19
آبان

شطرنج ازدواج



پدر : دوست دارم با دختري به انتخاب من ازدواج کني
پسر(دانشجوي رشته مهندسي صنايع):
نه! من دوست دارم همسرم را خودم انتخاب کنم
پدر: اما دختر مورد نظر من، دختر «بيل گيتس» است
پسر: آهان اگر اينطوريه، قبول است
پدر به نزد بيل گيتس مي رود و مي گويد
پدر: براي دخترت شوهري سراغ دارم
بيل گيتس: اما براي دختر من هنوز خيلي زود است که ازدواج کند
پدر: اما اين مرد جوان، قائم مقام «مديرعامل بانک جهاني» است
بيل گيتس: اوه، که اينطور! در اين صورت قبول است
بالاخره پدر به ديدار مديرعامل بانک جهاني مي رود
پدر: مرد جواني براي سمت قائم مقام مديرعامل سراغ دارم
مديرعامل: اما من به اندازه کافي معاون دارم
پدر: اما اين مرد جوان داماد «بيل گيتس» است
مديرعامل: اوه، اگر اينطور است، باشد
و معامله به اين ترتيب انجام مي شود


free b2evolution skin
19
آبان

تفاوت هاي دوست پسر و دختر با رابطه زن و شوهر1



بسياري از افراد روابط دوست پسر و دختر را با روابط زناشويي اشتباه مي گيرند و خيلي وقتها شوهر خود را با دوران دوستي ( اگر متأسفانه ازدواج شان با دوستي شروع شده باشد و يا اينکه تجربه رابطه با جنس مخالف قبل از ازدواج داشته باشند) مقايسه مي کنند و متعجبانه و شگفت زده به شوهر خود نگاه مي کنند گويي که اصلا با دوران دوستي 180 درجه متفاوت است در بعضي از مواقع اين مقايسه ها باعث تعارض ها و ناسازگاري هاي بسيار شديد خانوادگي هم مي شود
بنابراين تفاوت هايي بين دوست پسر و دختر و زن و شوهر وجود دارد که عبارتند از :
1- در روابط دوست پسر و دختر احساسات و عواطف در سطح بالاتري قرار دارد در حالي که در روابط زناشويي عقل و منطق فعال است.
2- رفتارهاي ظاهري ، مشخصات و ويژگي هاي ظاهري در روابط دوست دختر و پسر بسيار پررنگ است در حالي در روابط زناشويي بيشتر اخلاق و رفتارهاي دو طرف مورد توجه و دقت طرفين است.
3- نيازهاي فيزيولوژيک و جنسي سطحي در روابط دختر و پسر بسيار بالاتر و سطحي تر از موقعيت مشابه در روابط زناشويي است.


free b2evolution skin
19
آبان

گدایی زندگی

تحمل تنهايي از گدايي دوست داشتن آسان‏تر است، تحمل اندوه از گدايي شادي راحت‏تر است. بهتر است انسان بميرد تا به گدايي زندگي برخيزد


free b2evolution skin
19
آبان

كانون صفا و فضيلت

این مقاله برگرفته از مجموعه مبلغان شماره 38می باشد

از ديدگاه اسلام، خانه، نخستين و مهمترين كانون براي تربيت و پرورش اخلاقي فرزندان است و افراد مي توانند در آن درس فضيلت، مَوّدت، خوش خُلقي و تعهد يا درس كينه، نابكاري، خيانت، بذهكاري و دوروئي را بياموزند. با آن كه آدمي در مسير زندگي از جامعه، محل تحصيل، همبازي ها و همكاران تأثير مي پذيرد، نفوذ خانواده در او افزون تر و حساس تر است. مسؤوليّت خانواده در تربيت فرزند آن چنان اهمّيّت دارد كه قرآن كريم اين مهم و دعاي براي تحقق آن را در زمره ويژگي هاي مؤمنان راستين برشمرده و فرموده است:
“وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَذُرِّيّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِماماً"؛(1)
“[بندگان خاص خداي رحمان ]كساني هستند كه مي گويند: خدايا از همسران و فرزندان ما، مايه روشني چشم ما قرارده و ما را پيشواي پرهيزگاران بگردان.”
بديهي است منظور آيه، اين نيست كه آنان (مؤمنان) در گوشه اي مي نشينند و دعا مي كنند؛ بلكه ارتباط با خدا دليل شوق و اشتياق دروني آنان به تربيت فرزندان و رمز تلاش و اهتمام آنان است. اين گونه انسان ها از آنچه در توان دارند، در رشد فكري، ايماني و اخلاقي فرزندان و همسران و آشنايي آنان با راه هاي حق و چشمه هاي فضل و فضيلت مضايقه نمي نمايند و از خداي خويش مي خواهند تا لطف خود را در اين خصوص شامل حالشان بنمايد. در آيه اي ديگر قرآن كريم به مؤمنان اين گونه هشدار مي دهد:
“يا اَيُّها الَّذينَ آمَنُوا قُوا اَنْفُسَكُمْ وَاَهْليكُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجارَةُ"؛(2) “اي كساني كه ايمان آورده ايد، خود و خانواده تان را از آتشي كه هيزم آن انسان ها و سنگ هاست نگه داريد.”

صفحات: 1· 2


free b2evolution skin
19
آبان

دين و پيشرفت

 
پرسش: اگر دين، زندگي انسان را بهتر مي كند، پس چرا جوامع اسلامي پيشرفت چنداني نمي كنند؟

پاسخ: بايد توجه داشت كه اسلام و مسلمين قرن ها در علوم و فنون، صنعت و فلسفه، هنر و اخلاق، سلاح سازي، دارو و درمان، رياضيات، طبيعيات و شيمي، هيات، طب و نظامات عالي اجتماعي، بر جهانيان برتري داشتند و ديگران از خرمن فيض آن ها توشه مي گرفتند .

پيشرفت اروپائيان و آمريكائيان به اقرار و اعتراف محققين و تاريخ نويسان بزرگ غربي از بركت وجود اسلام بوده است; چنانكه «گوستاولوبون » از دانشمندان بزرگ و بنام اروپا مي نويسد:

«برخي از دانشمندان مي گويند: براي اروپاي مسيحي ننگ است كه بيرون آمدن از دوران توحش خود را مرهون تمدن يك قوم كافري مانند مسلمانان بدانند و البته چنين ننگي را به سختي بايد پذيرفت . به طور خلاصه مي گويم: تمدن اسلامي در جهان تاثير عظيم و شگفت انگيزي داشته است و مسلمانان بودند كه ملت هاي وحشي نابود كننده دولت روم را به وسيله اخلاق خود اصلاح كردند و همين مسلمانان بودند كه درهايي از معارف علمي و ادبي و فلسفي را كه اروپا اطلاعي از آن ها نداشت، بر روي ما باز كردند و در مدت ششصد سال استاد ما اروپاييان بودند . (2) »

«ويل دورانت » مورخ بزرگ اروپا مي گويد:

«پيدايش و اضمحلال تمدن اسلامي از حوادث بزرگ تاريخ است . اسلام طي پنج قرن، از سال 81 هجري تا 597 هجري، (700 تا 1200م) از لحاظ نيرو، نظم، بسط قلمرو حكومت، تصفيه اخلاق و رفتار، تكامل سطح زندگي، وضع قوانين منصفانه انساني، . . . ادبيات، دانشوري، علوم، طب و فلسفه، پيشاهنگ جهان بود . (3) »

در جاي ديگر مي گويد:

«دنياي اسلام در جهان مسيحي، نفوذهاي گوناگون داشت . اروپاي مسيحي غذاها، شربت ها، دارو، درمان، اسلحه، استفاده از نشان هاي مخصوص خانوادگي، سليقه و ذوق هنري، ابزار، فنون صنعت، تجارت، قوانين و راه هاي دريانوردي را از اسلام فرا گرفت و غالبا لغات آن را نيز از مسلمانان اقتباس كرد . . . علماي اسلامي رياضيات، طبيعيات، شيمي، ستاره شناسي و پزشكي يونان را حفظ كرده و به كمال رسانيدند و اين ميراث يونان را كه بسيار غني تر شده بود، به اروپا انتقال دادند . فيلسوفان اسلامي، تاليفات ارسطو را براي اروپاي مسيحي حفظ و ضمنا ترجمه كردند . ابن سينا و ابن رشد از مشرق زمين، بر فلاسفه مدرسي ارپا، پرتو افكندند و صلاحيتشان چون يونانيان مورد اعتماد بود . . . اين نفوذ اسلامي از راه بازرگاني و جنگ هاي صليبي و ترجمه هزاران كتاب از عربي به لاتين و مسافرت هاي دانشوراني از قبيل «ژربرت » ، «مايكل اسكات » ، «ادلاردباثي » به اسپانياي مسلمان انجام گرفت . (4) »

با توجه به مطالب فوق مي گوييم: اگر اسلام دليل عقب ماندگي كشورهاي اسلامي بود، چگونه در قرن هاي متمادي علت اصلي پيشرف ملت هاي مسلمان قرار داشت؟ پس چرائي عقب ماندگي كشورهاي اسلامي را بايد در مسائل ديگري جست وجو كرد كه ما اكنون دو عامل اساسي كه باعث انحطاط و عقب ماندگي جوامع اسلامي شده است را مطرح مي كنيم:

1 . عدم اجراي دستورات عالي اسلام و وجود حاكمان نالايق
اگر به دين اسلام حقيقتا عمل شود، هم زندگي دنيوي و هم حيات اخروي انسان، آباد مي گردد . بايد اذعان كرد كه ريشه اصلي عقب ماندگي كشورهاي اسلامي در درجه اول، عدم به كارگيري دستورات و تعاليم عالي اسلام بوده است . در طول تاريخ، انسان هاي بي لياقت، هوس ران و خود فروخته كه خود را حاكم مسلمانان مي دانستند، با هزار نيرنگ و حيله و ستم بر مردم حكومت كردند و سرنوشت ملت هاي مسلمان را بازيچه قرار مي دادند و بدون توجه به دستورات دين و گاهي به سهل انگاري در اجراي دستورات اسلامي و به اصطلاح امروز با تسامح و تساهل بي حد و حساب، راه تضعيف مباني دين و انحراف و تباهي را در جامعه هموار مي كردند .

اين نوع حكومت ها و خلافت ها باعث تفرقه و ايجاد رخنه در صفوف مسلمين و از هم گسيختگي و فرومايگي جامعه اسلامي گرديدند . آن ها جامعه اسلامي را به فحشا و فساد اخلاقي مشغول ساخته و نگذاشتند جوانان با استعداد و نخبگان مؤمن كشورهاي اسلامي به ترقي و تعالي ملت هاي خود بينديشند .

2 . عوامل بيگانه
از صدر اسلام، همواره اسلام، دشمنان سرسختي در خارج يا داخل داشته و دارد . يهوديان، مسيحيان، مجوسيان و زنادقه اي كه در ميان مسلمين بوده اند، در تحريف حقايق اسلامي به وسيله جعل و وضع احاديث يا ايجاد فرقه ها و لااقل در دامن زدن به اختلافات ميان مسلمين، تاثير زيادي داشته اند .

در تاريخ اسلام، حركت ها و نهضت هاي زيادي ديده مي شود كه از طرف دشمنان اسلام و مسلمين به منظور تضعيف، يا محو اسلام پيدا شده است (5) .

همچنين، مورد هجوم واقع شدن جهان اسلام از طرف دشمنان - كه جنگ هاي صليبي و حمله مغول نمونه بارز اين حملات است - تاثير فراواني در انحطاط مسلمين داشته است . از همه خطرناكتر، استعمار غرب كه با توطئه ها و حيله هاي رنگارنگ و فراوان، از جمله تحميل حاكمان بي لياقت، خود فروخته، فرومايه، شهوت ران و هواپرست، نفوذ خود را به اركان مختلف جهان اسلام گسترش داد و خون مسلمانان را مكيد و كمر آن ها را در زير فشار ظلم و تعدي خم كرد و افكار و اخلاق اسلامي را از بين برد و مسلمين را زير استعمار و سلطه خود قرار داد .

اما بحمد الله بعد از پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي، به رهبري امام خميني قدس سره و فداكاري مردم شريف، اصيل و ولايت مدار ايران عزيز، حياتي دوباره به مسلمين بخشيده شد و انقلاب اسلامي موجب رهايي ايران از يوغ استعمارگران و بيگانگان و آگاهي و اتحاد مسلمين گرديد و اينك به بركت همين بيداري و وحدت مسلمين، پيشرفت هاي چشمگيري در زمينه هاي مختلف در سطح بين المللي به سود اسلام و مسلمين در حال شكل گيري است .

پي نوشت ها:

1) اقتباس از: در ساحل انديشه، اكبر اسد عليزاده

(قم - مؤسسه تعليماتي و تحقيقاتي امام صادق عليه السلام،

چاپ اول، 1380 ه . ش).

2) دكتر گوستاولوبون فرانسوي، تاريخ تمدن اسلام و عرب، ترجمه سيد هاشم حسيني، (تهران، كتابفروشي اسلاميه، چاپ سوم، 1358)، ص 719- 722 .

3) ويل دورانت، تاريخ تمدن، (عصر ايمان، بخش اول)، ترجمه: ابوالقاسم طاهري، (تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامي، چاپ دوم)، ج 4، ص 432، فصل 14 .

4) همان، ص 432- 434 (با تلخيص).

5) شهيد مرتضي مطهري قدس سره . مجموعه آثار، (قم، انتشارات صدرا) ج 1، ص 355 و 1356 .


free b2evolution skin
19
آبان

128 نکته درباره روش مرثیه خوانی

«مرثيه خواني» از اموري است که مورد توجّه خاندان عصمت و طهارت ( است. به همين منظور «128» نکته را در زمينه «روش مرثيه خواني» ـ که طبق حروف ابجد برابر با نام مبارک امام «حسين» است ـ با شما مبلّغان گرامي در ميان مي نهيم:

1. در مرثيه خواني به «خدا» توکّل کنيم.

