مصاحبه با سرکار خانم قیاسی در مورد شهید گمنام مهمان مدرسه علمیه حضرت زینب سلام الله علیها
- سرکار خانم قیاسی هدف و انگیزه شما از آوردن یک شهید به حوزه و دفن آن چیست؟
ما از قبل به سپاه درخواست داده بودیم که شهید گمنام را به مدرسة ما بیاورند تا اینکه مراسم وداع با شهید را در مدرسه داشته باشیم، سپاه هم با درخواست ما موافقت کردند و یکی دوبار شهید گمنام به مدرسة ما آوردند و ما دیدیم که این برای طلاب ما اثر روحی زیادی به دنبال دارد و اصلاًحال و هوای مدرسه را عوض می کرد بعد از آن با یکی از مسئولین صحبت کردیم که آیا ما می توانیم یک شهید گمنام را در مدرسه داشته باشیم گفتند درخواست کنید انشاء الله که موافقت می کنند و درواقع هدف اصلی ما با آمدن شهید این بود که همه ما از این قضیه تأثیر بگیریم صبح که وارد مدرسه می شویم هر کدام یک صلوات برایش بفرستیم تا وجود ما با نور این شهید نورانی بشود از طرفی انسان جایزالخطا است ممکن است یک اشتباهی کند یک غیبتی یک معصیتی ولی دیدن این جایگاه و مقبره شهید یاد آوری است برای حواس جمعی و همچنین محیط از یک معنویت و پاکیزگی و قداست بیشتری برخوردار می شود تمام هدف ما همین بوده و امروز که دیگر ما در موقعیت این قضیه قرار گرفتیم به این نتیجه رسیدیم که واقعاً اگر این شهید گمنام را در جای دیگری می بردند مثلاًگلزار شهدای خلدبرین و دفن می کردند مسلماً تنها پنج شنبه ها که مردم برای زیارت اهل قبور خود می روند به زیارت قبور این شهدای گمنام هم می روند و شاید هم برای شهدای گمنام آن طور که برای قبور شهدای خودشان می روند وقت نگذارند اما وقتی که این شهید در محیط مدرسه قرار می گیرد انشاء الله هر روز ، هفته ، حدود حدود 800 طلبه ی مدرسه برای این شهید صلوات می فرستند هم صبح از کنار مقبره شهید عبور می کنند و هم ظهر هنگام خروج باید از کنار مقبره عبور کنند و اگر همه این 800 طلبه هم توجه نداشته باشند نصف این جمعیت هم که توجه داشته باشند و یک صلواتی بفرستند و یک دستی به روی قبر شهید بگذارند و فاتحه ای بخوانند من مطمئن هستم که برکاتی که از حوزه علمیه برای شهید جاری می شود و از او هم به ما خیلی بیشتر است از جاهای عمومی دیگر و برنامة ما این است که در طول هفته طلاب در کنار شهید حضور داشته باشند و پنج شنبه ها و جمعه ها که تعطیل است برای همسایه ها و کسانی که دوستدار شهدا هستند وبرای عموم مردم قرار دهیم تا به زیارت این شهید بیایند و از خدا و خود شهید می خواهیم که به ما کمک کنند تا به نحو شایسته آن چنان که مقتضای جایگاه این شهید است قدم برداریم و انشاء الله ما هم از نورانیت این شهید بهره ببریم و امیدواریم که در آینده ای نزدیک بنیاد حفظ آثارمجدداًبه ما زنگ بزنند و یک شهید دیگر را به مدرسه ما بدهند. من به حفظ آثار هم گفتم حضرت زینب (س) دو پسرش شهید شدند و این مدرسه اش هم دو پسر می خواهد انشاء الله که در آینده ای نزدیک با این برنامه موافقت کنند.
- برای رسیدن به هدفتان چه مقدماتی را انجام دادید؟
حدود یکسال و نیم پیش بود که ما طی نامه ای از بنیاد حفظ آثار دفاع مقدس درخواست کردیم که به ما پنج شهید بدهند تا در مدرسه ی حضرت زینب(س) دفن کنیم. و از طرفی دیگر نامه ای هم به مدیریت استانی حوزه ی علمیه فرستادیم و نظر آنها را خواستار شدیم ولی بعد از اینکه بنیاد حفظ آثار مکان مدرسه را دیدند با این درخواست ما موافقت نکردند وگفتند فضای شما کوچک است طبیعتاًموضوع برای ما منتفی شد. بعد از مدتی سرکار باقر زاده که مسئول تفحص شهدا هستند برای بازدید مدرسه آمدند و بعد از آن موافقت کردند و تقریباًآخر شهریور ماه بود و ما بسیار خوشحال شدیم تصمیم بر این شده که سه شنبه 9 مهر از طریق هواپیما شهید از تهران به یزد منتقل شود و چهار شنبه 10 مهر مراسم شب وداع با شهید را در حسینیه ثار الله داشته باشیم و پنج شنبه 8 صبح 11 مهر ماه شهید بزرگوار از سپاه پاسداران واقع در بلوار شهید صدوقی به سمت مدرسه علمیة حضرت زینب(س) تشییع خواهد شد.
- از روزی که مطلع شدید قرار است شهید به مدرسه بیاید چه تأثیراتی برای شما داشته است؟
واقعیت از روزی که فهمیدم که به ما شهید می دهند خیلی خیلی خوشحال شدم ولی یک گوشه ی دلم نگران بودم که یک وقت با آمدن شهید ما را غفلت نگیرد و برای ما عادی نشود همه ی دغدغه ی فکری من این است که شهید در مقابل چشم ما عادی نشود و لازمه آن هم این است که همة ما مسئولین در درجه اول حواسمان به شهید باشد اگر ما بی توجهی کنیم مسلماً طلاب هم همین وضعیت را پیدا می کنند اگر ما توجه داشته باشیم که این شهید مال من قیاسی مدیر مدرسه که نیست و این شهید تا قیامت قبرش در اینجا است و همین طور نسل در نسل که می آید سفارش ما این است که کمک کنند که این شهیدی که سال های سال غریب بوده و در قسمت طلائیه و در سن 19 سالگی به شهادت رسیده و الان که به شهر ما می آید و در جمع طلاب قرار می گیرد امیدواریم همیشه درمسیرش باشیم و من تو این شبها خیلی باهاش حرف زدم و مرتب می گویم که خلاصه ما می خواهیم یک حرکتی کنیم که زیبنده تو باشد. و در جایگاه و موقعیت شهدا خدشه وارد نشود و خودت کمک کن که ما این مراسم را به نحو شایسته برگزار کنیم .
- و در آخر:
من می خواهم از مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران قم و معاونت فرهنگیان کمال سپاس ر ا داشته باشم علیرغم اینکه مطمئن بودم که آنها با آمدن شهید به مدرسه مخالفت نمی کنند و بلکه خوشحال هم بشوند اما گاهی هم با خودم می گفتم شاید که بنا به دلایلی با این مسئله مخالفت کنند اما خدا را شکر بسیار استقبال کردند و خوشحال شدند و فقط سفارش کردند که خیلی با شکوه برگزار شود و تلاش ما این است که به نحو شایسته در این مراسم حضور پیدا کنیم و ما برنامه های فضا سازی را از همین الان شروع کردیم و فضای مسیر تشییع فضای کوچه و مدرسه همه این ها را برنامه ریزی کردیم و قرار است مراسم سوم ، هفتم، و چهلم و سال هم بگیریم. و بعد از سال هر سال سالگرد هم می گیریم و با حضور مردم برنامه های خاصی را در سالن اجتماعات برگزار کنیم. و با خدای خودم و این شهید عهد می بندم که در حد توانم اضافه تر برای این شهید تلاش کنم.
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب