22
آبان

20آبان روزخانواده

وقتی تقویم روز امسال را ورق می زنی ، به ۲۰ ابان که می رسی در زوایای ذهنت، تلالو خانواده است که توجهت را به خود جلب می کند. خانواده همان سرو سرافراز سر به فلک کشیده است که سایه هایش سرپناهی است برای لحظات شیرین و به یاد ماندنی.
خداوند رحمان آن هنگام که بشر را خلق نمود از عشق و محبتش در او دمید و در ذاتش نهادینه کرد . آدم و حوا خلق نمود تا این زوج در کنار هم به آرامش برسند و راه کمال را طی کنند و بعد بقای نسل و … تشکیل بنیان مستحکم خانواده.

خانواده از ابتدای آفرینش رکن و پایه خلقت بوده و هست و ظهور اسلام رایحه ای آورد برای بقای خانواده.

در دین مقدس اسلام و مکتب انسان سازش در مقایسه با ادیان دیگر بیشترین عنایت، توجه، احترام، پاکی و تعالی خانواده را به این نهاد مقدس داده شده است و بزرگانش آن را کانون تربیت و رحمت عنوان نمودند و سعادت و شقاوت جوامع بشری را وابسته به این نهاد می دانند و شقاوت جامعه بشری وابسته به تربیت صحیح آن خانواده است.

در دین اسلام هدف از تشکیل خانواده را تامین کردن نیازهای معنوی، عاطفی، روحی، مادی، انسان برای رسیدن به آرامش و سکون می دانند که دستیابی به این اهداف، نیازمند توجه جدی به خانواده و پیاده کردن قوانین مربوط به آن است که با رعایت هر یک از این وظایف محیط خانواده، محیطی پر بار و سالم و رو به ترقی خواهد بود.

از آنجایی که خانواده به عنوان مهمترین نهاد اجتماعی در جامعه مورد توجه اندیشمندان و صاحبنظران بوده است، شورای فرهنگ عمومی از سال ۸۶ روز ۲۵ ذی الحجه را که سالروز نزول آیه مبارکه” هل اتی …” در سوره “الانسان” راجع به خانواده و استحکام پایه های آن است را روز خانواده نامگذاری نمود و در تقویم رسمی کشور درج گردید.

در سطح جهانی هم ، در ۲۰ سپتامبر ۱۹۹۳ سازمان ملل سال ۱۹۹۴ را سال جهانی خانواده و این روز را روز جهانی خانواده نامید.

روز خانواده فرصت مناسبی است برای بررسی مشکلات و مسایل آن، اطلاع رسانی و مشاوره و صدها مورد اجتماعی و نیز آگاهی و شناخت از این بنیان محبوب و بررسی مشکلات و مسایل آن .
بی شک هدف از خلقت بشر رسیدن به سعادت والاست و بس و برای رسیدن به این مهم باید در محیطی آرام و مطمئن که سرشار از عشق و محبت و صمیمیت است رشد کنیم.

تربیت و عواطف انسانی به عنوان مهمترین اصل نظام انسانی از خانواده سرمنشاء می گیرد و نقش محوری زن به عنوان محور عاطفه و نقش تربیتی نباید از دیده ها پنهان بماند. از آنجایی که خانواده واحد بنیادین و اساسی جامعه و قانون اصلی رشد و تعالی انسان است باید مسوولین ذیربط شرایطی را در جهت تسهیل تشکیل خانواده فراهم آورند و با آگاهی و حمایت از قداست خانواده، جامعه را به سمت و سوی ارزش های انسانی و الهی سوق دهند.

امید آنکه در این روز بهانه ای باشد تا به حفظ به این بنیان مستحکم خانواده بیشتر بپردازیم که سلامت جامعه در سلامت خانواده و ترقی و تعالی جامعه در سلامت خانواده است و بس.


free b2evolution skin
22
آبان

از روز خانواده چه میدانید؟

از سال 86 روز 25 ذیحجه به عنوان روز خانواده و تکریم بازنشستگان در تقویم رسمی کشور درج شده است

علت انتخاب این روز شأن نزول آیه «هل اتی» در سوره الانسان که راجع به خانواده و استحکام پایههای آن است، عنوان شده است. سوره هل اتی در روز 25 ذیحجه در شان اهل بیت پیامبر (ص) نازل شد که پس از سه روز روزه و انفاق افطار خود، از طرف خداوند اطعام شدند.
اين روز رو به همه خانواده هاي گل سفره خونه و بخصوص بازنشسته ها تبريک ميگم اميدوارم دوران بازنشستگي توام با آرامش و شادي داشته باشين


free b2evolution skin
21
آبان

ثواب سجده بر خاک تربت امام حسین (علیه السلام)

معاویة بن عمار گوید:امام صادق(ع) دستمال (بقچه) زردی از دیبا داشت که تربت امام حسین(ع) در آن بود و هنگام نماز آن را بر سجاده خویش می‏ریخت و بر آن سجده می‏کرد و می‏فرمود:سجده بر تربت حسین(ع)، (حجا های هفت گانه را از بین می برد)هفت پرده (آسمان) را می‏شکافد (و نماز را به درجه قبول می‏رساند).(1)

مراد از حجاب های هفت گانه در ثواب سجده بر خاک تربت امام حسین (علیه السلام)چیست؟


مراد از حجاب‏های هفتگانه، طبق آیات و روایات متعدد، مانعین صعود و قبول اعمال انسان در آسمان‏های هفتگانه است.
قرآن مجید در سوره‏های فصّلت و طلاق و نوح و ملک و نبأ از آسمان‏های هفتگانه سخن می‏گوید، چنان که در سوره ملک آیه دوم می‏فرماید:"الذی خلق سبع سموات طباقاً؛ خدایی که هفت طبقه آسمان آفرید".
نیز در سوره نبأ آیه دوازدهم می‏فرماید:"و بنینا فوقکم سبعاً شداداً؛ بر فرازتان هفت آسمان استوار برافراشته‏ایم".
در روایتی از بحارالانوار، معاذ بن جبل از پیامبر گرامی حدیث مفصّلی را نقل می‏کند که به این شرح است:

معاذ بن جبل گوید:حدیثی را از پیامبر(ص) شنیدم که اگر این حدیث را حفظ کنی، به تو نفع خواهد داد. فرمود:
همانا خدای سبحان قبل از آن که آسمان‏های هفتگانه را خلق کند، هفت فرشته را خلق کرد. سپس در هر آسمانی، ملکی را قرار داد که بر در ورودی این طبقات آسمان‏ها قرار گیرند تا حافظان عمل انسان، عمل او را از صبح تا غروب یادداشت کنند.
سپس حافظان و نگهبانان انسان، عمل او را بالا می‏برند. برای این عمل نوری است همانند نور خورشید، تا این که به آسمان دنیا می‏رسد.
در این جا است که جلوی عمل انسان گرفته می‏شود، که این خود یک حجاب از حجاب‏ها و پرده‏های هفتگانه آسمان‏ها است.
در اینجا به عمل انسان دستور ماندن می‏دهند.
پس اگر صاحب این عمل، دارای گناهی باشد، مثلاً غیبتی کرده باشد، فرشته غیبت مانع ورود این عمل به طبقات و حجاب‏های دیگر آسمان می‏شود و می‏گوید که این را خدای سبحان به من امر فرموده است. ممکن است این عمل به آسمان دوم برسد که در آن جا هم ملکی است که اگر صاحب این عمل با عملش قصد دنیوی داشته است، باز مانع بالا رفتن این عمل به طبقه سوم آسمان می‏شوند، مگر این که این عمل با صدقه و نمازی همراه باشد.
همین طور تا آسمان هفتم، در هر طبقه ملکی است که اگر خدای ناکرده، انسان عجب یا حسد یا بی رحمی و امثال آن را در دنیا داشته باشد، جلوی اعمال گرفته می‏شود.(2)
بنابراین اگر کسی بر تربت امام حسین(ع) از روی اخلاص و ایمان سجده کند، حجاب‏ها و پرده‏های هفتگانه آسمان را کنار می‏زند و عمل خود را به آسمان هفتم و مرتبه قبول خدای سبحان می‏رساند.

پی‏نوشت‏ها:
1 - معارف و معاریف، ج‏3، ص 523 - 533.
2 - علامه محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج‏67، کتاب ایمان و کفر، حدیث 20، ص 246 - 248، چاپ بیروت.

http://almaktab.ir/thread-374.html


free b2evolution skin
20
آبان

سخنرانی آیت الله ابوترابی در حوزه ی ما

آیت ابوترابی یک روز به مدرسه ما تشریف آوردند وچشمان مارا به دیدارشان روشن کردند ایشان  کسی  هستند که سالها عمرشان را در راه تعلیم وتربیت اسلام گذرانده ا ندوما همه مدیون ایشانیم .

سخنرانی ایشان در مورد رجعت در زمان ظهور امام زمان بود که خلاصه ای از آن را اینجا آورده ایم:

«رجعت یعنی زنده شدن بعداز مرگ ،اما قبل از قیامت و در زمان ظهور حجت بن الحسن(ع) .تشیع به این امر اعتقاد دارند و دلایلی در جهت ادعای حرف خود ارائه میکنند اما(برخی ) به این امر معتقد نبوده و سر این مسئله به ما خورده میگیرندو سرزنشمون میکنند…
برای رجعت دلایل قرآنی ، روایات و بحث فلسفی .. وجود دارد. به عنوان مثال در بخشی از دعای جامع کبیر به این امر اشاره شده یا در برخی آیات قران نیز همچنین ، که سوره های نمل و حشر از ان جمله اند. در ایه ای امده «در روز قیامت همه را محشور میکنیم » ودر ایه ای دیگر امده «ما از هر امتی گروهی را محشور میکنیم» درقرآن تنا قضی وجود ندارد و این اختلاف مربوط به این است که ایه اول به برانگیختن همه انسانها در روز قیامت اشاره میکند در حالی که ایه ی دیگر به زنده شدن عده ای در هنگام ظهور آقا اشاره دارد.در جایی دیگر از قران امده«ما پیامبران را در زندگی دنیا و اخرت یاری خواهیم کرد» با توجه به اینکه ایشان در طول دوران زندگیشان بسیار مورد آزار و اذیت مردم قرار گرفته اند درمیابیم که این آیه به رجعت پیامبران در هنگامه ظهور اشاره دارد.
اما چه کسانی شامل این امر میشوند ؟ ایا همه یا افراد خاصی را شامل میشود؟ بله، در عالم رجعت 2گروه زنده میشوند 1.گروهی از مؤمنان خالص 2.گروهی از کافران وظالمان
افراد مؤمن که به دلیل دوره کوتاه زندگی وشرایطی که داشته اند نتوانسته اند مدارج عالی کمال را طی کنند برمیگردند تا این مسیر را طی کرده به کمال برسند وگروه کافران و ظالمان برمیگردند تا انتقام ستمدیدگان از آنها گرفته شود . بنابراین هدف از رجعت این 2گروه، تکمیل حلقه تکاملی افراد مؤمن وبه کیفر رساندن افراد کافر میباشد.
در روایتی ذکر شده است:« از میان کسانی که رجعت میکنند افرادی که در زندگی قبل از رجعت به شهادت رسیده اند به مرگ طبیعی میمیرند و کسانی که به مرگ طبیعی مرده اند به مقام شهادت نائل میشوند» امام رضا (ع) از امام مجتبی (ع) نقل کرده اند که «از خاندان ما اهل بیت نیست کسی، مگر اینکه یا به ضرب شمشیر یا بوسیله سم به شهادت میرسد» این حدیث اشاره به شهادت امام زمان(عج) دارد و از آنجا که شهادت ایشان در میدان جنگ نمیباشد غسل و کفن میشوند و این کار بدست امام حسین (ع) انجام میگیرد و نشان دهنده اینست که امامان رجعت خواهند داشت و در دوران حیات مجددشان،برای سالهای طولانی حکوت خواهند نمود.
اما در روایات به اسامی افرادی که رجعت خواهند داشت اشاره شده است . آمده است که حضرت عیسی (ع) به همراه 800 مرد و 400 زن از بهترین افراد زمین فرود می ایند.
از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمودند« ای مفضل تو و 44 مرد دیگر برای یاری امام زمان رجعت میکنید» از این 44 نفر 7 نفر از اصحاب کهف ،27 مرد از قوم حضرت موسی (ع)و بقیه شامل ابوذر،مقداد، مالک اشتر، سلمان و…میباشند.
تعدادی از یاران امام زمان (عج) زن میباشند که از این میان میتوان به سمیه مادر عمار ،ام ایمن کنیز حضرت زهرا(س) ، ارایشگر دختر فرعون و…اشاره کرد»
و نکته آخر اینکه :کسی که40 صبح دعای عهد بخواند اگر بخواهد، او را در زمان رجعت زنده خواهند کرد.»»
این بود خلاصه ای از سخنان حاج اقا ابوترابی . در پایان، نماز ظهر به امامت ایشان به جماعت برگزار گردید.
«با آرزوی توفیق روزافزون ،تن درستی وعاقبت بخیری برای ایشان»