2. توسّل به معصومان و کمک از آنان به ويژه حضرت فاطمه زهرا، امام حسين و حضرت مهدي عليهم السلام را فراموش نکنيم.

3. از خاندان عصمت و طهارت (با احترام ياد کنيم؛ مثلاً، براي مرد «عليه السلام » و براي زن «عليها السلام» را به کار بريم.

4. از خدا بخواهيم تا خاندان عصمت و طهارت به ويژه حضرت مهدي به جلسات مرثيه خواني ما عنايت کنند و در اين گونه مجالس تشريف بياورند و چشمان گنه کار ما را به جمال دل آراي خويش نوراني بفرمايند.

5. اگر به مرثيه خواني علاقه داريم، از خاندان عصمت و طهارت به ويژه حضرت فاطمه زهرا، امام حسين و امام زمان عليهم السلام بخواهيم تا ما را در زمره مرثيه خوانان واقعي خود قرار دهند.

6. مرثيه خواني از نعمت هايي است که خداوند و خاندان عصمت و طهارت عليهم السلام به دوستانِ خود عطا مي کنند. پس آن را دست کم نگيريم و کم ارزش نکنيم.

7. مي توانيم ثواب مرثيه خواني خود را به معصومان عليهم السلام يا مراجع تقليد ـ رضوان الله تعالي عليهم ـ يا شهيدان و درگذشتگان يا پدر و مادر و فاميل يا همه مؤمنين و مانند آن هديه کنيم.

8. خواندن مرثيه را عبادت بدانيم.

9. در هنگام مرثيه خواني با طهارت و با نظافت باشيم.

10. مي توانيم پيش از مرثيه خواني دو رکعت نماز بخوانيم و از خدا بخواهيم تا ما را در مرثيه خواني موفق بدارد.

11. شايسته است پيش از خواندن مرثيه جمله «يا ابا عبدالله ادرکنا» يا جمله «يا صاحب الزّمان ادرکنا» يا جمله «يا فاطمة الزهرا ادرکينا» را از قلب خود بگذرانيم يا بر زبانمان جاري سازيم.

12. پيش از مرثيه خواني درباره آن فکر نماييم که چگونه آن را آغاز کنيم. چگونه آن را ادامه دهيم و چگونه آن را به پايان بريم و به طور کلي چگونه آن را بيان نماييم.

13. مرثيه را با نام و حمد خدا، درود و صلوات بر پيامبر گرامي اسلام صلي الله عليه و آله و سلم و ائمه معصومين عليهم السلام و بيزاري از دشمنان آنان آغاز کنيم؛ مثلاً، بگوييم: «بسم الله الرّحمن الرحيم، الحمدلله ربّ العالمين، ثمّ الصّلوة و السّلام علي سيّدنا و نبيّنا ابي القاسم محمّد و علي اهل بيته الطّيّبين الطّاهرين و لعنه الله علي اعدائهم اجمعين من الآن الي قيام يوم الدّين.»

14. مي توانيم مرثيه را با نام خدا و ياد صفات خدا آغاز کنيم؛ مثلاً بگوييم: «بسم الله الرحمن الرحيم، يا رحمان يا رحيم …»

15. پس از ذکر نام، صفات و حمد خدا و درود بر معصومان عليهم السلام مي توانيم چند بيت شعر بخوانيم يا خاطره و داستاني را ذکر کنيم. سپس اصل مرثيه را بازگو نماييم.

16. اگر شعر يا خاطره يا داستاني پيش از خواندن اصل مرثيه مورد استفاده قرار مي گيرد، سعي شود آن قدر طولاني نگردد که از اصل مرثيه بيشتر شود و اصل مرثيه، هدف و محتواي آن را تحت الشعاع خود قرار دهد.

17. چنانچه شعر، داستان، خاطره يا نظاير آن در مرثيه خواني مورد استفاده قرار گرفت، بايد از نظر محتوا درست و از نظر مدرک صحيح و معتبر باشند.

18. شايسته است از اشعار عرفانيِ مربوط به مرثيه در همه جا استفاده نشود، زيرا مطالب عرفاني، زمينه يا زمينه سازي مي خواهد.

19. در آغاز راه و پيش از خواندن مرثيه، آن را در خانه يا مانند آن تمرين و حفظ کنيم، تا در هنگام خواندن مرثيه دچار اشتباه يا فراموشي نشويم.

20. اگر شنوندگان براي شنيدن مرثيه به طور پراکنده نشسته اند، در صورت امکان از آنان بخواهيم جمع تر بنشينند.


free b2evolution skin
19
آبان

عمل به گفته ها

 

امام اميرالمومنان علي عليه السلام:

«احسن المقال ما صدقه حسن الفعال

زيباترين گفتار آن است که عمل خوب (گوينده اش)، آن را تصديق کند.»


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم