزل پدر ندارد.
من هم جز خانه¬ي تو پناهگاهي ندارم و با هر خطا و اشتباهي دوباره بايد به سوي تو بازآيم؛ اما…
خدايا! از تو مي¬خواهم كه ياري¬ام كني تا قدرش بشناسم و حرمت¬اش نگه¬دارم و با نيّتي صادقانه به سويش گام بردارم و خود را در آغوش پر مهر و پدرانه¬اش بيفكنم … آمين!

نوشته ای از خانم جوادی


free b2evolution skin
نظر از: موسسه آموزش عالی حوزوی معصومیه (خواهران) [عضو] 

با سلام
ممنون و موفق باشید

1391/05/22 @ 11:12


فرم در حال بارگذاری ...