اندیشه


free b2evolution skin
19
آبان

زکات در رکوع با حضور قلب نمى سازد!

زکات در رکوع به دست حضرت علی (ع) با حضور قلب نمى سازد!

با توجّه به حضور قلبى كه على (عليه السلام) به هنگام ذكر و ياد خدا بطور كلّى، و به هنگام نماز بالخصوص داشت، كه غرق در صفات جلال و جمال الهى مى گشت و هيچ توجّهى به غير خدا نداشت، بگونه اى كه عمليّات جرّاحى و خارج نمودن پيكان تير، كه در حال عادى و غير نماز بر على (عليه السلام) سخت و دشوار بود، به هنگام نماز انجام شد(1) و در زمانى كه آن حضرت بسان عارفى دلسوخته فانى در خداوند شده بود و به هيچ چيز جز او توجّه نداشت، پيكان تير را خارج ساختند. با توجّه به اين حضور قلب فوق العاده، چگونه على (عليه السلام) به هنگام نماز به سخنان سائل توجّه كرد و در ركوع نماز به او كمك كرد؟! خلاصه اين كه، اين مسئله با آن حضور قلب جامع و كامل على (عليه السلام) در نماز سازگار نيست.

جواب : اوّلا : سائل پس از نا اميدى از دريافت كمك، در راز و نياز با خدا، شكوه و گله خويش را با نام خدا شروع كرد: «اَللّهُمَّ اشهد …; خدايا تو شاهد باش» بنابراين، اين نام خدا بود كه توجّه على را به سوى سائل جلب كرد و اين، منافاتى با حضور قلب و توجّه به خداوند در نماز ندارد.

ثانیا: مگر مأموم در نماز جماعت صداى مكبّر، يا امام را نمى شنود و از او تبعيّت نمى كند؟ اگر نمى شنود، چگونه مى تواند به همراه او نماز را اقامه كند؟!و اگر مى شنود، پس در هيچ نماز جماعتى حضور قلب وجود ندارد؟!

ثالثاً : آيا شنيدن صداى سائل، با توجّه به اين كه در احاديث از او به رسول خدا تعبير شده، اشكالى دارد؟ شنيدن صداى فرستاده خدا، چه منافاتى با حضور قلب دارد؟( در حديثى از امير المؤمنين (عليه السلام) آمده است كه: «مسكين فرستاده خدا به سوى شماست، هر كس او را رد كند خدا را رد كرده است و هر كس به او چيزى بدهد، گويا به خداوند داده است!» (وسائل الشّيعة، جلد 6، ابواب الصّدقه، باب 23، حديث 11)

رابعاً : آيا شنيدن صداى مظلوم و برطرف كردن مشكل او، حتّى در نماز، عبادت نيست؟اگر عبادت است و على (عليه السلام) مجذوب آن شده و آن را انجام داده، نه تنها كار آن حضرت اشكال نداشته، بلكه عبادت در عبادت محسوب مى شود.

آنچه اشكال دارد پرداختن به خويشتن به هنگام نماز است، امّا پرداختن به نيازمند مظلوم، كه عبادت محسوب مى شود، اشكالى ندارد.اين كار با حضور قلب نمى سازد!

با توجّه به حضور قلبى كه على (عليه السلام) به هنگام ذكر و ياد خدا بطور كلّى، و به هنگام نماز بالخصوص داشت، كه غرق در صفات جلال و جمال الهى مى گشت و هيچ توجّهى به غير خدا نداشت، بگونه اى كه عمليّات جرّاحى و خارج نمودن پيكان تير، كه در حال عادى و غير نماز بر على (عليه السلام) سخت و دشوار بود، به هنگام نماز انجام شد(1) و در زمانى كه آن حضرت بسان عارفى دلسوخته فانى در خداوند شده بود و به هيچ چيز جز او توجّه نداشت، پيكان تير را خارج ساختند. با توجّه به اين حضور قلب فوق العاده، چگونه على (عليه السلام) به هنگام نماز به سخنان سائل توجّه كرد و در ركوع نماز به او كمك كرد؟! خلاصه اين كه، اين مسئله با آن حضور قلب جامع و كامل على (عليه السلام) در نماز سازگار نيست.

جواب : اوّلا : سائل پس از نا اميدى از دريافت كمك، در راز و نياز با خدا، شكوه و گله خويش را با نام خدا شروع كرد: «اَللّهُمَّ اشهد …; خدايا تو شاهد باش» بنابراين، اين نام خدا بود كه توجّه على را به سوى سائل جلب كرد و اين، منافاتى با حضور قلب و توجّه به خداوند در نماز ندارد.

ثانیا: مگر مأموم در نماز جماعت صداى مكبّر، يا امام را نمى شنود و از او تبعيّت نمى كند؟ اگر نمى شنود، چگونه مى تواند به همراه او نماز را اقامه كند؟!و اگر مى شنود، پس در هيچ نماز جماعتى حضور قلب وجود ندارد؟!

ثالثاً : آيا شنيدن صداى سائل، با توجّه به اين كه در احاديث از او به رسول خدا تعبير شده، اشكالى دارد؟ شنيدن صداى فرستاده خدا، چه منافاتى با حضور قلب دارد؟( در حديثى از امير المؤمنين (عليه السلام) آمده است كه: «مسكين فرستاده خدا به سوى شماست، هر كس او را رد كند خدا را رد كرده است و هر كس به او چيزى بدهد، گويا به خداوند داده است!» (وسائل الشّيعة، جلد 6، ابواب الصّدقه، باب 23، حديث 11)

رابعاً : آيا شنيدن صداى مظلوم و برطرف كردن مشكل او، حتّى در نماز، عبادت نيست؟اگر عبادت است و على (عليه السلام) مجذوب آن شده و آن را انجام داده، نه تنها كار آن حضرت اشكال نداشته، بلكه عبادت در عبادت محسوب مى شود.

آنچه اشكال دارد پرداختن به خويشتن به هنگام نماز است، امّا پرداختن به نيازمند مظلوم، كه عبادت محسوب مى شود، اشكالى ندارد.اين كار با حضور قلب نمى سازد!

با توجّه به حضور قلبى كه على (عليه السلام) به هنگام ذكر و ياد خدا بطور كلّى، و به هنگام نماز بالخصوص داشت، كه غرق در صفات جلال و جمال الهى مى گشت و هيچ توجّهى به غير خدا نداشت، بگونه اى كه عمليّات جرّاحى و خارج نمودن پيكان تير، كه در حال عادى و غير نماز بر على (عليه السلام) سخت و دشوار بود، به هنگام نماز انجام شد(1) و در زمانى كه آن حضرت بسان عارفى دلسوخته فانى در خداوند شده بود و به هيچ چيز جز او توجّه نداشت، پيكان تير را خارج ساختند. با توجّه به اين حضور قلب فوق العاده، چگونه على (عليه السلام) به هنگام نماز به سخنان سائل توجّه كرد و در ركوع نماز به او كمك كرد؟! خلاصه اين كه، اين مسئله با آن حضور قلب جامع و كامل على (عليه السلام) در نماز سازگار نيست.

جواب : اوّلا : سائل پس از نا اميدى از دريافت كمك، در راز و نياز با خدا، شكوه و گله خويش را با نام خدا شروع كرد: «اَللّهُمَّ اشهد …; خدايا تو شاهد باش» بنابراين، اين نام خدا بود كه توجّه على را به سوى سائل جلب كرد و اين، منافاتى با حضور قلب و توجّه به خداوند در نماز ندارد.

ثانیا: مگر مأموم در نماز جماعت صداى مكبّر، يا امام را نمى شنود و از او تبعيّت نمى كند؟ اگر نمى شنود، چگونه مى تواند به همراه او نماز را اقامه كند؟!و اگر مى شنود، پس در هيچ نماز جماعتى حضور قلب وجود ندارد؟!

ثالثاً : آيا شنيدن صداى سائل، با توجّه به اين كه در احاديث از او به رسول خدا تعبير شده، اشكالى دارد؟ شنيدن صداى فرستاده خدا، چه منافاتى با حضور قلب دارد؟( در حديثى از امير المؤمنين (عليه السلام) آمده است كه: «مسكين فرستاده خدا به سوى شماست، هر كس او را رد كند خدا را رد كرده است و هر كس به او چيزى بدهد، گويا به خداوند داده است!» (وسائل الشّيعة، جلد 6، ابواب الصّدقه، باب 23، حديث 11)

رابعاً : آيا شنيدن صداى مظلوم و برطرف كردن مشكل او، حتّى در نماز، عبادت نيست؟اگر عبادت است و على (عليه السلام) مجذوب آن شده و آن را انجام داده، نه تنها كار آن حضرت اشكال نداشته، بلكه عبادت در عبادت محسوب مى شود.

آنچه اشكال دارد پرداختن به خويشتن به هنگام نماز است، امّا پرداختن به نيازمند مظلوم، كه عبادت محسوب مى شود، اشكالى ندارد.

اين كار با حضور قلب نمى سازد!

با توجّه به حضور قلبى كه على (عليه السلام) به هنگام ذكر و ياد خدا بطور كلّى، و به هنگام نماز بالخصوص داشت، كه غرق در صفات جلال و جمال الهى مى گشت و هيچ توجّهى به غير خدا نداشت، بگونه اى كه عمليّات جرّاحى و خارج نمودن پيكان تير، كه در حال عادى و غير نماز بر على (عليه السلام) سخت و دشوار بود، به هنگام نماز انجام شد(1) و در زمانى كه آن حضرت بسان عارفى دلسوخته فانى در خداوند شده بود و به هيچ چيز جز او توجّه نداشت، پيكان تير را خارج ساختند. با توجّه به اين حضور قلب فوق العاده، چگونه على (عليه السلام) به هنگام نماز به سخنان سائل توجّه كرد و در ركوع نماز به او كمك كرد؟! خلاصه اين كه، اين مسئله با آن حضور قلب جامع و كامل على (عليه السلام) در نماز سازگار نيست.

جواب : اوّلا : سائل پس از نا اميدى از دريافت كمك، در راز و نياز با خدا، شكوه و گله خويش را با نام خدا شروع كرد: «اَللّهُمَّ اشهد …; خدايا تو شاهد باش» بنابراين، اين نام خدا بود كه توجّه على را به سوى سائل جلب كرد و اين، منافاتى با حضور قلب و توجّه به خداوند در نماز ندارد.

ثانیا: مگر مأموم در نماز جماعت صداى مكبّر، يا امام را نمى شنود و از او تبعيّت نمى كند؟ اگر نمى شنود، چگونه مى تواند به همراه او نماز را اقامه كند؟!و اگر مى شنود، پس در هيچ نماز جماعتى حضور قلب وجود ندارد؟!

ثالثاً : آيا شنيدن صداى سائل، با توجّه به اين كه در احاديث از او به رسول خدا تعبير شده، اشكالى دارد؟ شنيدن صداى فرستاده خدا، چه منافاتى با حضور قلب دارد؟( در حديثى از امير المؤمنين (عليه السلام) آمده است كه: «مسكين فرستاده خدا به سوى شماست، هر كس او را رد كند خدا را رد كرده است و هر كس به او چيزى بدهد، گويا به خداوند داده است!» (وسائل الشّيعة، جلد 6، ابواب الصّدقه، باب 23، حديث 11)

رابعاً : آيا شنيدن صداى مظلوم و برطرف كردن مشكل او، حتّى در نماز، عبادت نيست؟اگر عبادت است و على (عليه السلام) مجذوب آن شده و آن را انجام داده، نه تنها كار آن حضرت اشكال نداشته، بلكه عبادت در عبادت محسوب مى شود.

آنچه اشكال دارد پرداختن به خويشتن به هنگام نماز است، امّا پرداختن به نيازمند مظلوم، كه عبادت محسوب مى شود، اشكالى ندارد.


free b2evolution skin
19
آبان

128 نکته درباره روش مرثیه خوانی 2

در ادامه مطالب می خوانیم

21. سعي کنيم تا مرثيه را بدون مقدمه چيني و زمينه سازي شروع ننماييم. فوري به «گودال قتلگاه» نرويم.

22. براي مقدمه چيني و زمينه سازي مي توانيم مرثيه را با عرض سلام بر معصوم يا شهيد مورد نظر يا همان گونه که گفته شد، با خواندن شعر، ذکر داستان و خاطره اي مربوط به مرثيه مورد نظر آغاز کنيم.

23. گاهي براي آغاز يا پايان مرثيه سرور شهيدان مي توانيم اين سلام ها را بخوانيم: «السّلام عليک يا اباعبدالله و علي الارواح الّتي حلّت بفنائک. عليک منّي سلام الله ابدا ما بقيت و بقي اللّيل و النّهار و لا جعله الله اخر العهد منّي لزيارتکم. السّلام علي الحسين و علي عليّ بن الحسين و علي اولاد الحسين و علي اصحاب الحسين [و رحمه الله و برکاته]».

24. در آغاز يا پايان مرثيه هر معصومي مي توانيم قسمتي از دعاي توسل را که مربوط به آن معصوم است بخوانيم؛ مثلاً، براي مرثيه امام حسين عليه السلام عرض کنيم: [السلام عليک] يا ابا عبدالله يا حسين بن عليّ ايّها الشّهيد يابن رسول الله يا حجّه الله علي خلقه يا سيّدنا و مولانا انّا توجّهنا و استشفعنا و توسّلنا بک الي الله و قدّمناک بين يدي حاجاتنا يا وجيهاً عندالله اشفع لنا عند الله.»

25. معمولاً مرثيه داراي سه مرحله است: مقدمه، اوج و فرود. بعد از رسيدن مرثيه به مرحله اوج و سوزناک خود، آن را زياد طول ندهيم؛ يعني، مرحله فرود مرثيه را کوتاه کنيم. گاهي مرثيه بدون فرود نيز خوانده مي شود.

26. مرحله اوجِ مرثيه، مرحله اي است که گره مرثيه گشوده مي شود و سوزناک ترين قسمت مرثيه است. بدين جهت مرحله اوج مرثيه را زود بيان نمي کنيم.

صفحات: 1· 2


free b2evolution skin
19
آبان

تفاوت هاي دوست پسر و دختر با رابطه زن و شوهر2


4- پنهان شدن شخصيت اصلي دختر و پسر در دوران دوستي بسيار بيشتر از موقعيت مذکور در روابط زناشويي است.
5- خودکنترلي ، خويشتن داري ، تحمل پسر در روابط دوست پسر و دختري بسيار بالاتر است در حالي اين خويشتن داري باعث درون ريزي احساسات منفي و به وجود آمدن خاطرات منفي و انتقام جويي در زمان هاي بعد از ازدواج مي شود در واقع مي توان گفتن خودکنترلي و خويشتنداري در دوران دوستي منطقي نيست و از روي شناخت نيست.
6- کنار آمدن ، توجيه و ناديده گرفتن تفاوت هاي فرهنگي، شخصيتي و خانوادگي در ايام دوستي بسيار بيشتر است تا زمان زندگي زناشويي مثلا پسري که به دليل علاقه شديد به دختر از اختلاف نظر در سبک پوشش چشم پوشي مي کند در زمان بعد از ازدواج سبک پوشش همسرش بسيار برايش اهميت دارد.
7- در ايام دوستي پسر سوء ظن و افکار منفي کمتري نسبت به طرف مقابل دارد در حالي بعد از ازدواج دچار افکار اضطرابي و نگران کننده نسبت به شريک زندگي اش مي شود .


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم